ترس از مهم ترین موضوعاتی است که همه ی ما آنرا در زندگی تجربه کرده ایم. ارس یک واکنش طبیعی از طرف افراد است اما مانند هر چیز دیگری که زیاده روی در آن خوب نیست ترس زیاد از هر چیزی نیز زندگی ما را دچار اختلال می کند و برایمان مشکل ساز خواهد بود. اما ترس چند مدل دارد و در مواقعی حتی ضروری است مثلا اگر شما در حال سفر در هواپیمایی باشید و ناگهان متوجه شوید که بال هواپیما در حال آتش سوزی است اگر نترسید جانتان به خطر می افتد! شما طبیعتا باید بترسید تا بتوانید از خودتان واکنشی نشان دهید و از خودتان دفاع کنید.
همانطور که همه ی ما میدانیم دنیای امروز، دنیای سخت کار کردن و تلاش مداوم است. در محیط های کاری مختلف و پوزیشن های کاری مختلف، ما با انواع مشکلات و دغدغه ها روبهرو هستیم. همهی این مشکلات دست به دست هم میدهند تا استرسهای گوناگون را در زندگی تجربه کنیم؛ استرسی که عامل بسیاری از بیماریها و امراض است.
ترس دشمنی است بدون چهره و نقاب
ترس دشمنی است غریبه و بدون چهره که به سادگی قابل شناخت نمی باشد. ترس باعث اغتشاش ذهن می گردد و تفکراتی اینگونه را با خود به همراه دارد. این خواست خدا بود، این حمله شیطان است و یا خدا از شیطان استفاده کرده به جهت خیریت ما و جملاتی از این قبیل که باعث پیچیده تر شدن موقعیت می گردد. قربانبان ترس هر کسی می تواند باشد پیر و جوان، فقیر و ثروتمند، مرد و زن، بزرگ و کوچک.
چند حالت که باعث ایجاد ترس می شوند مثل:
1 – عدم اطلاع از موقعیت زمانی و مکانی که در آن قرار خواهیم گرفت.
2 – ترس از عدم بر آورده شدن خواسته
3 – نگرانی از وقوع مشکل یا حادثهای حاد
4 – نگرانی از طرد شدگی و عدم کارآمدی
5 – وسواس زیاد
6 – از دست دادن موقعیت شغلی، خانوادگی، اجتماعی و …
7 – ترس از بیماری
8 – ترس از مرگ و ...
اگر کمی دقت کنیم درمییابیم که در تمام موارد بالا "ترس” وجود دارد. مقصود اینست که ترس عامل اصلی تمام استرس ها و اضطراب هاست. اگر ما بتوانیم ترس را در خود از بین ببریم و یا بر ترسمان غلبه کنیم به راحتی استرس را از بین بردهایم. ما در واقع از چیزی میترسیم که یا اصلا وجود نداشته و یا اینکه احتمال به وجود آمدن آن کمتر از 50% است. پس چرا بترسیم. در اینجاست که به جملۀ معروف "تفکر مثبت اساس هر موفقیت است” میرسیم. ما با تفکر مثبت خودمان نسبت به هر چیز و هر موقعیتی به راحتی میتوانیم ترس خود را نسبت به آن موقعیت از بین ببریم.
شناخت کافی از ترس و ریشه های آن
ریشه کن کردن ترس و اضطراب یکی از موارد مهمی است که باید به آن توجه کرد. همانطور که برای مداوای یک بیماری باید ابتدا بیماری را تشخیص داد تا بتوان داروی مناسب را تجویز نمود، در مورد ترس هم همین قانون صادق است.
ریشه های ترس می تواند موارد زیر باشد:
عدم اطلاع و آگاهی از موضوعی خاص باشد که نتیجه آن فرد را هراسان می کند.
تاثیر تجربیات منفی گذشته (که حاصل تصمیم گیری ها نادرست و یا عملکرد های نابجای خود فرد می باشد نتیجه موضوعاتی است که از کنترل ما خارج است و نمی دانیم که چگونه می توان با آن ها روبرو شد.
ترس و اضطراب به هر شکلی که باشد باید قبل از اینکه باعث اغتشاش زندگی ما گردد با آن روبرو شد.
حال بیایید تا از اثرات مخرب ترس و اضطراب بر زندگی انسان صحبت کنیم.
اثرات مخرب استرس
به گفتهی محققان، بین 60 تا 90 درصد بیماریها مستقیما بر اثر استرس ایجاد یا تشدید میشوند. استرس یا ترس موجب ایجاد بسیاری از بیماریهای جدی مانند بیماریهای قلبی که در واقع شاید یکی از بدترین آثار بدنی ناشی از ترس آسیبی باشد، که به قلب و سیستم قلبی عروقی وارد می شود، ترس شدید در بلند مدت می تواند به مشکلات قلبی جدی منجر شود. ترس با فشار خون بالا و دیابت، مستقیما در ارتباط است، علاوه بر این، میتواند موجب بیماریهای دیگری نظیر کمردرد، سردرد، دندانقروچه، ناراحتی معده و مشکلات گوارشی، خستگی و بیخوابی، مشکلات پوستی، افزایش یا کاهش وزن شود و میل جنسی را نیز کم کند.
البته اینها فقط علائم فیزیکی استرس هستند. مشکلاتی از قبیل افسردگی، اضطراب، نوسانات خلق و خو، گیجی، بیقراری، یا تضعیف حافظه، تحریکپذیری، احساس ناامنی و سایر علائم رفتاری و روانی منفی و مخرب، بر اثر استرس ایجاد میشوند. با این اوصاف بهترین کار این است که به فکر روشهایی برای مقابله با استرس باشیم.
چطور با استرس مقابله کنیم؟
تنها راه برای کاهش اثرات زیانبار استرس، کم کردن خود استرس و عوامل ایجاد کنندهی آن است. البته عوامل متعددی استرس را ایجاد میکنند که برخی از آنها، اتفاقات ناخوشایند و ناخواسته و برخی از آنها رویدادهای طبیعی و بعضا خوشحالکنندهی زندگی هستند. بنابراین نمیتوانیم در جهت حذف همیشگی آنها قدم برداریم.
ازدواج کردن، بچهدار شدن، ارتقای شغلی، ترتیب دادن یک جشن تولد برای فرزندان یا حتی برنامهریزی برای یک سفر چند روزه، همهی اینها به اندازهی سر و کله زدن با یک رئیس بداخلاق یا انجام یک پروژهی فوری، میتوانند عامل ایجاد استرس باشند.
از آنجایی که تغییرات مثبت در زندگی میتوانند به اندازهی تغییرات منفی، عامل ایجاد استرس باشند، کنار آمدن با استرس به معنای خلاصی از تمام عوامل ایجاد استرس نیست. در مقابل، شما باید طرز فکر و رویهی زندگی خود را طوری تغییر دهید که بتوانید استرسهای اجتناب ناپذیر زندگی را مدیریت کنید.
برای شروع، میتوانید از راهکارهای زیر بهره ببرید
۱. زمانی را برای ارامش خود در نظر بگیرید
فرقی نمیکند که سه بار در هفته به باشگاه ورزشی بروید، آخر هفتهها پیادهروی کنید، یوگا تمرین کنید یا شبی یک ساعت کتاب بخوانید، شما نیاز دارید که زمان و فضایی را برای آرامش ذهن خود و دور کردن افکار منفی در نظر بگیرید.
۲. کارهای خود را به تعویق نیندازید
شما میتوانید کارهای مهم و بزرگ را عقب بیندازید، اما نگرانی ناشی از انجام ندادن آن را نمیتوانید به تعویق بیندازید. استرس ناشی از انجام ندادن وظایف در زمان مشخص، به سادگی قابل پیشگیری است، پس کارها را عقب نیندازید.
۳. سعی کنید همه چیز را واضح بنویسید
اگر فراموش کردن چیزی، باعث ایجاد استرس در شما میشود، حتما آن را روی کاغذ بیاورید یا جایی مطمئن یادداشت کنید. به این ترتیب چیزی را فراموش نمیکنید و در نتیجه استرس نمیگیرید.
۴. خوب و کامل غذا بخورید
یک رژیم غذایی مناسب و سالم، به بدن شما کمک میکند تا در برابر تأثیرات مخرب ناشی از استرس، بهتر مقاومت کند. داشتن یک رژیم غذایی سالم، کار پیچیدهای نیست. کافی است که این قوانین ساده را در نظر بگیرید: در غذا خوردن زیادهروی نکنید و سبزیجات بیشتری مصرف کنید. لبنیات، گوشت و غلات مصرف کنید و تا جایی که میتوانید مصرف موادی چون تنقلات مضر، چیپس، غذاهای کنسروی و فوری، شیرینیجات و… را به حداقل برسانید.
۵. ساعتی را با خانواده خودتان بگذرانید
سعی خود را بکنید که حداقل یک وعدهی غذایی را در طول روز در کنار خانواده یا اگر تنها هستید، در کنار دوستانتان میل کنید. حتی بهتر است یک وعدهی غذایی را در خانه تهیه کنید و در کنار هم میل کنید. غذای بیرون هم برای سلامتی تان خوب نیست و هم لذت غذای خانگی را ندارد.
۶. دربارهی مشکلاتتان صحبت کنید
سرخوردگیها و ناراحتیهای خود را حتی اگر هم کوچک هستند، بازگو کنید و درون خودتان نریزید. یاد بگیرید که نارضایتی و مشکلاتتان را با یک فرد نزدیک و مورد اعتماد در میان بگذارید البته سعی کنید تمام انرژی منفیتان را به او منتقل نکنید، چون در این صورت تضمین نمیکنم او دفعهی بعد هم حاضر باشد به حرفهایتان گوش بدهد!
۷. اهداف خود را اولویتبندی کنید
در مورد اینکه چه چیزی در زندگی واقعا برایتان اهمیت دارد و چه چیزی مهم نیست، به خوبی فکر کنید. روی مسائل مهمتر زندگی تمرکز کنید و برای رسیدن به اهداف مهمتر که تغییرات بزرگی در زندگیتان ایجاد میکنند، انرژی بیشتری بگذارید و مسائل بیاهمیت را فراموش کنید.
۸. برنامه ریزی روزانه داشته باشید
سعی کنید قبل از خواب کارهای فردایتان را روی کاغذ بنویسید تا از سردرگمی خارج شوید.
۹. قبول کنید که همیشه همهچیز طبق برنامه پیش نمیرود
اجازه ندهید که این روال روزانه و برنامهی همیشگی، شما را محدود کند و به قدری تحت فشار قرار دهد که با ایجاد وقفه در آن، با مشکل مواجه شوید. برای هر کاری زمان کافی در نظر بگیرید تا در شرایطی که تغییرات ناخواسته پیش میآید، بتوانید خود را با شرایط جدید وفق دهید.
۱۰. در موقع مناسب، شرایط سخت را رها کنید
در زندگی تان اجازه ندهید روابط شما به جایی برسد که مجبور باشید شرایط سختی را تحمل کنید. تعیین کنید که برای هر مسئله، چقدر میخواهید مایه بگذارید. حد و حدودی برای روابط و میزان مشارکت خود در فعالیتها و عرصههای مختلف در نظر بگیرید. در صورتی که شرایط بغرنج شد و از حد و حدود شما عبور کرد، آن شرایط را برای همیشه رها کنید. این نکته را هم در مسائل کوچک و جزئی مثل تعیین زمان مشخص برای برگشت به خانه و هم در مسائل بزرگی چون طلاق و جدایی، در نظر بگیرید. مثلا با خودتان بگویید که اگر روابطم با همسرم بعد از شش ماه مشاوره، بهبود پیدا نکرد، از او جدا خواهم شد.
۱۱. به خودتان توجه کنید
بررسی کنید که چه مواقعی دچار استرس میشوید و علت را مشخص کنید. واکنشهای بدنتان را در نظر بگیرید و علت آنها را پیدا کنید یا با پزشک خود در میان بگذارید. به این فکر کنید کارهایی که انجام میدهید و تلاشهایی که میکنید، در راستای رضایت خودتان و داشتن یک زندگی سازنده است یا به خاطر دیگران کاری را انجام میدهید، رقابتهای بیمورد را کنار بگذارید مثلا تلاش برای داشتن خانهای زیباتر از دیگران یا ماشینی سریعتر از ماشین سایرین و یا مقایسه ی باطن زندگی خودتان با ظاهر زندگی دیگران.
۱۲. خودتان و دیگران را دوست داشته باشید
سعی کنید روابط دوستانه برقرار کنید و با دیگران گرم بگیرید. حس خوب صمیمیت و گرمای انساندوستی را تجربه کنید.
ممنونم. مطالبتون خیلی جالب بود