جدیدترین مطالب

مطالب ویژه مجله اینترنتی رایامگ

پیوندها

محبوب ترین مطالب رایامگ

رمان بر باد رفته

author منتشر کننده
بدون نظر 0 0
رمان بر باد رفته

چقدر ناگوار است که زنی یک مرتبه در زندگی با بدترین حادثه ی عمرش روبه رو شود. می دانی عیبش کجاست؟ برای اینکه اگر با یک چنین پیش آمدی برخورد کرد آنوقت روحیه اش عوض می شود و دیگر برای هیچ چیز ارزشی قائل نیست – خیلی تاسف دارد که زنی به آن مرحله برسد !

معرفی رمان برباد رفته

رمان بر باد رفته (Gone with the Wind) رمانِ عشق و حماسه است، شاهکار بی‌تکرار مارگارت میچل Margaret) Mitchell)؛ نویسنده آمریکایی است که این رمان را در سال 1936 نوشت و به انتشار رساند که منجر به دریافت جایزه ابی پولیتزر را در سال 1937 شد. این رمان در همان ابتدا با استقبال بی نظیر مخاطبان مواجه شد. به گونه ای که در مدت کوتاهی، به 16 زبان مختلف ترجمه شد و در کشور های زیادی منتشر شد. کتاب بر باد رفته، در همان سال اول، به پرفروش ترین کتاب دنیا شناخته شد.

این رمان همچنین موفق شد در سال 1939، لقب پرفروش ترین کتاب جهان را از آن خود کند که البته این شهرت بسیار به دلیل فیلم بر باد رفته است که با اقتباس از این رمان نوشته و ساخته شد و به شهرت این رمان نیز کمک کرد. این رمان عاشقانه بی نظیر، اولین و آخرین رمان مارگارت میچل است که برای همیشه از محبوب ترین کتاب های تمام جهان بوده و هست و خواهد بود. با بیش از 30 میلیون نسخه و بارها تجدید چاپ، به یقین شایسته چنین عنوانی است که به خوبی سیاست و طرز تفکر آمریکایی ها را به خوبی نشان می دهد. داستان این رمان عاشقانه – تاریخی در آمریکای نیمه‌ی دوم قرن 19 می‌گذرد و بیانگر سرگذشت دخترجوان و جذابی به نام اسکارلت در گیرودار جنگ داخلی‌ آمریکاست.

رمان بر باد رفته، علاوه بر روایت کردن داستانی زیبا و سرشار از احساسات اسکارلت عاشق همراه با طنز و هیجان، تصویری واقع‌گرایانه از آمریکای درگیر در جنگ داخلی ارائه می‌دهد. مارگارت میچل، با هنرمندی تمام، احساسات عمیق خود در مقام یک زن نویسنده را با وقایع تاریخی سهمگینِ کشور خود ترکیب کرده است؛ ترکیبی که نتیجه‌اش، اثری کم‌نظیر در عالم ادبیات است؛ شاهکاری به نام بربادرفته!

معرفی نویسنده رمان برباد رفته

نویسنده‌ی مشهور آمریکایی، مارگارت میچل در سال 1900 در ایلات جورجیا متولد شد. وی بیشتر عمر خود را به روزنامه‌نگاری گذراند. تنها بیست و شش سال داشت که نگارش بربادرفته را آغاز کرد؛ رمانی که نام نویسنده‌اش را در تاریخ ادبیات آمریکا به ثبت رساند. مارگارت میچل در سال 1922 با رین‌رد آپشا ازدواج کرد اما بعد از ازدواجش متوجه شد شوهرش قاچاقچی مشروبات الکلی و یک دائم‌الخمر بددهن است و بلافاصله از او طلاق گرفت. مارگارت میچل در 1925 برای دومین بار با دوست همسرش جان مارش ازدواج کرد.

رمان بر باد رفته

او در بین سال‌های 1922 تا 1926 ده‌ها مقاله، مصاحبه، طرح و نقد کتاب چاپ کرد، مارگارت میچل همچنین نقاش خوبی هم بوده است و تحلیل‌گران طراحی‌های او از چهره‌ی انسان‌ها را نشان‌دهنده‌ی نگاه عمیقش در سن کم می‌دانند. به جز بر باد رفته مجموعه‌ای به نام لاست لایسن نیز از وی به جا مانده که شامل برخی نوشته‌های دوران نوجوانی اوست. مارگارت سرانجام در سال 1949، در سن 48 سالگی، بر اثر سانحه‌ی رانندگی از دنیا رفت.

افتخارات رمان برباد رفته

- شناخته شده به عنوان یکی از بهترین رمان‌های عاشقانه‌ی آمریکایی توسط PBS

- برنده‌ی جایزه‌ی کتاب ملی (1936)

- برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر ادبی (1937)

- قرار گرفتن در فهرست 100 رمان برتر انگلیسی‌زبان به انتخاب مجله‌ی تایم

- قرار گرفتن در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز به دفعات متعدد

- قرار گرفتن در فهرست پرفروش‌ترین و محبوب‌ترین رمان‌های آمریکا

- قرار گرفتن‌ در لیست کتاب‌های محبوب از دیدگاه بی‌بی‌سی در سال 2003

رمان بر باد رفته

چه کسانی برباد رفته را بخوانند؟

رمان بر باد رفته یکی از زیبا ترین عاشقانه های جهان است، تنها اثر مارگارت میچل، این کتاب به همه افراد علاقه مند به رمان های احساسی، عاشقانه، تاریخی و همچنین طرفداران ادبیات کلاسیک جهان پیشنهاد می شود. نکته جالب دیگر درباره این رمان این است که دو نفر تلاش داشتند تا بعد از مارگارت میچل، داستان کتابش را ادامه دهند که هیچ کدام نتوانستند موفق شوند.

تکه هایی از رمان برباد رفته

وحشت به دنیا آمدن هر لحظه بچه ملانی به هراس تکه تکه شدنش اضافه شده بود و هر‌وقت این فکر از ذهنش می‌گذشت، عرقی سرد بر بدنش می‌نشست. اگر درد زایمان شروع شود اسکارلت چه باید بکند؟ او ترجیح می‌داد ملانی بمیرد تا این‌که در خیابانی که توپ و گلوله مانند باران بهاری می‌بارید دنبال دکتر برود و می‌دانست اگر تا حد مرگ هم پریسی را کتک بزند او جرأت بیرون رفتن ندارد. اگر بچه به دنیا بیاید چه کار باید بکند؟

اسکارلت در یک بعدازظهر آفتابی آوریل سال ۱۸۶۱ در سایه‌‌ی خنک ایوان تارا، مزرعه پدری‌اش، با استوارت و برنت تارلتون نشسته و منظره‌ای بسیار دلنشین خلق کرده بود. او پیراهن جدید ململ با دوازده یارد چین و حلقه‌های موج‌دار سبز گلدار و کفش‌های سبز پاشنه‌کوتاه مراکشی که پدرش به تازگی از آتلانتا برایش آورد را پوشیده بود. پیراهنش، کمر هفده اینچی‌اش را ظریف‌ و باریک نشان می‌داد و بالاتنه‌ی کاملاً تنگ پیراهن، سینه‌های بلوغ یافته شانزده سالگی‌اش را به خوبی نمایان می‌کرد. چین‌های دامنش خیلی دور و برش پخش نبود. موهایش را صاف و مرتب داخل توری پشت سرش بسته و دست‌های ظریف و سفیدش را بی‌حرکت روی پاهایش گذاشته بود که البته همه‌ی این‌ها شخصیت واقعی‌اش را به خوبی نشان نمی‌داد. چشم‌های سبز بی‌قرار، لجباز و سرشار از طراوت زندگی‌اش که با دقت تمام در چهره‌ای ملیح جای گرفته بود با آن رفتار برازنده، کاملاً ناهماهنگ به نظر می‌رسید، هرچند رفتارهایش از راهنمایی‌های ملایم مادر و تربیت سخت‌گیرانه مامی نشأت می‌گرفت اما چشم‌هایش، خاص خودش بودند.

وقتی نگاهش با نگاه او تلقی کرد، مرد لبخند زد و دو ردیف دندان‌های سپید را که از پاکی به دندان‌های حیوان بیشتر شباهت داشت، از زیر سبیل پرپشت سیاهش نمودار ساخت. رنگ چهره‌اش همرنگ صورت راهزنان دریایی، سبزه‌ی سیر بود و چشمانش جسور و سیاه، مثل چشمان دزد دریانوردی بود که یک کشتی بادبانی مجللی را در حال حرکت دیده یا دختری را بعد از ماه‌ها محرومیت، در چند قدمی خود مشاهده کرده است. در سیمایش، بی‌پروایی آمیخته با خون‌سردی نهفته بود و به روی لبان متبسمش، طنز و بدگمانی دیده می‌شد.

خیلی بیش از آنچه بتواند تصورش را بکند عوض شده بود. آن پوسته ی سخت و ضخیمی که از چندی پیش به دور قلبش می پیچید و حصاری ایجاد می کرد اکنون سخت تر شده و رو به ضخامت می رفت .

بیشتر بخوانید: معرفی کسب و کار ها
بیشتر بخوانید: ثبت و معرفی کسب و کار خود در رایا مگ

دیدگاه

دیدگاه خود را وارد نمایید

جدیدترین مطالب مجله اینترنتی رایامگ

معرفی کسب و کار خود
خبر نامه مجله اینترنتی رایا مگ

با عضویت در خبرنامه رایا مگ از جدید ترین مقالات آگاه شوید