بازی موبایلی فانوس یک محصول ماجرایی با مدت زمان گیمپلی مناسب است که برای گیمرهای قدیمی تجدید خاطره با این نوع بازیها محسوب میشود.
به گزارش خبرنگار مهر، بازی «فانوس» اثر فطرس پویا رایانه و بازیسازی به نام سید محمد علی وزیری؛ مدیر پروژه فانوس است که سالها پیش برای رایانههای شخصی بازیای به نام Outland (در همین سبک اشاره و کلیک) را ساخته و روانه بازار کرده بود. فانوس برای گیمرهای قدیمی تجدید خاطرهای با این بازیسازهاست و البته نقطهای برای ورود دیرهنگام او و تیمش به تولید محصول برای تلفنهای همراه محسوب میشود.
داستان بازی به این صورت است که فری با نامهای مواجه شده که در آن به فوت دایی ثروتمندش اشاره شده. تنها بازمانده دایی فری است؛ پس در نتیجه تمام ثروتش به او میرسد. فری روانه روستای سیاه میشود (روستای اجدادی) تا کارهای مربوط به وراثت را پیگیری کند. در مسیر حادثهای رخ داده و گیر میافتد.
روایت داستان و گفتگوی شخصیتها، با نمایش متن بر روی صفحه به بازیکن منتقل میشود. حادثه (احتمالاً تصادف) و گیر افتادن فری یک امر کلیشهای رایج در بازیهاست که شروع بازی را با یک داستان غیر نوآورانه مواجه کرده اما موضوع ثروت دایی فری یک قصه نو حداقل در بین بازیهای داخلی است.
بازی فانوس یک اثر ماجرایی و معمایی چند قسمتی است. در نسخه فعلی بازی به سرانجامی میرسد که به دلیل جلوگیری از لو رفتن ماجرا اشاره کاملی به آن نمیکنم. ولی ورود شخصیتهای دیگر بجز فری، غافلگیریهای داستان، وجود شوخیهای نه چندان خندهدار و آدم بدهای کلیشهای، بازی را از جهت روایی به یک اثر معمولی تبدیل کرده است. وجود برخی عناصر و فضاسازیها نیز وام گرفته از بازیهای معروف این ژانر (لیمبو، ماشیناریوم…) است. البته اشکالی هم ندارد و چهارچوب غالب بازیها متأثر از عناوین شاخص ژانر خود شکل میگیرد.
بازی با مقدمه و معرفی شخصیت اصلی (یک عکاس جوان…) شروع میشود و دلیل گرفتار شدنش را توضیح میدهد و در ادامه چندین اتفاق در میانه داستان رخ میدهد که برای یک عنوان ۵۰۰۰ تومانی موبایلی کفایت میکند و در جایی که دور از انتظار نیست به پایان میرسد، پایانی ادامه دار.
معماها تنوع خوبی دارند و از باز کردن قفل و توجه به محیط و شنیدن صداها و جابجایی اشیا تا مینیگیمهای عبور از موانع مسیر و موارد دیگری را شامل میشوند. بله حتی گاهی باید با توجه به الگوی صدایی که شنیده میشود، فری از صندلی الکتریکی نجات داده شود.
هنگ کردن و باگهای ریز و درشت در جای جای بازی، مشکل فانوس است که حقیقتاً از ارزش اثر کاسته است. گاهی گیمر گیر میکند و بعد از کلی کلنجار رفتن و خروج و ورود دوباره متوجه میشود، گیمر گیر نکرده است، بلکه بازی گیر و اشکال داشته است؛ مرحله ماهی گوشتخوار از این جنس است.
طراحی هنری فانوس به دل مینشیند. فضاها به خوبی با اشیا پر شدهاند. از پشتی و دار قالی تا قلیان در محیط بازی دیده میشود. یعنی بازیساز توجه خوبی به استفاده از عناصر بومی و نمایانگر یک زندگی روستایی داشته است. به گرافیک بازی اشکالی وارد نیست و از نقاط قوت کار محسوب میشود.
صداگذاری فانوس از جمله برجستگیهای محصول است و از صدای خاراندن سر فری که به دفعات شنیده میشود تا موسیقی زمینه و صدای محیط و جلوههای صوتی کوچک دیگر همگی خوب و با کیفیت کار شدهاند و تجربه فانوس را با هندزفری لذتبخشتر کردهاند.
در نهایت از نقاط قوت این بازی میتوان به گرافیک هنری زیبا، موسیقی و صداگذاری و مدت زمان گیمپلی و از نقاط ضعف این بازی میتوان به حجم زیاد، مشکلات مختلکننده تجربه روان بازی، کنترل بد و نامناسب برای نمایشگرهای کوچک اشاره کرد.