احتمالا شما هم از اسمتان شروع می کنید و بلافاصله درمورد شغل خود حرف می زنید! تعجبی هم ندارد که در دنیای پر سرعت امروزی، همه چیز بر محور شغل می گردد و ما هم به طور ناخودآگاه فکر می کنیم که شغل ما معرف ما و شخصیت ماست. پزشک باشید یا کارمند، مهندس باشید یا وکیل،.... از صبح زود که چشم باز می کنید تا آخرین لحظات روز که خوابتان ببرد به طور مستقیم و غیر مستقیم با شغل خود در ارتباط هستید.
اگر در محل کار باشید احتمالا مشغول پر کردن فرم ها، رسیدگی به کارهای کارمندان و ارباب رجوع، بررسی و رفع عیب سیستم ها و دستگاه ها.... هستید و هنگامی که به خانه بر میگردید و فکر می کنید روز کاری تمام شده، تازه نوبت رسیدگی به تلفن ها و پیام هاییست که از صبح فرصت پاسخ دادن به آن ها را نداشته اید. به هر حال، دنیای مدرن امروزی، انسان را به چنین زندگی پر مشغله و گاها بی تنوع، عادت داده است اما کسانی می توانند خود را از دام این گرفتاری ها و دغدغه ها نجات دهند که انتخاب هوشمندانه ای در مسیر شغلی خود داشته باشند. در واقع، همه این تلاش ها و دغدغه ها برای رسیدن به موفقیت و کسب درآمد مطلوب است که البته به سادگی هم به دست نخواهد آمد.
هر کدام از ما در هر سن و موقعیتی که باشیم در طول روز هزاران انتخاب می کنیم که اثرات متفاوتی بر زندگی ما دارند؛ برخی از آن ها مانند خرید سهام یک شرکت یا بستن قرار داد با یک فرد دیگر چنان مهم هستند که می توانند تاثیرات چشمگیری بر زندگی ما داشته باشند و برخی دیگر، مانند انتخاب رنگ لباس و نوشیدن یک لیوان آب، ممکن است تاثیر چندانی بر زندگی حرفه ای ما نداشته باشند.
انتخاب هایی که در رابطه با شغل می کنیم از آن دست انتخاب هاییست که ممکن است برای ما گران تمام شود یا اینکه همانند یک آسانسور بدون نقص، ما را به بالاترین درجات برساند. پیدا کردن مشتری فعال و آماده، مشتری مداری، نحوه ارتباط با همکاران و ارباب رجوع، زمانبندی دقیق، خوش قولی، جلب اعتماد،..... همه و همه مواردی هستند که کاملا تحت کنترل ماست و می توانیم با رعایت آن ها به غول حرفه خود تبدیل شویم. در بازار عرضه و تقاضا، اولین قدم پیدا کردن مشتری فعال و دست به نقد است که همه عرضه کنندگان آرزوی ارتباط با چنین افرادی را دارند. اما چگونه می توان این مشتری های کمیاب را پیدا کرد؟ هر چیزی که در رابطه معرفی کسب و کار و ارتقا آن نیاز دارید را در اینجا به شما می گوییم؛ پس با ما همراه باشید....
فهرست مطالب:
- چرا کسب و کار خود را تبلیغ کنیم؟
- مزایای معرفی کسب و کار خود:
- چگونه مشتری مناسب خود را پیدا کنیم؟
- اطمینان مشتری به کسب و کار:
- پیوند بین فروش و بازاریابی:
- انواع خریداران در بازاریابی:
- برندینگ، مارکتینگ و تبلیغات:
- برند چیست؟
- برندینگ چیست؟
- چند اصطلاح مهم در زمینه برندینگ که باید بدانید عبارتند از:
- بازاریابی (Marketing):
- تبلیغات (Advertising):
- چرا نباید از نقش شبکه های اجتماعی غافل شد؟
- چه مواردی بر برندسازی در شبکه های اجتماعی تاثیر گذارند؟
- ده روش تبلیغاتی برای ارتقا برند:
- چرا رایا مگ را انتخاب کنیم؟
- چه کسانی می توانند از صفحه معرفی کسب و کار رایا مگ استفاده کنند؟
- چگونه کسب و کار خود را در رایا مگ معرفی کنم؟
چرا کسب و کار خود را تبلیغ کنیم؟
همین الان تلفن همراه خود را بردارید و سری به شبکه های اجتماعی بزنید! اما این بار قرار نیست به عکس دوستانتان خیره شوید و آن ها را لایک کنید؛ با دقت به صفحات بلاگر های معروف و فروشنده های مطرح دقت کنید و ببینید راز موفقیت آن ها چیست؟
همه ما این افراد و برند های مطرح را از طریقی میشناسیم؛ ممکن است یک دوست آن ها را به ما معرفی کرده باشید یا اطلاعیه ای بر روی دیوار توجه ما را به خودش جلب کرده باشد یا حتی ممکن است یک روز تلفن زنگ خورده باشد و یک بازاریاب ما را به استفاده از یک خدمت یا محصول تشویق کرده باشد. وجه اشتراک همه این ها چیزی نیست جز تبلیغات!
صحبت کردن تک به تک با هزار نفر و متقاعد کردن آن ها برای خرید محصولتان یا استفاده از خدماتتان کاری بسیار زمان بر و طاقت فرساست و از سوی دیگر، احتمال موفقیت در آن کم است و بازده پایینی دارد. فروشندگان برتر این مسئله را به خوبی می دانند و دست به بهترین انتخاب ها برای تبلیغات می زنند و در این زمینه صرفه جویی نمی کنند؛ چرا که می دانند هزینه برای تبلیغ پربازده مانند کاشتن یک دانه در یک خاک حاصل خیز است که می توانند تا سال ها از ثمرات آن بهره مند شوند.
***
برای درج و معرفی آگهی کسب و کار خود کلیک نمایید
***
مزایای معرفی کسب و کار خود
- در دسترس بودن شبانه روزی محصول و خدمات شما برای مشتری های بالفعل
- برندینگ و افزایش شهرت
- جلب اعتماد مشتری
- صرف وقت کمتر برای ارائه محصول یا خدمت به مشتری
- امکان دسترسی و آگاهی مشتری به آخرین و جدیدترین محصول یا خدمت
- امکان همکاری با سایر همکاران و فعالان در صنف خود
- وارد رقابت شدن با دیگر فعالان در زمینه کاری خود
- تلاش برای فروش چیزی به کسی که آن را نیاز ندارد یا آن را نمی خواهد، کاملا اتلاف وقت است. هر فروشنده حرفه ای، هیچ گاه بدون فکر و بررسی عمل نمی کند. در عوض، در کمترین زمان و موثر ترین حالت ممکن، مشتری هایش را سبک سنگین می کند و آن هایی که علاقه دارند را از آن هایی که علاقه ای ندارند، جدا می کند. در زبان محاوره ای و عمومی فروش، به این فرآیند سبک و سنگین کردن مشتری، "بررسی صلاحیت مشتری" می گویند و روش اصلی انجام آن، دانستن نیازهای دقیق مشتری است. کاری که رایا مگ برایتان به خوبی انجام خواهد داد.
چگونه مشتری مناسب خود را پیدا کنیم؟
تعداد بی شمار کالا ها و خدماتی که در بازار جهانی عرضه می شوند را در نظر بگیرید؛ همه آن ها با هم متفاوت هستند. وضعیت مالی مشتری های خود را نیز در نظر بگیرید؛ آن ها هم همگی با هم فرق می کنند. همچنین مجموعه ای از پیش شرط ها و عقیده های منحصر به فرد هر مشتری، نه فقط راجع به یک محصول بلکه حتی درباره اعتماد به خود شما و دیگر فروشندگان و خود پروسه تصمیم گیری در خرید، پیش از ورود به معامله را نیز در نظر بگیرید؛ باز هم متوجه می شوید که همگی با هم فرق می کنند.
شما به عنوان یک فروشنده و صاحب یک کسب و کار باید به خوبی بر روی این مسائل اشراف داشته باشید. در واقع، هنگامی که تمام تفاوت های مسلمی که می تواند هر لحظه در طول معامله آشکار شود را در نظر بگیرید، تعجبی ندارد که متوجه شوید تنها درصد خیلی کمی از افراد هستند که از خرید و فروش واهمه ای ندارند.
زمانی که می خواهید صلاحیت مشتری خود را بررسی کنید؛ نیاز دارید که اطلاعات مناسبی را گردآوری کنید. در واقع شما می خواهید هر چیزی که درباره مشتری تان وجود دارد و به بستن معامله مربوط است را متوجه شوید. این اطلاعات شامل نیاز ها، باور ها، ارزش ها، سلسله مراتب ارزش ها (اهمیت نسبی هر ارزش)، تجربیات گذشته آن ها با محصولات مشابه، تجربیات گدشته آن ها با فروشندگان دیگر، اوضاع مالی شخصی آنهاست. رایا مگ با بیان اصولی کسب و کار شما و بررسی و تحلیل صنف و حرفه فعالیت شما، می تواند بهترین ارتباط را بین شما و خریداران ایجاد کند.
اطمینان مشتری به کسب و کار:
به دست آوردن اطمینان مشتری احتمالا سخت ترین کار در فرآیند جذب اوست. این اطمینان به دو قسمت منطقی و احساسی تقسیم بندی می شود:
اطمینان منطقی در درجه اول بر پایه حرف هایی است که به زبان می آورید. مثلا شما به عنوان یک فروشنده، آیا موردی را که برای مشتری در نظر گرفته اید با عقل جور در می آید؟ به عبارت دیگر، از زاویه دید اگاهانه و غیر عاطفی، آیا ایده یا محتوایی که به آن ها ارائه کردید، منطقی است؟ آیا محصول یا خدمت شما واقعا نیازهایشان را برآورده می کند؟ آیا قیمت آن در مقایسه با رقبا منصفانه است؟ آیا با توجه به میزان هزینه و درآمد، در مناسب بودن معامله تردیدی وجود ندارد؟
زمانی که مشتری از نظر منطقی از محصول شما اطمینان دارد، گفته های شما را عقلانی می یابد؛ در نتیجه اعتماد لازم برای تعریف آن به فرد دیگر را هم پیدا می کند و در صورت نیاز، آن فرد را هم متقاعد می کند که صد در صد راجع به کارایی محصول توجیه شده و حق با شماست. این دقیقا همان چیزیست که به آن اطمینان منطقی می گوییم.
در سوی دیگر، اطمینان احساسی بر پایه غریزه ای درونی است که به ما می گوید هر چیزی بدون شک خوب است. وقتی به سراغمان می آید، از درون احساس می کنیم که شدیدا تمایل به انجام رساندن کاری را داریم؛ اگرچه که انجامش بهای سنگینی داشته باشد. بر خلاف اطمینان منطقی، اطمینان احساسی با به تصویر کشیدن آینده مشتری که در آن، محصول شما را خریده و از به کارگیری آن احساس رضایت دارد، حاصل می شود. این تکنیک که ستون اصلی نحوه احساساتی کردن افراد است او را به آینده می برد. هنگامی که کسی را به آینده می برید، اساسا در حال بازی در فیلم پس از خرید او، به بهترین شکل ممکن هستید. شما اجازه می دهید فرد با احساس مثبتی که می آفریند، همین حالا مزایای شگفت انگیز محصولتان را تجربه کند. در آن فیلم، نیازهایش برآورده شده، مشکلاتش رفع شده و حس بی نظیری در نتیجه استفاده از آن دارد.
اکنون اگر نمی دانید که کدام نوع از اطمینان اهمیت بیشتری دارد، پاسخ این است که هر دو مهم هستند و اگر قصدتان نزدیک شدن به بالاترین سطح است، جفتشان در کسب و کار شما بسیار ضروری است. دقت داشته باشید که مردم بر اساس منطق خرید نمی کنند؛ آن ها از روی احساس خرید می کنند و بعد تصمیم خود را با منطق توجیه می کنند. ذهن منطقی ذاتا تحلیل گر است و هر چه اطلاعات بیشتری به او بدهید، اطلاعات بیشتری از شما می خواهد در نتیجه، اگر مشتریتان را به درجه بالایی از اطمینان منطقی برسانید، این طور می گوید: به نظر فوق العاده می رسد، اجازه بدهید راجع به آن فکر کنم!
پیوند بین فروش و بازاریابی:
در اصل، بازاریابی در یک طرف معادله و فروش در طرف دیگر قرار دارد. هدف بازاریابی عبارت است از:
پژوهش بازار برای شناسایی بهترین خریداران احتمالی یا همان مشتری های بالقوه برای یک محصول منحصر به فرد.
توسعه یک استراتژی مقرون به صرفه که پیام شرکت را به بیشترین تعداد ممکن از این مشتری های بالقوه برساند.
پیام را در قالب نوعی پیشنهاد یا قلاب یا محرک به عمل دربیاورد، تا هر تعداد مشتری بالقوه ممکن را برای ورود به قیف فروش شرکت برانگیزد.
همکاری با دپارتمان فروش، تا به صورت یکپارچه قیف به آن ها سپرده شود و بدین شیوه امکان تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل فراهم گردد.
در دنیای امروز، دو نوع بازاریابی وجود دارد:
نخست، بازاریابی آفلاین، که شامل همه شیوه های خارج از اینترنت می شود، مانند تبلیغات تلویزیونی و رادیویی، تبلیغات روزنامه ای، تبلیغات مجله ای، تبلیغات بیلبوردی، ارسال نامه، بازاریابی تلفنی، بازاریابی شبکه ای، بازاریابی آموزشی، کارزارهای حضوری و....
دوم، بازاریابی آنلاین، که شامل همه روش های اینترنتی می شود، مانند تبلیغات گوگل، تبلیغات فیسبوک، تبلیغات توییتر، تبلیغات یوتیوب، تبلیغات بنری، خبررسان ها، ایمیل های انبوه، بازاریابی مشارکتی،....
فارغ از هر شیوه بازاریابی، هدف نهایی همیشه یکسان است و آن هم کشاندن بیشترین تعداد خریداران واجد صلاحیت ممکن به قیف فروش است. تا آن مشتری ها به دستان دپارتمان فروش سپرده شوند و در نهایت تبدیل به مشتری های بالفعل شوند. برای همه ما پیش آمده که در اتوبوس یا تاکسی یا ماشین شخصی خود هستیم و با به صدا درآمدن نوتیفیکیشن موبایل خود، آن را بر می داریم و پیام را می خوانیم.
در واقع، باید بپذیریم که نقش بازاریابی اینترنتی صد ها برابر بازاریابی آفلاین است و دلیل آن هم واضح است؛ چرا که زندگی انسان امروزی به تلفن همراه خود گره خورده است و احتمال مشاهده یک تبلیغ در یک سایت معتبر مانند رایا مگ، پست های اینستاگرامی، صفحات توییتر،... خیلی بالاتر از یک تبلیغ رادیویی است.
انواع خریداران در بازاریابی:
در هر بازاریابی چهار دسته از خریداران وجود دارند که وارد قیف فروش شما می شوند:
اولین مدل، خریداران برانگیخته یا مشتاق نامیده می شوند. خریداران برانگیخته، بهترین و باانگیزه ترین خریداران شما هستند. این مشتری های بالقوه، محصولتان را می خواهند، به محصولتان نیاز دارند، می توانند از محصولتان منفعت ببرند، از پس هزینه ی محصولتان بر می آیند و مهم تر از همه، آماده اند که همین حالا تصمیم خرید بگیرند. مانند همه خریداران دیگر، خریداران برانگیخته نیز مشکل خاصی دارند که به دنبال رفعش هستند؛ هر چند، چیزی که آن ها را از سایرین متمایز می کند، این است که آن ها از پیش تصمیم گرفتند که برای رفع مشکلشان دست به اقدامی بزنند. به عبارت دیگر، کاسه صبرشان لبریز شده؛ آن ها آماده عمل کردن هستند. در حقیقت آن ها به نقطه ای رسیدند که دیگر واقعا تحمل درد نشئت گرفته از نیاز برطرف نشده خود را ندارند، بنابراین تصمیم گرفته اند که پیش قدم باشند.
تنها نکته منفی درباره این گروه از خریداران حاضر و آماده ، تعداد کم آن هاست. بسته به صنعتی که در آن هستید و میزان هدفمند بودن کارزار بازاریابی، متوجه خواهید شد که تنها حدود ده تا بیست درصد مجموع مشتری های احتمالی ای که وارد قیف فروشتان می شوند، در این دسته بندی قرار خواهند گرفت و مابقی بین سه نوع دیگر از خریداران پخش می شوند.
دومین مدل، خریداران چیره نامیده می شوند. خریداران چیره دومین گروه برتر از خریداران هستند. تفاوت اصلی بین این دو مدل، این است که خریداران چیره، به طور آگاهانه درد زیادی از نیازهای برطرف نشده خود احساس نمی کنند. این موضوع منجر می شود تا به اندازه خریداران برانگیخته فوریت نداشته باشند. به بیان دیگر، اگرچه خریداران چیره کاملا قصد خرید نوع محصولی که به فروش می رسانید را دارند، اما عدم فوریت، سبب می شود تا این طور حس کنند که در جایگاه قدرت قرار دارند، بنابراین تا زمانی که همه بازار ها را نگشته و خودشان کاملا مطمئن نشده باشند که بهترین راه حل برای مشکل خود را پیدا کرده اند، ماشه را نمی کشند.
با این حال، همچنان خریداران چیره مشتری های فوق العاده ای هستند و تعداد آن ها خیلی بیشتر از خریداران برانگیخته است. به طور میانگین، چیزی حدود سی تا چهل درصد کل مشتری های بالقوه ای که وارد قیف فروشتان می شوند، در این دسته قرار می گیرند.
در نهایت، مشتری های این دو دسته یعنی خریداران برانگیخته و خریداران چیره هستند که از مرحله گردآوری اطلاعات عبور کرده و مسیرشان را آن طور که ما می خواهیم ادامه می دهند. مشتری های دو مدل باقی مانده، باید در سریع ترین زمان ممکن از قبلی ها جدا شوند، به ویژه آن هایی که در سومین مدل قرار می گیرند!
مشتری نماها خطرناک ترین مشتری های بالقوه ای هستند که وارد قیف فروشتان می شوند. آن ها جامه خریداران چیره را به تن می کنند. یعنی به گونه ای رفتار می کنند که انگار کاملا به خرید محصول علاقمند هستند؛ اگرچه واقعا قصد انجام چنین کاری را ندارند. در نتیجه، مسیر خود را ادامه می دهند اما در مرحله گردآوری اطلاعات، که باید حذف می شدند، حذف نمی شوند و همین مسئله سبب می شود که بسیار مخرب باشند. عواقب بسیار منفی این موضوع در دو سطح رخ می دهد:
سطح نخست: سطح نخست از همه واضح تر است و آن این است که این مشتری ها منجر به اتلاف وقت زیادی از شما به عنوان فروشنده می شوند، زیرا ارائه فروش کاملی برای مشتری هایی انجام می دهید که از همان ابتدا قصد خرید نداشته اند.
سطح دوم: سطح دوم که می تواند مخرب تر از سطح نخست باشد این است که این دسته از مشتری ها، سردرگمی و احساس منفی ای در فروشندگان تازه کار که در تلاش برای پیدا کردن دلیل تعداد معامله بسیار پایینشان هستند، ایجاد می کنند. فروشنده به فکر فرو می رود که آیا کار اشتباهی انجام داده است؟ آیا به اندازه کافی از لحاظ احساسی مشتری را تحت تاثیر قرار نداده است؟ چرا که هر چه باشد، مشتری دقیقا تا ابتدای آن مرحله همچنان به محصول علاقمند بود زیرا به فروشنده یکی پس از دیگری، سیگنال خرید می فرستاد ولی چه می شود که در نهایت خرید نمی کند؟
فروشنده روحش هم خبر ندارد که بین سی تا چهل درصد قیف فروش او را وقت گذران های حرفه ای که در لباسی از خریداران چیره پنهان شدند؛ تشکیل دادند، بنابراین وقت زیادی را صرف ارائه فروش به مشتریانی می کند که قصد خرید ندارند.
افراد اشتباهی: این افراد چهارمین و آخرین مدل خریداران هستند که به آن ها افراد اشتباهی یا افرادی که اشتباها به آن جا کشیده شده اند، می گوییم. در اصل، این افراد به هیچ وجه به قیف فروشتان تعلق نداشتند. آن ها یا روی وب سایت اشتباه کلیک کرده اند و به اشتباه وارد محل کسب و کار شما شده اند یا اساسا توسط فرد دیگری به قیف فروشتان کشیده شده اند.
برندینگ، مارکتینگ و تبلیغات:
برندینگ یا برندسازی، مارکتینگ یا بازاریابی و تبلیغات، هر سه ابزار هایی هستند که برای کمک به ارتقای کسب و کار خود می توانید از آن استفاده کنید. این ابزار ها به شما کمک خواهند کرد تا مشتریان خود را به دست آورید و آن ها را حفظ کنید و در نهایت فروش و سود خود را افزایش دهید. یکی از مزایای کسب و کار را در دسترس بودن محصولات یا خدماتتان برای مشتری و برند سازی و جلب اعتماد او ذکر کردیم. اکنون وقت آن است که با داشتن اطلاعات درباره هر یک از این سه ابزار، آن ها را به کار بگیرید.
برند چیست؟
برند یک ویژگی یا مجموعه ای از ویژگی هایی است که یک سازمان را از سازمان دیگر متمایز می کند. یک برند معمولاً از نام، شعار، لوگو یا نماد، طرح و موارد دیگر تشکیل شده است. همچنین به تجربه کلی مشتری در هنگام تعامل با یک تجارت - به عنوان یک خریدار، مشتری، دنبال کننده رسانه های اجتماعی یا صرفاً رهگذر اشاره دارد.
برندینگ چیست؟
برندسازی فرآیند تحقیق، توسعه و به کارگیری یک ویژگی متمایز یا مجموعه ای از ویژگی ها در سازمان شما است تا مصرف کنندگان بتوانند برند شما را با محصولات یا خدمات شما مرتبط کنند. به عنوان مثال، برند کوکاکولا یکی از شناخته شده ترین لوگوها در سراسر جهان است. حروف کلاسیک قرمز و سفید، آثار هنری پر جنب و جوش، و فونت متمایز آن بیش از یک قرن است که دوام آورده است.
نام تجاری و برند شما بدون شک یکی از مهم ترین دارایی های سازمان شما است. این برند به سازمان شما هویت می بخشد، کسب و کار شما را به یاد ماندنی می کند، مصرف کنندگان را تشویق می کند از شما خرید کنند، از بازاریابی و تبلیغات شما حمایت می کند و باعث افتخار کارمندان شما می شود. نام تجاری می تواند عامل تعیین کننده ای برای مصرف کنندگان در هنگام تصمیم گیری برای خرید محسوب شود. در واقع، یک مطالعه Capgemini نشان داد که کاربرانی که احساس میکنند با یک برند ارتباط برقرار میکنند، دو برابر بیشتر از کسانی که این ارتباط را ندارند، پول خرج میکنند. پس برندسازی به کسب و کار شما هویتی فراتر از محصول یا خدماتش می دهد و می تواند به مصرف کنندگان و مشتریان، چیزی برای برقراری ارتباط بین شما و آن ها ارائه دهد.
اگر می خواهید کارفرما نمونه ای باشید و کارمندان خود را تحت تاثیر قرار دهید باید بیش از هر چیزی به برندینگ توجه کنید چرا که برندینگ، باعث غرور کارکنان شما می شود. وقتی شرکت خود را برند می کنید، نه تنها هویت کسب و کار خود را می دهید، بلکه یک محل کار معتبر و بسیار مورد توجه ایجاد می کنید. بنابراین برندینگ قوی، کارکنان قوی به وجود می آورد.
***
برای درج و معرفی آگهی کسب و کار خود کلیک نمایید
***
چند اصطلاح مهم در زمینه برندینگ که باید بدانید عبارتند از:
آگاهی از برند یا Branding Awareness
آگاهی از برند به میزان آشنایی عموم مردم و مخاطبان هدف شما با برند شما اشاره دارد.آگاهی و شناخت بیشتر از برند منجر به این میشود که از آن برند به عنوان «پرطرفدار»، «پرسروصدا، یا «محبوب» یاد شود. آگاهی از برند مهم است زیرا مصرف کنندگان اگر از برند شما آگاه نباشند، نمی توانند از برند شما خرید کنند.
برندسازی قوی باعث شناخته شدن کسب و کار شما می شود.
گسترش برند یا Brand Extension
توسعه برند زمانی اتفاق می افتد که شرکت ها تصمیم می گیرند نام تجاری خود را برای توسعه محصولات جدید در صنایع و بازارهای جدید گسترش میدهند. گسترش نام تجاری به شرکت ها (یا افراد) اجازه می دهد تا از آگاهی و ارزش ویژه برند برای ایجاد جریان های درآمد بیشتر و تنوع بخشیدن به خطوط تولید استفاده کنند.
برندسازی قوی پول بیشتری به همراه دارد.
هویت برند یا Brand Identity
هویت برند شخصیت کسب و کار شما و قولی است که به مشتریان خود می دهید. هویت برند شما معمولاً از ارزش های شما، نحوه ارتباط شما با محصول یا خدمات خود و آنچه می خواهید مردم هنگام تعامل با آن احساس کنند، تشکیل می شود.
برندسازی قوی بیش از یک نام به کسب و کار شما می دهد.
مدیریت برند یا Brand Management
مدیریت برند به فرآیند ایجاد و حفظ برند شما اشاره دارد. این مدیریت شامل مدیریت عناصر ملموس برند شما مانند نحوه بسته بندی و رنگ های به کار رفته در بسته بندی محصولتان و عناصر نامشهود مانند درک مشتری از برند شما، اشاره دارد. برند شما یک دارایی زنده است و باید آن را مدیریت کرد.
برندسازی قوی نیاز به نگهداری مداوم دارد.
شناخت برند یا Brand Recognition
شناخت برند به این معناست که مصرفکننده چگونه میتواند برند شما را بدون دیدن نام کسب و کارتان شناسایی کند. این مسئله به معنی یادآوری یک برند و توانایی فکر کردن به آن، بدون هیچ شناسه دیداری و شنیداری است. این یادآوری می تواند از طریق شعار مخصوص و یا لوگوی خاصی که در ذهن مصرف کننده نقش بسته است صورت بگیرد.
برندسازی قوی، کسب و کار شما را در اولویت نگه می دارد.
اعتماد به برند یا Brand Trust
اعتماد به برند به این معناست که مشتریان و مصرف کنندگان چقدر به برند شما اعتقاد دارند. آیا به وعده های بازاریابی خود عمل می کنید؟ آیا فروشندگان و خدمات مشتری شما در سطح بالایی هستند؟ در دنیایی که تنها 25٪ از مردم در کسب و کارهای بزرگ احساس اطمینان می کنند؛ بسیار مهم است که مشتری شما به برند شما اطمینان داشته باشد.
برندسازی قوی باعث ایجاد اعتماد در مشتریان شما می شود.
ارزش گذاری برند یا Brand Valuation
ارزش گذاری برند، ارزش گذاری تجاری برند شما است که برگرفته از ادراک، شناخت و اعتماد مصرف کننده است. این مفهوم با ارزش ویژه برند همراه است. یک برند قدرتمند می تواند کسب و کار شما را برای سرمایه گذاران، سهامداران و خریداران بالقوه ارزشمند کند.
برندسازی قوی ارزش کسب و کار شما را افزایش می دهد.
شش قدم برای خلق یک برند:
مخاطبان هدف خود را مشخص کنید.
برندسازی منجر به آگاهی، شناخت، اعتماد و درآمد می شود. اما بیایید یک قدم به عقب برگردیم و بفهمیم که اینها از کجا سرچشمه می گیرند؟ پاسخ واضح است؛ مصرف کنندگان! اما نه هر مصرف کننده ای، منظور ما مشتری ها و مخاطبان هدف شماست. قبل از فشار دادن قلم به کاغذ، باید بدانید که نام تجاری شما با چه کسی صحبت می کند. محصول شما به چه کسی خدمت می کند؟ مشتری ایده آل شما کیست؟ چرا از ابتدا کسب و کار خود را ایجاد کردید؟ آنچه در مورد بازار هدف و شخصیت های خریدار می آموزید، بر تصمیمات برندسازی شما تأثیر می گذارد، بنابراین این مرحله را اولویت اول خود قرار دهید.
هدف خود را از پا گذاشتن در این مسیر مشخص کنید.
بیایید به سوالی که در مرحله قبل پرسیدم برگردیم: چرا کسب و کار خود را ایجاد کردید؟ پاسخ دادن به این به شما کمک می کند تا هدف خود را به خوبی بشناسید و اشتیاق خود را به وضوح توصیف کنید. قبل از اینکه بتوانید برندی بسازید که مخاطبان شما آن را بشناسند، ارزش قائل باشند و به آن اعتماد کنند، باید بتوانید هدفی را که کسب و کارتان ارائه میکند، به اشتراک بگذارید. سپس، هر بخش از برند شما (لوگو، شعار، تصاویر، صدا و شخصیت) میتواند آن ماموریت و چشمانداز را منعکس کند.
ارزش ها، کیفیت ها و مزایای منحصر به فرد خود را تعریف کنید.
احتمالاً مشاغل زیادی در صنعت و جایگاه شما وجود دارد. تمرکز روی رقابت آسان است اما در این مرحله تنها قرار است بر روی برند خودتان تمرکز کنید. کسب و کار شما چه چیزی دارد که شما را متمایز می کند و دیگران نمی توانند آن را تقلید کنند؟ به همین دلیل، باید اطمینان حاصل کنید که نام تجاری شما از عناصری تشکیل شده که فقط متعلق به شما هستند. چند لحظه وقت بگذارید و فهرستی از آنچه کسب و کار شما را از دیگران متمایز می کند یادداشت کنید. ما در مورد ویژگی های محصول (مانند ظاهر، اجزا یا قابلیت ها) صحبت نمی کنیم. منظور ما این است که چگونه محصولات یا خدمات شما زندگی را بهبود می بخشد و به موفقیت کمک می کند.
دارایی های بصری خود را ایجاد کنید.
در این مرحله، شما باید مخاطبان هدف، انگیزه خود از شروع کار و ویژگی های منحصر به فردی که کسب و کار شما را تشکیل می دهند را درک کنید. اگر میتوانید با اطمینان بگویید که بر این مراحل مسلط شدهاید، وقت آن است که به یکی از بخشهای هیجانانگیزتر برندسازی یعنی طراحی بصری بروید. ما در مورد لوگو، پالت رنگ، تایپوگرافی (فونت)، نماد نگاری و سایر اجزای بصری شما صحبت می کنیم. همانطور که این عناصر را ایجاد می کنید، مجموعه ای از دستورالعمل هایی را ایجاد کنید که بتوانند ترکیب و این دارایی ها را کنترل کنند.
صدای برند خود را پیدا کنید.
جزء شنیداری برند خود را در نظر بگیرید. اگر با نام تجاری خود مکالمه داشته باشید یا برایتان پیامکی ارسال کند، چه صدایی خواهد داشت؟ نحوه ارتباط شما با بازار هدف نیز بخشی از برندسازی شما محسوب می شود. شما می خواهید صدای برندی را تعریف کنید که با مخاطبان شما ارتباط برقرار می کند و طنین انداز می شود؛ در غیر این صورت، این صدا توجه کسی را به خود جلب نمی کند. از کمپینهای تبلیغاتی و زیرنویسهای رسانههای اجتماعی گرفته تا پستهای وبلاگ و داستان برندتان، مطمئن شوید که لحن شما در تمام محتوای نوشتاریتان ثابت است. به مخاطبان خود فرصتی بدهید تا با برند شما آشنا شوند و یاد بگیرند که صدای شما را تشخیص دهند. بهتر از آن، صدایی سرگرم کننده داشته باشید تا بتوانید مشتریان خود را مشتاقانه منتظر به روز رسانی های ایمیل و رسانه های اجتماعی نگه دارید.
نام تجاری خود را به کار بگیرید.
برند شما فقط در صورتی کار می کند که پس از اتمام طراحی و ایجاد نام تجاری جدید (یا تغییر نام تجاری) آن را در تمام اینچ از کسب و کار خود ادغام کنید. توجه بیشتری داشته باشید تا مطمئن شوید در هر جایی که کسب و کار شما مشتریان را لمس می کند نمایش داده می شود. در اینجا چند نکته برای اعمال نام تجاری خود در سراسر سازمان آورده شده است:
سایت اینترنتی:
لوگو، پالت رنگ و تایپوگرافی خود را در وب سایت خود پخش کنید. از چیزی جز دارایی های از پیش تعریف شده خود در دستورالعمل های برند خود استفاده نکنید. وبسایت شما بخش عمدهای از هویت شرکت شما است. وب سایت شما اگر نشان دهنده برند شما نباشد تنها یک تجربه نه چندان خوشایند برای مشتری باقی می گذارد. از سوی دیگر باید دقت داشته باشید که تمام فراخوان ها و توضیحات محصولات و.... نیز صدای برند شما را منعکس می کند.
رسانه های اجتماعی:
همه عکسهای نمایه، روی جلد و تصاویر برند باید نشاندهنده برند شما باشند. در نظر بگیرید که لوگوی خود را به عنوان عکس نمایه خود قرار دهید؛ این کار باعث می شود که مشتریان راحت تر بتوانند کسب و کار شما را تشخیص دهند. مانند وبسایتتان، مطمئن شوید که همه اطلاعات نمایه، پستها و زیرنویسها صدای برند شما را منعکس میکنند.
بسته بندی:
اگر کسب و کار شما با محصولات فیزیکی سر و کار دارد، احتمالاً محصول شما ملموس ترین راه تعامل مشتریان با برند شما است. به همین دلیل، بسته بندی شما باید نشان دهنده برند شما باشد و باید به اندازه، طراحی و رنگ آن دقت شود. همچنین احساسی که یک محصول در خریدار ایجاد می کند نیز مهم است.
بازاریابی (Marketing):
انجمن بازاریابی آمریکا (AMA) بازاریابی را به عنوان "فرایند برنامه ریزی و اجرای مفهوم، قیمت گذاری، ترویج و توزیع ایده ها، کالاها و خدمات برای ایجاد مبادلاتی که اهداف فردی و سازمانی را برآورده می کند" تعریف می کند. این تعریف خیلی رسمی نیست؟ بیایید از اینجا شروع کنیم: "بازاریابی فرآیندی است که شرکت ها برای علاقه مند کردن مصرف کنندگان به محصولات و خدماتی که می فروشند استفاده می کنند." به راحتی می توان استدلال کرد که هر کاری که بازاریابی انجام می دهد به منظور تسهیل فروش است - شناسایی و یافتن مشتریان بالقوه، برقراری ارتباط با آنها و متقاعد کردن آنها برای خرید محصولات و خدمات شما؛ همه و همه فرآیند فروش را آسان می کنند. در بیشتر موارد، فرآیند بازاریابی مقدم بر فرآیند فروش است.
ارتباطات بازاریابی میتواند از طریق تاکتیکهای مختلف، از جمله تبلیغات، روابط عمومی، رسانههای اجتماعی و دیجیتال، مخاطبان هدف را شناسایی کند. این تاکتیک ها می توانند فرآیند فروش شما را با انتقال نکات کلیدی فروش محصول یا خدمات شما به مخاطبان مختلف آغاز کنند. این نوع تولید سرنخ می تواند فروش را بسیار آسان تر کند. بازاریابی همچنین می تواند به پیش بینی فروش کمک کند.
تفاوت بازاریابی با تبلیغات در این است که تبلیغات تلاش می کند تا با ارائه یک پیام فروش متقاعد کننده در مورد محصولات و یا خدمات شما بر رفتار خرید مشتریان شما تأثیر بگذارد. این تاثیر می تواند از طریق قرار دادن تبلیغات در روزنامه ها، صفحات زرد، بیلبوردها، تلویزیون، رادیو و اینترنت باشد. از آن جایی که تبلیغات اغلب مهم ترین بخش در یک استراتژی بازاریابی است؛ ضروری است که مراحل قبلی گفته شده را جدی بگیرید و از قبل مشتریان خود را مشخص کنید.
تبلیغات (Advertising):
تبلیغات زیرمجموعه ای از بازاریابی است که بیشتر بر جذب مشتری و افزایش فروش متمرکز است. بازاریابی عموماً به کمپین هایی مربوط میشود که با دقت نوشته و طراحی شدهاند تا از طریق رسانههای مختلف، از جمله آنلاین، روزنامهها، مجلات، پوسترها، تلویزیون و رادیو به مخاطبان هدف دست یابند. برای داشتن تبلیغات اصولی، می بایست به موارد زیر دقت داشته باشید:
مشتری خود را تعریف کنید:
تبلیغات موفق با شناخت دقیق بازار و مشتری هدف شما آغاز می شود. مشتریان شما چه کسانی هستند؟ آنها چه نیازی دارند؟ آنها چه چیزی می خواهند که شما بتوانید ارائه دهید؟ ضروری است که یک نمایه از مشتری اصلی خود ایجاد کنید، سپس پیام خود را با لیزر به آن نمایه متمرکز کنید. در غیر این صورت، خطر ایجاد یک پیام بی اثر با تمرکز نامشخص را دارید که به قلب هیچ کس ضربه نمی زند. در نمایه خود مشخص باشید، زیرا تعریف می کند که چه می گویید و چگونه و کجا آن را بیان می کنید.
یک پیام واحد بسازید:
USP یا پیشنهاد فروش منحصر به فرد، مهم ترین نسخه ای است که باید نوشته شود؛ این پیام واحد، یک عبارت یک یا دو جملهای که ایده اصلی و واحدی را که تبلیغ شما باید منتقل کند، بیان میکند. هر ایده خلاقانه باید به USP بازگردد. (اگر تا به حال شنیده اید که تبلیغی به دلیل «خارج از برند» یا «خارج از استراتژی» مورد انتقاد قرار گرفته است، اشاره به تبلیغات خلاقانه ای دارد که با USP همخوانی ندارد.) به طور خلاصه، توسعه یک USP تضمین می کند که تبلیغ شما دقیقاً این موارد را به مشتری درست بیان می کند.
تبلیغات جذاب ارائه دهید:
بعد از اینکه مشتریان هدف خود را مشخص کردید و دقیقا دانستید که چه می خواهید به آن ها بگویید وقت آن است که بر روی تبلیغات خود کار کنید. تولید تبلیغات جذاب معمولاً با ایجاد یک مفهوم یا موضوع فراگیر شروع می شود که هویت منحصر به فرد شرکت یا محصول شما را منعکس می کند. همچنین ممکن است مزایای کلیدی شرکت یا محصول شما را به نمایش بگذارد. ذهن خود را باز کنید، تخیل خود را آزاد کنید و از خلاقیت درونی خود بهره مند شوید.
به ادعاهای درونی خود اعتبار ببخشید:
این طبیعت انسان است که نسبت به تبلیغات بدبین باشد. بنابراین این مسئولیت شماست که اطمینان حاصل کنید حرف های شما برای مشتری قابل باور است. این اعتبار بخشیدن به نحوه بیان تبلیغات شما بستگی دارد. بسیاری از تبلیغکنندگان به خوبی یاد گرفتهاند که ادعاهای پشتیبانی نشده اعتماد مشتری را از بین میبرد. متاسفانه بعد از از دست دادن اعتماد مشتری، تقریبا می توان گفت که دیگر نمی توانید اعتماد مشتری را جلب کنید. مصرف کنندگان با شرکتی که به آنها اعتماد ندارند تجارت نخواهند کرد. بنابراین، گرچه می توانید با بیش از حد به خرج دادن خلاقیت، تبلیغات شگفت انگیزی بسازید اما سعی کنید هرگز با ادعاهایی که در تبلیغات خود دارید از واقعیت فراتر نروید.
اطلاعات تماس را فراموش نکنید:
در واقع سعی کنید که راه ارتباطی خود با مشتری را در دسترس قرار دهید. اگر تی شرت ها یا لوازم التحریری را به منظور تبلیغات تولید کردید حتما شماره تماس یا راه های ارتباطی دیگر را بر روی آن، واضح و خوانا، مشخص کنید. اگر این تبلیغ بر روی بیلبورد های کنار اتوبان هاست یا بر روی وسایل نقلیه حک شده اند باید طوری نوشته شده باشند که در عرض چند ثانیه پیام را به خواننده منتقل کنند.
تست کنید:
چیزی به نام تبلیغات کامل وجود ندارد. همیشه می توان آن را بهبود بخشید. هر کسب و کاری که دارید باید مرتب آن را در معرض آزمایش قرار دهید و همیشه سعی در برطرف کردن عیب و ایراد های آن داشته باشید.
چرا نباید از نقش شبکه های اجتماعی غافل شد؟
چه بخواهیم و چه نخواهیم، دوران خیلی چیز ها تمام شده و دیگر بازاریابی به روش های قدیمی پاسخگو نیست. یک برند موفق هیچگاه فرصت توضیح ویژگی های محصول یا خدمتش را به صورت فرد به فرد ندارد و تنها به دنبال این است که بتواند بدون اتلاف وقت، جمعیت زیادی را تحت تاثیر قرار دهد.
با روی کار آمدن گوشی های هوشمند که زندگی را برای ما آسان کرده اند؛ دیگر نیازی به اجرای شیوه های سنتی بازاریابی نیست و مشتری های زیادی پشت تلفن های همراهشان منتظرند تا شما آن ها را تحت تاثیر قرار دهید و گوی سبقت را از رقیبانتان بدزدید. برای ساخت موفقیت آمیز برند خود در رسانه های اجتماعی، می توانید با ایجاد یک برند بصری عالی شروع کنید. ایجاد یک برند بصری کافی نیست و ایستادن در این نقطه به معنی خداحافظی با بازار فعال و پویا و مرگ برند شماست. شما همواره باید به دنبال شناسایی نیازهای کاربران خود باشید و برند خود را با این جریانات همگام کنید.
***
برای درج و معرفی آگهی کسب و کار خود کلیک نمایید
***
چه مواردی بر برندسازی در شبکه های اجتماعی تاثیر گذارند؟
رسانه های اجتماعی جایی است که خرده فرهنگ ها به هم متصل می شوند:
هر کسی را که در اطرافتان نگاه می کنید ساعت هایی از روز را در رسانه های اجتماعی سپری می کند اما این بدین معنی نیست که در همه گروه ها فعالیت دارد. در رسانه های اجتماعی، معمولاً کاربران با گروه های کوچکی از افراد با علایق مشابه ارتباط برقرار می کنند. این گروه های کوچک معمولاً برای یک علاقه یا موضوع خاص برجسته می شوند و عمده کار ها و ارتباطشان با یکدیگر درباره همان موضوع به خصوص است. این فضاهای آنلاین به اعضای خرده فرهنگ ها مکانی را برای مشارکت و رشد علایقشان هدیه می کند. نکته تاکتیکی این است که شما باید گروه خاصی را هدف قرار دهید و حرف مفیدی برای گفتن داشته باشید.
وسوسه انگیز است که با بودجه تبلیغاتی خود به دنبال بیشترین مخاطب ممکن باشید. اما رسانه های اجتماعی نحوه ارتباط کسب و کارها با مخاطبان را تغییر داده است. به جای استفاده از منابع خود برای ایجاد یک مخاطب بزرگ، به دنبال ایجاد یک مخاطب درگیر باشید. تحقیقات خود را انجام دهید و با جوامع آنلاین مرتبط با تجارت خود ارتباط برقرار کنید. هنگامی که این گروه از خریداران بالقوه را پیدا کردید، آنها را با تبلیغات اسپم نکنید. زیرگروه ها نسبت به فرهنگ عامه احتیاط می کنند و از هر چیزی که احساس کنند سطحی و جعلی است دوری می کنند. برای یادگیری در مورد این جوامع و موارد مورد علاقه و ناپسند آنها وقت بگذارید. این اطلاعات می تواند به شما کمک کند محصول خود را شکل دهید و به روز رسانی هایی انجام دهید که می تواند فروش را بهبود بخشد. در حالی که قبلاً برای برندسازی اجتناب از سیاست و سایر موضوعات تفرقهانگیز معمول بود، امروزه خریداران میخواهند برندها موضعی اتخاذ کنند.
هر پلتفرم رسانه اجتماعی، منحصر به فرد است:
کسب و کارها تمایل دارند به رسانه های اجتماعی بر اساس بازگشت سرمایه (ROI) نزدیک شوند. اما برای کاربران متفاوت است. بسیاری از موارد بر روی انتخاب پلتفرم مخصوص شما تاثیر می گذارد؛ از جمله:
قالب انتشار محتوا
الگوریتم ها
پیام و ارزش های برند
حریم خصوصی
هر کاربر این ایده ها را در تصمیم خود در مورد پلتفرم مورد استفاده قرار می دهد. و حتی اگر آنها همه برنامه ها را در تلفن خود داشته باشند، مجبورند از برخی بیشتر از سایرین استفاده کنند. این تصمیمات منجر به داده هایی می شود که کسب و کارها برای انتخاب پلت فرم مناسب برای ساخت برند استفاده می کنند. از آنجایی که داده های زیادی وجود دارد، برندها گاهی اوقات میانبرها را امتحان می کنند. به عنوان مثال، 90 درصد از کاربران اینستاگرام حداقل یک تجارت را دنبال می کنند. این ممکن است باعث شود یک کسب و کار فقط در اینستاگرام برند بسازد، حتی اگر مشتریان مورد نظر زمان بیشتری را در Pinterest صرف کنند.
در مرحله بعد، حسابهای آزمایشی ایجاد کنید و مدتی را صرف تعامل در فضاهایی کنید که فکر میکنید مخاطبان هدف شما هستند. این تحقیق نه تنها به شما کمک میکند تا بفهمید کدام شبکههای اجتماعی برای برند شما بهترین هستند. همچنین می تواند به شما کمک کند تصمیم بگیرید که چه نوع محتوای برندی را می خواهید ایجاد کنید. گرچه می توانید برای صرفه جویی در زمان و منابع، محتوای مشابهی را در هر پلتفرمی ارسال کنید، باید بگوییم که این ایده، ایده خوبی نیست. هر پلتفرم اجتماعی متمایز است. شما باید محتوایی ارسال کنید که هویت برند شما را برای مخاطبان خاص در هر پلتفرم تقویت کند.
هر فرد به طور متوسط 147 دقیقه در روز را در شبکه های اجتماعی صرف می کند.
این کاربران در حال اشتراک گذاری و ارسال عکس و فیلم هستند. آن ها شبکه های شخصی خود را می سازند و مهارت ها، سرگرمی ها و رویدادهای جدیدی را کشف می کنند در حالی که برخی از کاربران رسانههای اجتماعی صرفا برای تماشای آن حضور دارند. حقیقت این است که برندها شاهد تعامل کمتری در اینستاگرام، فیس بوک و توییتر هستند. این تفاوت باعث میشود که بسیاری از کسب و کارها بیشتر برای تبلیغات اجتماعی هزینه کنند و بیشتر پست کنند. اما آیا این تلاش ها بهترین استراتژی هستند؟
ارتباط معتبر و مداوم باعث ایجاد اعتماد و آگاهی می شود. انتشار منظم محتوا موجب می شود که شما بتوانید جای خود را در میان عموم مردم باز کنید و خود را در ذهن آن ها ثبت کنید. اما سیل مداوم پست ها ممکن است بهترین رویکرد برای پلتفرم انتخابی شما نباشد. در واقع، پلتفرم های مبتنی بر الگوریتم، بر اساس اصولی کار می کنند که قبل از انتشار محتوا باید از آن اطلاع داشته باشید.
مردم همیشه به دنبال چیزهای جدید و جالب هستند
ایجاد یک چیز جدید دشوار است. خلاق بودن، سرگرم کننده بودن و تمرکز بر کسب و کار از چیزی که فکر می کنید سخت تر است. اما این ها تنها چالش های ایجاد یک برند اصلی در رسانه های اجتماعی نیستند. این یک تغییر فرهنگی است که باید هنگام ساختن هویت برند خود در شبکه اجتماعی مد نظر قرار دهید. بسیاری از مردم منفعلانه محتوای برند شما را نگاه نمی کنند. آنها محتوای رسانه های اجتماعی را نقطه شروع می دانند و علاقه دارند محتواهای جدیدتر و جذاب تری از شما ببینند. مردم روزانه 3.2 میلیارد تصویر و 720000 ساعت ویدیو به اشتراک می گذارند. در این میان، شما تنها کاری که باید انجام دهید این است که خودتان باشید و اصالت خود را حفظ کنید. تولید محتواهای جدید و جذاب به معنی از دست دادن اصالت و رنگ عوض کردن نیست. بنابراین، اگر نمی توانید اصیل باشید، صادق باشید. وسوسه انگیز است که درباره یک محصول یا خدمت، اغراق کنید یا چیزهایی بگویید که حقیقت ندارند اما باید باور داشته باشید که بهترین استراتژی برای هر برند این است که با مشتری خود صادق باشد و همان چیزی را بگوید که واقعا وجود دارد.
پاسخگویی به مشتری:
5. 76 درصد از مصرف کنندگان ایالات متحده انتظار دارند که برندها در عرض 24 ساعت به پیام های رسانه های اجتماعی پاسخ دهند. 13٪ انتظار دارند که ظرف یک ساعت پاسخ بگیرند. طبق گزارش Accurion در سال 2021، آمریکایی ها تلفن های خود را 96 بار در روز چک می کنند. اکثر کسب و کارها حساب های رسانه های اجتماعی خود را در تلفن های خود بررسی نمی کنند یا ممکن است از حساب یک شخص ثالث، برنامه ریزی پاسخگویی به مشتریان را انجام دهند. به بیان ساده، شانس زیادی برای یک برند وجود دارد که دسترسی به مشتری را از دست بدهد. در نظر داشته باشید که مشتریان شما بیکار نمی نشینند و نظرات خود در مورد برند شما را، چه مثبت و چه منفی، به دیگران انتقال می دهند. هر چه که باشد، شبکه های اجتماعی مکانی برای انتقال نظرات هستند.
مخاطبان شبکه های اجتماعی بیشتر به حرف یکدیگر گوش می دهند تا یک برند.
گوش دادن در شبکه های اجتماعی می تواند به شما کمک کند به آنچه مردم در مورد برند شما می گویند توجه کنید. اما چگونه می توانید خود را وارد گفتگو کنید؟ بیشتر مردم برای یافتن برندهای مورد علاقه خود با شخصی که با او راحت هستند تماس می گیرند. 60 درصد از خریداران برای مشاوره خرید به دوستان و خانواده مراجعه می کنند. اینفلوئنسرها و سازندگان رسانه های اجتماعی شروع به تأثیرگذاری بر تصمیم گیری خریدار کرده اند. دسترسی به رسانه های اجتماعی باعث می شود اینفلوئنسرها بتوانند برند شما را با شهرت خود بسازند. لازم نیست که یک اینفلوئنسر یکی از اینفلوئنسرهای برتر در اینستاگرام باشد تا تغییر ایجاد کند. کارکردن با نانو اینفلوئنسر ها ممکن است هزینه کمتری داشته باشد و همچنین می تواند در هدف قرار دادن زیر گروه مناسب برای تقویت هویت برند شما موثرتر باشد.
مخاطبان از برندها میخواهند که از اتفاقاتی که میافتد مطلع باشند
برندهایی که در مورد رویداد های جاری اظهار نظر می کنند ممکن است نظرات اشتباهی داشته باشند اما به هر حال کابران علاقه دارند که بدانند آن برند، در سیاست و فرهنگ چه موضعی دارد. 58 درصد از مصرف کنندگان احساس می کنند که رسانه های اجتماعی بهترین مکان برای این مکالمات است. رسانههای اجتماعی به شما فرصتی میدهند تا به مکالمات مهمی که در حال وقوع هستند، خود را برسانید.
ده روش تبلیغاتی برای ارتقا برند:
برای بقا و رشد یک برند، آن برند به مشتریانی نیاز دارد که همواره از محصولات یا خدمات آن ها استفاده کند، نظرات سازنده بدهد و در آخر برند را ارتقا ببخشد. البته که در کنار همه این موارد، شاید بیشتر از هر چیز، آن برند به یک مدیر فعال و کوشا و کارمندانی نیاز دارد که اصول بازاریابی و مشتری مداری را بلد باشند و شبانه روزی در راستای رفع عیب و ایراد ها قدم بردارند. دوران چاپ کردن آگهی آن هم در ابعاد چند سانتی متر مربع در روزنامه محلی به پایان رسیده است و در دنیای دیجیتال امروزی، امکانات بی پایان هستند.
بنابراین اگر در تلاش برای کشف بهترین راه ها برای ارتقای کسب و کار خود هستید؛ اول اینکه شما تنها نیستید و دوم اینکه مطلب درستی را برای مطالعه انتخاب کرده اید!
چه بودجه ای نداشته باشید، چه بودجه محدودی داشته باشید یا یک اتاق پر از دلار و یورو داشته باشید؛ می توانید متناسب با استراتژی های مالی خود بهترین نتیجه را بگیرید، فقط کافیست از تبلیغات و بازاریابی سر در بیاورید. از محبوب ترین راه تبلیغاتی، یعنی گوگل، شروع می کنیم:
چگونه کسب و کار خود را در گوگل تبلیغ کنیم؟
با تصاحب بیش از 90 درصد از سهم بازار، تبلیغات در گوگل یکی از بهترین راه ها برای قرار گرفتن در مقابل مشتریانی است که فعالانه به دنبال راهحل خود برای رفع مشکلات هستند. تبلیغات در گوگل به صورت زیر است و چنین مزایایی دارد:
نمایه کسب و کار Google و وب سایت خود را ایجاد کنید:
هر کسی را ببینید سابقه جستجویی هر چند جزئی و غیر حرفه ای در گوگل دارد و همه ما به خوبی با محیط ساده آن آشنا هستیم. نمایه یا پروفایل کسب و کار شما در گوگل، چیزی است که به کسب و کار شما اجازه می دهد در نتایج Google Maps، بخش محلی نتایج جستجوی Google، و همچنین زمانی که شخصی نام کسب و کار شما را تایپ می کند، خود را نشان دهد. منظور از بخش محلی نتایج جستجو، کادر نسبتا کوچکی است که برای مثال لیست تمامی مراکز خرید کفش بچگانه را در اطراف شما بر روی نقشه مشخص می کند. تصور کنید چقدر خوب می شد اگر کسب و کار شما هم در میان آن اسامی می درخشید و توجه مشتری را به خودش جلب می کرد.
پس از اینکه تایید شدید و مکانی برای تبلیغات در گوگل پیدا کردید، فقط و فقط باید زمان خود را بر روی بهینه کردن و پیشرفت سایت خود بگذارید تا در بالاترین نتایج جستجو، اسم کسب و کار شما قرار بگیرد. حقیقت این است که کمتر کسی پیدا می شود که برای پیدا کردن محصول هدف خود، تا صفحه سوم و چهارم گوگل را بررسی کند. اکثر افراد از بین چند نتیجه اول گوگل، انتخاب خود را انجام می دهند و بقیه رقبا به همین راحتی از میدان حذف می شوند. یک وب سایت تجاری خوب نه تنها به خودی خود به عنوان یک ابزار تبلیغاتی عمل می کند و داستان کسب و کار شما و آنچه ارائه می دهید را بیان می کند بلکه اطلاعات تماس شما را نیز ارائه می دهد و شخصیت و ویژگی های متمایز برند شما را منعکس می کند.
راه هایی وجود دارد که بتوانید به صورت رایگان، وب سایت خود را راه اندازی کنید اما اگر درباره تبلیغات کسب و کار خود جدی هستید و می خواهید مثل بمب صدا کند، باید کمی دست به جیب شوید و برای آن خرج کنید.
از بهینه سازی موتور های جستجو غافل نشوید:
سئو مجموعه ای از اقدامات است که کسب و کار شما را با الگوریتم رتبه بندی گوگل هماهنگ می کند. سئو تنها یک تاکتیک نیست، بلکه چندین تاکتیک است که در کنار هم برای بهبود رتبه شما کار میکنند. همچنین، از آنجایی که Google نتایج فوقالعادهای مبتنی بر موقعیت مکانی دارد، شما به اندازه خرده فروشان بزرگ شانس دارید که در صفحه اول Google ظاهر شوید در حالی که حتی یک ریال هم خرج نمی کنید.
کمپین های بازاریابی ایمیلی:
راه دوم تبلیغاتی، راه اندازی کمپین های بازاریابی از طریق ایمیل است. بازاریابی ایمیلی برای سالها وجود داشته است، اما این استراتژی به هیچ وجه در طول زمان، کارآمدی خود را از دست نداده است. در واقع، 77 درصد از مردم ترجیح میدهند پیامهای تبلیغاتی را از طریق ایمیل دریافت کنند. دلیل آن هم واضح است؛ مردم همواره ایمیل های خود را چک می کنند و به این کار به چشم یک عادت روزانه نگاه می کنند. از سوی دیگر، شما فرصت کافی برای ارائه کسب و کارتان را در ایمیل دارید و می توانید گزارش های دقیقی بنویسید. منفعت های تبلیغات از راه ایمیل در همین جا تمام نمی شود و پلتفرم های بازاریابی ایمیلی یک راه انعطاف پذیر، خلاقانه و از همه مهم تر آسان را به پیش پای شما می گذارد. نتایج آماری تبلیغات از این روش نیز قابل توجه است؛ بازاریابی ایمیلی 30 برابر متوسط بازگشت سرمایه ایجاد می کند.
در نمایشگاه های تجاری شرکت کنید:
اگر مخاطبان ملی را هدف قرار می دهید و می خواهید محصولات خود را به خرده فروشان بفروشید، رفتن به یک نمایشگاه بزرگ انتخاب خوبی است. اگر مطمئن نیستید که نمایشگاه مد نظرتان چقدر می تواند برای شما مفید باشد؛ در صورتی که وقت کافی دارید، بهتر است در ابتدا به عنوان یک بازدید کننده در نمایشگاه شرکت کنید و هنگامی که از سوددهی نمایشگاه مطمئن شدید می توانید برای اجاره غرفه اقدام کنید.
در رویداد های محلی شرکت کنید یا از آن ها حمایت کنید:
برای همه ما پیش آمده که هنگام گشت و گذار در یک رویداد محلی یا حتی گوشه کنار یک نمایشگاه کوچک، بنر ها و تبلیغات زیادی از شرکت یا کمپانی ای که حامی و اسپانسر اجرای این برنامه بوده است، دیده باشیم. خواسته یا ناخواسته این تبلیغات در معرض دید ما بودند و به طور مداوم آن ها خوانده می شدند. حتی در دنیایی که به طور فزاینده ای به سمت دیجیتالی بودن پیش می رود، شرکت در رویدادها، میزبانی یا حمایت مالی از رویدادها در جامعه شما یک راه عالی برای تبلیغ کسب و کار شما و در عین حال تقویت ارتباط شما با مشتریان محلی است.
شما می توانید با یک تیر چند نشان بزنید و آن هم این است که هنگام برگزاری مراسم خاصی در حیطه کاری شما که نام کسب و کارتان در آن جا می درخشد؛ از آن مراسم فیلم بگیرید و سپس آن را در یوتیوب پخش کنید. با این کار خود را به میلیون ها نفر در سراسر دنیا معرفی کرده اید!
مشارکت داشته باشید:
در این قسمت می خواهیم یک راه هوشمندانه به شما پیشنهاد کنیم. شراکت با مشاغل غیررقابتی که به مشتریان مشابهی خدمات می دهند می تواند راه بسیار خوبی برای تبلیغ کسب و کار شما باشد. پس از برقراری رابطه، میتوانید خدمات یکدیگر را از طریق ایمیل، بروشور یا حتی درگیر کردن مشتریان در شبکه اجتماعی، تبلیغ کنید. از خلاقیت برای به حداکثر رساندن ارزش تبلیغاتی مشارکت نترسید.
تیک تاک را در نظر داشته باشید:
اپلیکیشنی در سال 2016 روی کار آمد و در ابتدا به خاطر ویدیو های سرگرم کننده معروف شد اکنون به یکی از قوی ترین شبکه های اجتماعی تبدیل شده که بیشتر از لینکدین و اسنپ چت و برخی دیگر از اپلیکیشن های معروف، کاربر فعال دارد. سهولت استفاده از آن در ایجاد ویدیوهای جالب با جلوه های ویژه، آن را به یک پلتفرم بازاریابی ویدیویی عالی تبدیل می کند. پس از تولید محتوا در تیک تاک، می توانید حساب خود در تیک تاک را در دیگر شبکه های اجتماعی و یا وب سایت خود تبلیغ کنید و با مشتریان خود در همه جا ارتباط داشته باشید.
پینترست یک مکان خوب تبلیغاتی است:
اکثر ما قبل از انتخاب لباس یا برنامه ریزی جشن تولد سری به پینترست میزنیم و از ایده های ناب این اپلیکیشن استفاده می کنیم. همه ما به خوبی می دانیم که پینترست تمرکز خود را بر روی انتشار عکس قرار داده و پیچیدگی اپلیکیشن های دیگری مانند اینستاگرام را ندارد. توجه داشته باشید که عکس های شما می توانند به وب سایت شما لینک شوند و راه دیگری برای جذب مخاطب ایجاد کند. جالب است بدانید که زنان در پینترست نقش قدرتمندی دارند و اگر قصد دارید مخاطبان خانم را به سوی خود بکشانید به هیچ وجه از پینترست غافل نشوید.
توییتر و کسب و کار شما:
به اپلیکیشن جذاب و پر طرفدار توییتر رسیدیم؛ اپلیکیشنی که این روز ها نیز یکی از قدرت های مجازی به شمار می رود و با اخبار داغی که هر از چند از گاهی از آن می شنویم حسابی در سر تیتر خبر ها جا خوش کرده است. اگر می خواهید مخاطبان جوان و در طیف سنی 18 تا 24 سال داشته باشید؛ توییتر بهترین گزینه است. داشتن مشتری های جوان و فعال و خلاق، همیشه برای کسب و کار شما سودآوری خواهد داشت. اگر به طور مستمر در توییتر فعالیت داشته باشید، مطمئن باشید که هیچ گاه از ذهن جوانان فعال در توییتر پاک نخواهید شد.
آپلود ویدیو در یوتیوب:
بازاریابی ویدیویی یک راه عالی برای تبلیغ کسب و کار شما است و YouTube به شما این امکان را می دهد که این کار را به صورت رایگان انجام دهید! تبلیغ کسب و کار شما از طریق YouTube روشی موثر برای دیده شدن توسط مردم در سراسر دنیاست. در واقع شما می توانید با ساختن یک ویدیو نه چندان طولانی و ارائه کسب و کارتان به صورت خلاقانه و کوتاه، حسابی به چشم بیایید و خود را بر سر زبان ها بیندازید. همچنین شما می توانید فیلم های آموزشی در رابطه با کسب و کارتان بسازید و با این کار، طرفداران حرفه خود را به سمت خود بکشید. برای مثال، اگر در صنعت چرم فعالیت دارید می توانید دست به ساخت ویدیو هایی در رابطه با چگونگی نگهداری کیف و کفش چرمی، انواع چرم و.... بسازید.
***
برای درج و معرفی آگهی کسب و کار خود کلیک نمایید
***
چرا رایا مگ را انتخاب کنیم؟
اگر مطالب گفته شده را با دقت مطالعه کرده باشید حتما تاکنون متوجه شده اید که رایا مگ بهترین گزینه تبلیغاتی برای شماست؛ چرا که به شیوه آنلاین و به صورت حرفه ای تبلیغ کسب و کار شما را انجام خواهد داد. همکاران ما در رایا مگ، به لطف داشتن مهارت در سئو و تولید محتوای با کیفیت، توجه مخاطبان زیادی از سراسر دنیا را به این مجله اینترنتی جلب کرده اند.
مجله اینترنتی رایا مگ با در پیش گرفتن بازاریابی آنلاین برای کسب و کار شما، می تواند پلی محکم برای رساندن مشتری های با انگیزه به شما باشد و کمک کند که بلوار تبلیغ کسب و کار خود را همواره پررونق نگه دارید. همچنین رایا مگ با داشتن علم بازاریابی و آگاهی به اصول مشتری یابی، می تواند در بستری امن و سریع، مشتری را به سمت شما هدایت کند؛ در حقیقت، اهداف اصلی رایا مگ از معرفی کسب و کار شما عبارت است از:
شناسایی مشتری نماها و افراد اشتباهی و حذف آنان از قیف فروشتان در سریع ترین زمان ممکن.
گردآوری اطلاعات ضروری از خریداران برانگیخته و خریداران چیره و سپس حرکت دادن آنان به سمت نقطه بستن معامله.
شروع فرآیند تبدیل خریداران چیره به خریداران برانگیخته با تشدید دردشان.
همچنین شما می توانید با ایجاد لینک سازی داخلی، مخاطبان خود را از صفحه رایا مگ به صفحه اینترنتی خود هدایت کنید تا سئو سایت خود را بهبود ببخشید.
چه کسانی می توانند از صفحه معرفی کسب و کار رایا مگ استفاده کنند؟
رایا مگ، مجله ای اینترنتی است که با تولید محتوای منظم و با کیفیت در زمینه های مختلفی چون پزشکی و سلامت فردی، پیشرفت و موفقیت شخصی، هوش مصنوعی، بازار داخلی خودرو، نرم افزار های موبایل و کامپیوتر،..... مخاطبان خود را به روز نگه داشته و توانسته است توجه هزاران نفر با علایق متفاوت را به خود جلب کند.
چه تازه کار باشید چه کهنه کار، چه آنلاین کار می کنید و چه حضوری؛ می توانید از صفحه معرفی کسب و کار رایا مگ برای نشان دادن مهارت هایتان، محصولتان و خدماتتان به هزاران هزار بازدید کننده بهره مند شوید. مجله اینترنتی رایا مگ با داشتن بیش از صد هزار دنبال کننده در ماه، شما را به سکوی موفقیت می رساند و صدای شما را به گوش افراد زیادی می رساند.
اگر پزشک هستید و برای معرفی خدمات کلینیک خود نیاز به مکانی دارید که به خوبی بتواند پاسخگوی سوالات مشتری های شما باشد و شما را معرفی کند، رایا مگ بهترین انتخاب شماست. اگر مشاور املاک هستید و می خواهید با جمعیت زیادی از خریداران منزل و صاحبان منزل آشنا شوید و وارد معامله شوید باز هم رایا مگ بهترین گزینه شماست. همچنین اگر کسب و کار سنتی و محلی دارید باز هم می توانید با رایا مگ، مشتری های ایده آل خود را پیدا کنید و مسیر خود را هموار تر کنید.
در حقیقت، هیچ محدودیتی برای هیچ کسب و کاری در رایا مگ وجود ندارد و تیم معرفی کسب و کار رایا مگ آماده است تا در راستای بهبود کسب و کار شما با شما همکاری داشته باشد. ما به شما کمک می کنیم تا الماس درخشانتان را به همگان نشان دهید...
چگونه کسب و کار خود را در رایا مگ معرفی کنم؟
داشتن یک صفحه مخصوص به خود در رایا مگ چیزی است که شما به آن نیاز دارید و می توانید در این صفحه با استفاده از تبلیغات بنری، تبلیغات متنی و سایر انواع تبلیغ، کسب و کار خود را معرفی کنید. برای مشاوره رایگان با کارشناسان رایا مگ و تبلیغ کسب و کار خود تنها کافیست با شماره 09913611162 تماس بگیرید.