امروز میخواهم در مورد واژه مقدس و بسیار زیبای دوست بنویسم. نمیدانم از کجا باید شروع کنم. گفتهها زیاد و زمان اندک است. بنابراین مینویسم از دوست آن هم از نوع خوبش. خیلی از ما از واژه دوست تعاریف و برداشت های مختلفی داریم. بعضی دوست را یار و غم خوار خود میدانیم، بعضی همراه و همدل، بعضی یاری دهنده و کمک رسان، بعضی همفکر و هم زبان، بعضی ...، بعضی ... و بعضی. به خاطر وجود همین تعاریف مختلف، برای دوست خوب هم ویژگیهای مختلف در نظر میگیریم. مثلاً دوست خوب را کسی میدانیم که در تمام لحظات زندگیمان کنارمان باشد و وقتی به کمک نیاز داشتیم اولین کسی باشد که به یاریمان میآید. یا دوست خوب را کسی میدانیم که همفکر ما باشد و بدون آن که قضاوتمان کند به حرفهایمان با دل و جان گوش فرا دهد و ما را درک کند و حرف هایمان را بفهمد. یا مثلاً دوست خوب را کسی میدانیم که در مواقع شادی ما را نسبت به خود مقدم شمارد و در اولویت قرار دهد. همه این تعریف ها از دوست خوب درست است. هر کس هر تعریفی که از دوست خوب دارد میتواند با آوردن دلیل منطقی از تعریف خود دفاع کند و این کار بسیار آسانی است. چرا که خوب بودن مفهومی نسبی دارد و نزد هر کس به گونهای متفاوت تعریف میشود. من در این نوشتار مجموعهای از ویژگیهای یک دوست خوب را بیان میکنم و شما میتوانید با آوردن دلیل و منطق با من موافقت یا مخالفت کنید. پس در این نوشتار همراهم باشید تا با هم در مورد ویژگیهای یک دوست خوب به بحث و گفت و گو بنشینیم.
یک دوست خوب همیشه خود واقعیاش را به نمایش میگذارد
به نظر من دوست خوب کسی است که همیشه در کنار آدم خود واقعیاش را نشان دهد. اهل ریا و تکلف نباشد. خودش باشد به همان گونه که هست به همان گونه که در تنهاییش است. خود واقعی بودن یعنی من چیزی از شخصیت، باطن، ظاهر و روح و روانم را پیش تو به نمایش بگذارم که دور از خودم نیست. بیایید با یک مثال کاربردی این مورد را به خوبی روشن کنیم و درک نماییم:
دوست من از خانوادهای با وضع مالی متوسط است. تقریباً از طبقه متوسط جامعه محسوب میشود. وضع مالی ما هم دقیقاً همین طور است. با این که من این موضوع را خوب میدانم و از وضع زندگی آنها با خبرم و آنها را از نظر وضع مالی با خود برابر میدانم گاهی احساس میکنم دوستم سعی میکند از نظر وضع مالی خود و خانوادهاش را بالاتر از ما نشان دهد. مثلاً یک بار به من گفت قرار است همراه با خانواده به یک مسافرت خارجی بروند. چند روزی هم ندیدمش. با آن که میدانستم در حال حاضر چنین امکانی برای آنها وجود ندارد ولی حرفش را باور کردم. بعد از چند روز او را دیدم و از او پرسیدم مسافرت رفته بودید و او گفت بله. بعدها به طور اتفاقی با یکی از بستگان آنها که در شهر دیگری زندگی میکنند و برای دید و بازدید به شهر ما آمده بودند برخورد کردم. او گفت که دوست من همان موقع که به من گفته بود برای سفر خارجی میروند به شهر آنها رفته و چند روزی مهمان آنها بودهاند. حال به نظر شما دوست من میتواند با این ویژگی خوب باشد؟! او هم به من دروغ گفته و هم این که خود واقعیاش را از من پنهان کرده است. پس:
دوست خوب کسی است که همیشه در کنار تو خود واقعیاش را به نمایش بگذارد.
یک دوست خوب همیشه صداقت دارد
به نظر من یکی از ویژگی های دوست خوب این است که همیشه و در همه حال در زندگیاش و در دوستی با تو صداقت دارد. اهل دروغ نیست، اهل چاپلوسی نیست، اهل تملق نیست. رنگارنگ نیست. همیشه یک رنگ است، صادق است در گفتههایش، در رفتارهایش، در کردارش، او در مورد شما نیز همیشه صادق است و راستش را میگوید چرا که دوست واقعی شماست و شما را از صمیم قلب دوست دارد. در مورد یک مثال کاربردی دیگر با هم به بحث و گفت و گو بنشینیم:
من همراه دوستم نسترن برای خرید مانتو به بازار رفته بودیم. بعد از جست و جوی فراوان از یکی از مدل ها خوشم آمد. یادم میآید که چون حسابی نسترن خسته شده بود و دیگر نای راه رفتن نداشت خوشحال شدم از این که بالاخره توانستم مدل دلخواه خودم را پیدا کنم. در اتاق پرو مانتو را پوشیدم. خودم آنقدر بینظر بودم که خواستم نسترن در مورد آن نظر بدهد. اما او در کمال صداقت و با آن که خیلی خسته شده بود و دیگر نای راه رفتن نداشت تا بتوانیم به دنبال مدل دیگری باشیم به من گفت که نه تنها این مدل به تو نمیآید بلکه در تنت زار هم میزند. خیلی از صداقتش خوشم آمد او میتوانست تنها با یک اظهار نظر دروغی خودش را خلاص کند اما این کار را نکرد چون دوست خوب من بود و نمیخواست که من انتخاب غلط و اشتباهی داشته باشم. حالا آیا به نظر شما نسترن دوست خوبی برای من نیست؟! پس:
دوستی خوب است که همیشه و در همه حال صداقت داشته باشد.
یک دوست خوب همیشه قابل اعتماد است
یکی دیگر از ویژگی های دوست خوب این است که قابل اعتماد باشد یعنی به او در همه حال و در همه شرایط اعتماد داشته باشی. چه در شرایط سختی، چه در شرایط آسانی و چه در شرایط غم و شادی. بیایید با یک مثال کاربردی این مفهوم را برای شما توضیح دهم:
سر کلاس درس بودیم و معلم هنوز به کلاس نیامده بود. درست یادم میآید آن روز چهارشنبه سوری بود و من کلی ترقه همراه داشتم. هر چند که کار من درست نبود و من هم نباید آن کار را میکردم اما یک ترقه از کیفم درآوردم و به دوستم المیرا نشان دادم. او گفت بهتر است کمی شیطنت کنیم. ترقه را روشن کنیم و بندازیم پیش شهره شاگرد اول کلاسمان. من هم کبریت درآوردم و ترقه را با هم روشن کردیم و انداختیم زیر پای شهره. ترقه ترکید. شهره اولش ترسید ولی بعدها خندهاش گرفت و از شیطنتمان خوشش آمد. ناظم که صدای ترقه را شنیده بود وارد کلاس شد و از ما علت صدا را پرسید. اولش کسی چیزی نگفت بعد که از شهره سوال کرد شهره گفت که لیوان استیل مدرسهاش روی زمین افتاده و صدا داده. اما ناظم باور نکرد چون به شدت بوی کبریت میآمد. بنابراین هر کدام از بچهها را به دفتر صدا کرد تا علت را جویا شود. شاید باور نکنید اما آن کسی که مرا لو داد و گفت که کبریت را من به کلاس آوردهام خود المیرا بود. همان دوستی که در خوشیها بارها و بارها امتحان خود را پس داده بود و سربلند بیرون آمده بود در شرایط سختی وقتی پای خودش گیر بود برای رهایی خودش مرا لو داد و خود را رهاند. حال به نظر شما و با تاکید به این که کار خود من هم اشتباه بوده المیرا میتوانست دوست قابل اعتمادی برای من باشد؟! او میتوانست مثل سایر همکلاسیهایم حرفی نزند و کار تمام شود اما برای این که خود را از مهلکه نجات دهد مرا ولو این که به پیشنهاد خودش من این کار را کرده بودم لو داد. پس:
دوستی خوب است که در همه شرایط قابل اعتماد باشد.
(نفس عمل یعنی قابل اعتماد بودن در همه شرایط را در نظر بگیرید فارق از این که واقعاً کار من کار اشتباهی بوده است. یعنی شخصیت قابل اعتماد یعنی باور این که باید برای دوستت همیشه قابل اعتماد باشی در هر شرایط).
یک دوست خوب همواره در جهت پرورش دوستش میکوشد
از دیگر ویژگیهای یک دوست خوب این است که سعی کند دوستش را از همه جهات زندگی رشد دهد تا وی بتواند تمام استعدادهایش را شکوفا کند و بهتر زندگی کند. یک دوست خوب دوستش را همواره در جهت مثبت تشویق میکند یعنی وقتی دید دوستش راه را درست میرود با تمام نیرویی که دارد با تمام توانش وی را برای ادامه این مسیر سوق دهد و اگر دید دوستش در مسیر نادرستی گام برداشته است با تمام توان و نیروی خود او را از مسیر برگردانده و دور نماید و خود در هر دو حالت فوق همواره در کنارش باشد. برای روشنتر شدن موضوع این مثال را با هم بررسی کنیم:
پسر خاله من آبتین استعداد عجیبی در فوتبال و نقاشی دار. فوتبال را به صورت حرفهای تمرین میکرد اما نقاشی را کلاً کنار گذاشته بود. یک روز سر تمرین فوتبال بعد از اتمام نیمه اول و در وقت استراحت با قلم و کاغذی که از دوستش گرفته بود چهره مربی خود را نقاشی میکند. دوستش نقاشی او را میبیند و شگفت زده از شباهت عجیب نقاشی به چهره مربی از او میپرسد که آیا نقاشی را هم مثل فوتبال به صورت حرفهای دنبال میکند یا نه. آبتین جواب میدهد نه و دوستش که به استعداد عجیب و فوق العاده او در نقاشی پی برده است او را به دوست پسر عمهاش که صاحب یک گالری بزرگ و از قضا استاد نقاشی هم هست معرفی میکند و این گونه سرنوشت آبتین عوض میشود. آبتین امروز توانسته است بعد از سه سال آموزش دیدن گالری خود را باز کند. او در این سن کم هم درس میخواند، هم کسب درآمد میکند، هم نقاشی آموزش میدهد و هم این که فوتبال را به صورت حرفهای دنبال میکند. حال به نظر شما دوست آبتین کسی است که در جهت رشد و پروش دوستش گام برداشته و بنابراین دوست خوبی برای او محسوب میشود یا نه؟ به نظر من دوست آبتین:
بهترین دوست از لحاظ تشویق و حمایت دوستش در جهت پروش و شکوفا کردن استعدادهایش است.
یک دوست خوب همیشه شنونده خوبی است
آیا میتوان دوستی را پیدا کرد که ادعا کند دوست خوبی است اما نداند دوستش چه میگوید؟ به نظر من پیدا کردن چنین دوستی غیرممکن است میپرسید چرا خب جواب بسیار واضح و روشن است:
یک دوست خوب همواره میداند دوستش چه میگوید. پس شنونده بسیار خوبی برای دوستش است. بیایید در این مورد هم یک مثال بزنیم:
من امروز با شقایق در مورد کتابی که خریده بودم صحبت میکردم. آخر کتاب را بسیار بسیار دوست دارم و همیشه با اشتیاق در مورد آن حرف میزنم. بعد از کلی حرف زدن در مورد چیزی که دوستش دارم و مرا بسیار خوشحال میکند شقایق گویی که از خواب زمستانی تازه بیدار شده باشد میپرسد راستی موضوع کتاب در مورد چه بود؟ حال شما بگویید شقایق از این لحاظ میتواند دوست خوبی برای من باشد؟! پس دوست خوب کسی است که:
شنونده خوبی برای تمام دردها، شادیها و رنجهاست. شنونده خوبی برای چیزی که دوستش داریم و با اشتیاق در مورد آن صحبت میکنیم. چیزی که به آن ارزش قائلیم و چون ما به آن ارزش قائلیم دوست ما هم به خاطر ما به آن چیز ارزش قائل است و به آن احترام میگذارد.
یک دوست خوب همیشه یاری رسان است
دوست خوب همواره در سختیها از دست دوستش میگیرد و تا زمانی که او نخواهد هرگز آن را رها نمیکند. او یاری گر در تمام سختیهای زندگی است. سر بخواهی میدهد به خاطر حرمت نام دوست. او به معنای واقعی کلمه جوانمردی است که به خاطر دوست میگذرد از هر چیزی که دوستش دارد و بدان وابسته است.
یک دوست خوب کسی است که در کنار او احساس آرامش کنید
هر کاری که ما میکنیم برای رسیدن به آرامش است قبول دارید؟! کار میکنیم، درس میخوانیم، میخوریم، میخریم، میپوشیم تا محفوظ بمانیم و محفوظ ماندن چیزی است که به ما آرامش میدهد. یک دوست خوب آرامش را به دوست خود هدیه میدهد. در کنار دوست خوب چون خود واقعیتان هستید، چون دروغ و دروغگویی بینتان نیست، چون صادق هستید و یک شنونده خوب پس آرامش دارید. آرامشی که با هیچ چیز در دنیا عوضش نمیکنید.
یک دوست خوب کسی است که برای دیدن او اشتیاق دارید
حتماً برای شما هم پیش آمده است که برای دیدار کسی اشتیاق داشته باشید و از دیدار کسی بیزار باشید. خوب این مورد هم در مورد دوست صادق است. دوستی که شما آن را با تعریف خودتان از خوبی، خوبش میدانید همواره مشتاق دیدار اویید. چون دیدن او حالتان را بهتر میکند و زندگی را به کامتان شیرینتر.
امیدواریم همه شما دوستان خوبی داشته باشید تا طعم شیرین داشتن دوست خوب را بچشید