به اندازه ی تمام آدمهایی که روی کره زمین زندگی میکنند، ایده وجود دارد. ایدهها مثل یک جرقه در ذهن، ذهن آدمی را روشن میکنند و راهی قابل اعتماد و موفقیت ساز را در ذهن ترسیم میکنند. موفق بودن یا نبودن ایده به عوامل زیادی بستگی دارد. زمانی که فرد با توجه به بزرگ بودن یا کوچک بودن ایده به تمام ابعاد آن فکر کردن و با توجه به استعداد و تلاشش راه درست رسیدن ایده به اجرایش را در ذهن پروراند، میتواند اقدام به عملی کردن ایده کند. در بیشتر موارد ایده به اندازه کافی خوب و درست است اما اجرای آن با نابسمانیهای فراوانی همراه است. پرورش درست ایده قبل از اجرا لازم است و تا فرد وارد مرحلهی اجرایی نشده است، لازم است تا تمام ابعاد و شرایط مهم و تاثیرگذار را بررسی کند.
ایدهها از کجا میآیند؟
ایدهها کاملا نسبی هستند. در برخی موارد زمانی که ذهن پر از دغدغه است و به مشکلات زیادی گرفتار است، ایدههای مناسبی بوجود میآیند. در برخی مواقع آرامش و موقعیتهای آرامش بخش باعث بروز و پیدابش ایدههای مختلفی میشود. بسیاری از مواقع با دیدن موفقیت یک آدم در زمینه کاری مرتبط با ما ایدههای جالبی به ذهن میرسد. برای گرفتن ایدههای خوب بهتر است زندگینامه آدمهای معروف را مطالعه کنیم اما زندگی آنها را تقلید نکنیم. هر انسانی در شرایط خاص و در مکانی خاص ممکن است به مرحله بلوغ فکری برسد و با تقلید کردن از انسانهای دیگر ما تنها یک مسئولیتی سنگین را به زندگیمان اضافه کردیم. اما بد نیست که روشهای درستی که انسانهای موفق در زندگی به کار میگرفتند را به کار ببندیم و رفتارهای اشتباه و نادرست را از بین ببریم.
برای رسیدن به یک ایده خوب چه کاری انجام دهیم؟
بهتر است قبل از هر اقدامی خودمان را بشناسیم. خودشناسی یکی از مهمترین اعمالی است که یک انسان میتواند در طول زندگیاش انجام دهد. با شناخت خود ما متوجه استعدادها و سلایق رفتاریمان میشویم و در بهترین راه قدم برمیدارد. ایدهی خوب در زمانی که شما در مسیر درستی قرار گرفتهاید به بهترین اجرا ختم میشود. انسانهای زیادی هستند که در طول زندگی سالیان طولانی را به اشتباه به یک رشته اختصاص دادهاند و بعد از زمانی که بیشتر از نصف عمرشان گذشته است متوجه اشتباهشان شدهاند. هیچوقت برای شروع دیر نیست اما رسیدن به درستترین روش زندگی برای ما هرچه زودتر اتفاق بیفتد منجر به اتفاقات بهتری میشود.
آیا یک ایده خوب منجر به یک اجرای درست میشود؟
ایده خوب مثل قدم گذاشتن در مسیر یک پیاده روی طولانی است. امکان دارد که شما نیمی از مسیر را بروید و متوجه اشتباهتان بشوید و یا در طول راه جذابیتهای اطراف باعث شود که به انتهای مسیر نرسید. گاهی تا رسیدن به مقصد هیچ جذابیتی وجود ندارد و شما باید یک راه طولانی و طاقت فرسا را بدون هیچ جذابیتی طی کنید. به خودتان و ایدههایتان اعتماد کنید. گاهی اعتماد کردن بد نیست اما همیشه نه. پس از بالا و پایین کردن تمام مشکلات و سختیهایی که ممکن است در طول مسیر با آنها برخورد کنید، بهترین ایده را برگزینید و در مسیر قدم بگذارید. برای رسیدن ایده تا اجرا با سختیهای زیادی برخورد خواهید کرد که مقاومت شما در برابر آنها در بیشتر موارد نتیجهی خوبی خواهد داد.
ایدههای کسب کار جالب
ایدههای کسب و کار یکی از ایدههایی ست که نیاز به تفکر فراوان دارد. این ایدهها که معمولا زمان و پول آدم را درگیر میکنند، بسیار غافلگیرانه هستند. در برخی مواقع یک ایده نو در میان مردم بسیار طرفدار پیدا میکند و به بهترین نحو نتیجه میدهد و در مواقعی ایدهی نو برای مردم غیرقابل درک و غیرقابل پذیرش است. در بیشتر مواقع شما باید شروع به کار کنید و در دل ایدهتان به اجرا برسد و آن زمان متوجه اشتباه یا درست بودن ایدهتان بشوید که در این مسیر ممکن است تمام ثروت خودتان و عمر خودتان را ببازید. از مشورت نکردن بپرهیزید، اما اعتماد به خودتان را از دست ندهید. راه آدمهای موفق را پیدا کنید و سعی کنید شبیه ترین راه به آنها را در نوع خودتان امتحان کنید.
چگونه ایده را به اجرا برسانیم؟
مسیر ایده تا اجرا مسیر بسیار سخت و طولانیای است و برای رسیدن به یک اجرای درست به یک ذهن خلاق، مبتکر، شرایط عقلی و فیزیکی درست و یک تلاش مستمر نیاز است. در میانه راه گاهی ممکن است سختی به هدف غلبه کند و شما را از ادامه راه منصرف کند. اما در نظر داشته باشید که بیشتر آدمهای موفق در همین مسیر با شرایط سخت به بهترین نتیجه رسیدند و بیشتر آنها درست در زمانی که امکان منصرف شدنشان زیاد بود به راهشان ادامه دادند. سعی کنید در مسیر از آدمهایی که مدام شما را تلخ میکنند، دوری کنید و آدمهایی که برای شما منبع انرژی مثبت هستند را جایگزین کنید.
ایدهها را بنویسید
در بعضی از شرایط نامناسب مکانی و زمانی ایدههای بسیار خوبی به ذهن میرسد که با ندیده گرفتن آنها باعث میشویم که خیلی زود از ذهنمان پاک شوند و چند هفته یا چند ماه بعد متوجه میشویم که آن ایدهها که در آن زمان به ذهن ما میرسیدند بسیار مناسب بودند. با نوشتن ایدهها بر روی کاغذ باعث میشوید که ایدهها جمع شوند و زمانی که به ایده های خلاقانه نیاز داشتید، با باز کردن دفترتان با کلی ایده جدید و نو روبرو شوید. ایدهها گاهی در کنار هم بهتر به نظر میرسند و منجر به یک اتفاق خوب میشوند. نوشتن ایده روی کاغذ شما را یک قدم به هدفتان نزدیک تر میکند و در شما انگیزه بوجود میآورد.
کدام ایدهها پول سازند؟
ایدههای جالب همیشه مورد توجه قرار میگیرند و دیده میشوند. اما حتی انسانهایی که با ایدههای خوب به موفقیتهای بزرگ رسیدند شاید در راه رسیدن به مقصدشان تردید داشتند. تردید یکی از اجزای یک مسیر سخت است. ایدههای نو و خلاقانه جذاب اند و گاها پول ساز. اما یک ایده به اندازهای که ممکن است پول ساز باشد به همان اندازه ممکن است سختی داشته باشد. ایدههای بزرگ با سختی بیشتر و ریسک بیشتر همراه است. اعتماد به خودتان و ایدههایتان و مشورت کردن با آدمهای موفق هم عرصه یا غیر مرتبط به شما کمک میکند که متوجه شوید، راه را درست انتخاب کردید یا خیر. همهی ایدههای خلاقانه قابل اجرا نیستند، شما باید به قابل اجرا بودن ایدهها نیز فکر کنید.
ایده پردازی تجاری
معمولا پس از مدتی که در یک شرکت تجاری کار میکنید، ناخودآگاه پر از ایدههای خوب تجاری میشوید. در واقع نشست و برخاست در محیط هایی که حول محور یک موضوع میگردند به انسان کمک میکند که در هدفش مصمم تر باشد. نسبت ایدههای ما از یک محیط بزرگ تا یک محیط بزرگتر باید بزرگتر شود. در واقع کسی که دارای یک ایدهی تجاری است و ساکن یک روستا هست به نظر خودش بزرگ ترین ایدهی دنیا را دارد اما با ورودش به یک شهر بزرگ تر متوجه میشود که ایدهاش بسیار تکراری است و در سراسر یک شهر بزرگ استفاده میشود. این نسبت در کشورهای پیشرفته باز هم تغییر میکند. ممکن است در کشور ما یک ایده هرچقدر هم بزرگ باشد وقتی در یک کشور پیشرفته تر مثل انگلستان اجرا شود یک ایده پیش پا افتاده به نظر برسد. پس ایدهتان را نسبت به محل اجرایتان بزرگ و بزرگ تر کنید.
ایدههای اشتباه را از بین ببریم
ذهن ما یک ابعادی دارد که براساس پرورش آن در طول مدت زندگی بزرگ یا کوچک است. اما ما در نهایت با یک ذهن نامحدود طرف نیستیم، بلکه محدودیت ذهنی ما میتواند که گسترده تر یا کوچک تر شود. ایدههای اشتباه نیمی از ذهن ما را اشغال میکنند و به ایدههای دیگر که در طرف تاریک ذهن ما میدرخشند اجازه بروز نمیدهند. با از بین بردن ایدههای اشتباه اجازه بروز ایدههای ناب به ذهن داده میشود. چه بسا که یک ذهن خالی بهتر از یک ذهن مریض است. گاهی ایدههای اشتباه اجازه تنفس را از مغز شما میگیرند و ذهن شما را به یک ذهن پر دغدغه تبدیل میکنند که باعث میشود اجازه فکر کردن و اندیشیدن گرفته شود. سعی کنید ایدههای اشتباه را از بین ببرید حتی در زمانی که ایدههای نو به ذهنتان خطور نکرده اند.
ایدههای جالب چگونه شکل میگیرند؟
برای دست یافتن به یک ایده جالب بهتر است مطالعه را جدی بگیریم. مطالعهتان را تنها محدود به چند مجله و کتاب نکنید، بلکه شخصیت خودتان را به یک کتابخوان تبدیل کنید. در کتاب خوانی فراتر از عرصه خودتان بروید و شاید اگر در تجارت فعالیت میکنید، بد نباشد که کتابهای روانشناسی و چند رمان بخوانید. شاید خواندن کتاب روانشناسی به رشته شما نزدیک نباشد اما گاها باعث میشود که دیدتان نسبت به جهان پیرامونتان گسترش یابد. گاهی یک موسیقی خوب، یک ساعت خلوت کردن با خودتان و دقایقی سکوت و هر از گاهی مسافرت ممکن است شما را تا مرز یک ایده خوب پیش ببرد و بخشی از این ماجرا به خلاقیت و بدعت خودتان برمیگردد. پرورش یک ایده و پر و بال دادن به آن نیاز به تمرکز و تمرین دارد.
برای ایده گرفتن از دیگران کمک بگیریم
مردم میتوانند بهترین مشاور و بدترین مشاور برای شما باشند. اینکه به مردم باید اعتماد کرد یا خیر کاملا به تصمیم خود شما برمیگردد. باید حد و مرز مشخصی را بین خودتان و مردم مشخص کنید. گاهی بهترین گزینه برای مشاوره نظرات اطرافیان شماست و گاهی مطلقا مشاوره بی فایده است. دیگران و نظریاتشان یک راه است که ممکن است به شما ایده بدهند و گاها ایدههای شمارا نیز میگیرند و کمکی به شما نمیکنند. رفتار شما در مقابل حرفهای مردم بسیار اهمیت دارد. باید حد دخالت آنها را برایشان توضیح دهید و ازشان بخواهید تا فراتر از آن قدم برندارند.
ایده: جرقهی مهم در ثبت یک اثر مهم
ایده یکی از مهمترین بخشهای ثبت یک ایده است. تا ایده نباشد چیزی برای اجرا و ثبت کردن وجود ندارد. به اندازهای که یک ایده مهم است، روند و عملکرد در رسیدن به یک نتیجه خوب مهم است. اگر عملکرد شما درست نباشد، ممکن است که ایده را حیف کنید. در برخی مواقع رسیدن به یک ایده خوب به قدری وقت شما را میگیرد که دیگر زمانی برای روند نمیگذارد و شما را خسته تر از آن میکند که قادر به انجام کاری باشید. بهتر است در مدت محدودی به خودتان فشار نیاورید و کارها و مشغولیتها را در طول سال پخش کنید.
از ایدههای جالب درس بگیریم
بهتر است آدمهای موفق و کارهایی که به موفقیت ختم شدهاند، همواره جلوی چشم ما باشند و هر روز آنها را مطالعه کنیم. از ایدههای جالب درس بگیریم و مدام روندی که یک ایدهی خوب طی میکند تا به یک اجرای خوب برسد را برای خودمان ترسیم کنیم. ایدههای جالب میتوانند برای ما مثل یک منبع مطالعاتی، مفید واقع شوند و بهترین درسها را به ما بدهند.
ایده هایمان را ماندگار کنیم
حتما در هر عرصهای که هستیم جایی برای ثبت ایدههای ما وجود دارد. سعی کنید ایدههای تان را برای همه بازگو نکنید و به همه اعتماد نکنید. ایدههایتان را تا زمانی که پربار تر شوند، پیش خودتان نگه دارید. بهترین زمان برای ثبت و پخش ایده، زمانی است که ایدهتان به بالاترین بخش پرورش خود دست یافته است و دیگر اضافه کردن هر نکتهای به آن، کار شما را خراب خواهد کرد. تنها در این صورت میتوانید ایدهتان را بازگو کنید.
آیا تمام ترشحات مغزی ما ایده است؟
آدمها اکثرا خودشان به خودشان ضرر میرسانند. توهم داشتن یک ایده نو و ناب، بدترین اتفاقی ست که میتواند یک نفر را تا حد دیوانگی برساند. مدام با خودتان تکرار کنید که تمام ترشحات مغزی ما، ایده نیستند. بلکه بعضا باقیماندههای یک فکر مریض هستند که به ذهن ما خطور میکنند. بازگو کردن این افکار برای دیگران باعث میشود که دیگر جدی گرفته نشویم و در زمانی که واقعا یک ایده بکر به ذهنمان میرسد، اعتماد دیگران و حتی خودمان از ما گرفته شود.