ذهن و طرز فکر و نوع نگاه او به مسائل تعیین کننده کیفیت زندگی و نیز میزان موفقیت انسان در زندگی خواهد بود. این ذهن انسان است که او را به سمت خوشبختی و یا بدبختی میکشاند. اوست که فرمان میدهد چه باید کرد و چه باید نکرد. اوست که کنترل زندگی انسان را در دست میگیرد و او را به این سو و آن سو میکشاند. به عبارت دیگر ذهن معمار و سازنده زندگی انسان است. از این روست که توجه به ذهن، کارکردهای آن و نیز تقویت انرژی مثبت و خواستههای مشروع آن و نیز مقابله با انرژی منفی و خواستههای نامشروع آن اهمیت ویژهای مییابد. در این نوشتار به چند راه که منجر به خانه تکانی ذهن میشود پرداخته میشود تا ذهن بتواند انرژی مثبت خود را بازیابد و زندگی انسان را پربارتر و شکوفاتر نماید.
یکی از راه های خونه تکونی ذهن اینکه از هیچ کس متنفر نباشید
تنفر هاله انرژی انسان را خراب کرده و آن را منفی مینماید. به این صورت که چون شما از کسی متنفر هستید مدام به این مسئله فکر میکنید و به فکر راهی برای تلافی هستید. ذهن شما خواه ناخواه درگیر این مسئله میشود و به جای این که به پیشرفت، موفقیت، پربار کردن زندگی و شکوفایی استعدادهای شما کمک کند درگیر مسائل جزئی و پیش پا افتاده میشود. این درگیری ذهن زمانی به اوج خود میرسد که نتوانید احساسات خود را بیان نمایید و یا با کسی آن را در میان بگذارید. در این حالت که اکثر ما آن را با نام خودخوری میشناسیم انرژی ذهن بیش از اندازه تحلیل رفته و از انجام کارهای درست و مثبت باز میماند. برای رهایی از این حالت شما چند راه دارید که به برخی از آنها در زیر اشاره میشود:
احساسات خود را روی کاغذ بنویسید
این راه بهترین راه برای خانه تکانی ذهن از تنفر و نفرت است. شما با نوشتن احساسات خود روی کاغذ هم از درگیری ذهنتان میکاهید و هم اینکه بدون دخالت کسی هر آنچه که موجب تنفر شما شده است آن را همانطور که هست بی کم و کاست بیان میکنید این کار شما را آرام میکند چون خود را درک کردهاید، ذهنتان از درگیری و آشوب رهایی پیدا کرده است، غیبت هم نکردهاید و احساسات خود را به طور دقیق بدون آن که مجبور باشید قسمت هایی از آن را پنهان کنید روی کاغذ آوردهاید.
احساسات خود را با کسی در میان بگذارید
یکی از راههای دیگر که به شما کمک میکند از میزان نفرت و تنفر خود بکاهید در میان گذاشتن احساسات خود با کسی است که شما را درک میکند، هرگز قضاوتتان نمیکند، بیطرف است و خیلی خوب میتواند قضیه را بیطرفانه نگاه کرده، حقیقت و درستی و نادرستی حستان را بازگو نماید. او حرفهای شما را گوش میدهد و بعد به شما در تشخیص درستی و نادرستی حستان کمک میکند. اگر نفرتتان را که نسبت به شخص و یا چیزی دارید درست و منطقی دانست اول با شما احساس همدردی کرده و بعد راهی پیش روی شما میگذارد تا بتوانید از نفرت که ذهنتان را درگیر کرده رهایی یابید. اما اگر حس شما را غیر منطقی و نادرست دانست به شما کمک میکند با در نظر گرفتن تمامی جنبهها منطقیتر فکر کنید و به نتیجه درست دست یابید.
با کسی که از او نفرت دارید صحبت کنید و از چیزی که از آن بدتان میآید دوری کنید
یکی از راه هایی که کمک میکند تا شما از حس تنفر رهایی یابید صحبت کردن با کسی است که از او متنفرید. رو به روی او بنشینید، آرام با او صحبت بکنید و به او بگویید که چه چیز باعث شد تا از او دلخور شوید. هرگز نگویید از او متنفرید فقط بگویید از او دلخورید. شاید او با حرف هایش توانست شما را قانع کند و یا اینکه از شما عذرخواهی کرد و با این کار دل شما را به دست آورد و ذهنتان را آرام کرد. اگر نفرت شما نسبت به یک چیز بیجان است بهتر است دوباره به آن نگاهی بیندازید و این بار جنبههای مثبت او را ببینید اگر نتوانستید با این کار از میزان نفرت خود بکاهید آن شی را از خود دور کنید. به همین راحتی!
یکی از راه های خونه تکونی ذهن اینکه آدما رو ببخشید
بخشیدن آدم ها از خطاها و اشتباهاتی که در حق شما کردهاند یکی از بهترین راه ها برای خانه تکانی ذهن است. با بخشش ذهن فرصت فکر کردن به جنبههای مثبت طرف مقابل را مییابد و در مورد او به نوعی دیگر فکر میکند. به طور مثال فرض کنید در محل کارتان همکار شما لیوان شخصی شما را برداشته و حین آب خوردن آن را شکسته است. خوب واضح است که شما به چند دلیل از او دلخور میشود. اول این که چرا بدون اجازه لیوان شما را برداشته و دوم اینکه چرا آن را شکسته است. زمانی که دلخوری شما شروع میشود ذهن شما به طور ناخودآگاه شروع میکند به شمردن ویژگیهای منفی دیگرِ همکارتان. مثلاً ذهن شما به شما میگوید: او همیشه همین طور است، یادت است یک بار هم بدون اجازه خودکارت را از روی میز برداشت یا یادت است پیش رئیس زیرآب تو را زد و حرفهای دیگر از این دست. اما به محض بخشیدن شما ذهن آرام گرفته و این بار به بیان ویژگیهای مثبت همکارتان میپردازد. مثلاً به شما میگوید: خوب کردی او را بخشیدی. یک لیوان که ارزش این حرفها را نداشت. یادت میآید یک بار به تو آجیل تعارف کرد یا یک بار پیش رئیس از تو طرفداری کرد و حرفهای دیگر از این دست. پس بخشش هاله انرژی شما را به شدت تقویت مینماید.
یکی از راه های خونه تکونی ذهن اینکه از هیچ کس هیچ توقعی نداشته باشید
توقع و انتظار داشتن از دیگران زندگی را به کام شما تلخ میکند و ذهن را معطوف به دیگران کرده و از تلاش برای رسیدن و مستقل بودن بازمیدارد. به طور مثال فرض کنید شما کاری را برای دوستتان انجام دادید مثلاً به او در امتحان ورودی دانشگاه کمک کردهاید. حال از او انتظار دارید به شما در امتحان میان ترم کمک کند. کمک در اینجا یاد گرفتن درس یا مثلاً تقلب رساندن در امتحانات است. در دو حالت انتظار شما از دوستتان شما را از تلاش باز میدارد. در حالت اول شما تلاش نمیکنید تا خود آستینتان را بالا زده و برای یاد گرفتن، خودتان اقدام کنید. در حالت دوم نیز تلاش نمیکنید تا خودتان خوب درس بخوانید و نیازی به تقلب رساندن دوستتان نداشته باشید. در نهایت هم از تلاش باز میمانید و هم این که با یاد آوری کاری که برای دوستتان انجام داده اید از دست او حرص میخورید که این کار تاثیر مستقیمی روی ذهن شما میگذارد. بنابراین برای داشتن یک زندگی بهتر همیشه سطح توقعات و انتظارات خود از دیگران را به صفر برسانید.
یکی از راه های خونه تکونی ذهن اینکه ساده زندگی کنید
غرق شدن در تجملات، فرصتی به ذهن نمیدهد که برای شکوفا کردن استعدادها شما را هدایت نماید. در این حالت ذهن درگیر مسائل پیش پا افتادهای میشود که ارزش فکر کردن ندارند. ظاهر بینی و سطحی نگری یکی از عادات ذهن میشود. از این رو مدام شما را درگیر این مسئله میکند که شما چه دارید و چه ندارید و دیگران چه دارند که شما ندارید. پس برای رسیدن به اوج عزت، برای رسیدن به زندگیای که هر وقت تمام شد به خود افتخار کنید و نگویید که کل زندگی را باختهاید ساده زندگی کنید و با ساده زندگی کردن احساس خوشبختی نمایید.
یکی از راه های خونه تکونی ذهن اینکه استرس نداشته باشید
استرس شما را از داشتن یک زندگی پرهیجان، ریسک پذیر، تعیین هدف ها و تلاش برای رسیدن به آنها باز میدارد. استرس نه تنها کل زندگی را مختل میسازد بلکه ذهن را به عقب نشینی و ترس وا میدارد. به طوری که ذهن کم کم به آن عادت کرده و بعدها او شما را از پذیرفتن ریسک باز میدارد. پس برای خانه تکانی ذهن لازم است استرس و نگرانی بیمورد را کنار بگذارید و به او بفهمانید که استرس به اندازه لازم و خوب است اما اگر میزان آن زیاد شد باید در مقابلش بایستد و به شما کمک کند تا از آن عبور کنید.
یکی از راه های خونه تکونی ذهن اینکه با هم مهربان باشید
مهربانی و محبت و عشق ورزیدن به کسانی که از ته دل دوستشان دارید ذهن را آرام کرده و به زندگی طراوت میبخشد. شاید این گفته علمی نباشد یا شاید هم باشد اما به نظر من کسانی که ذهن آرامی دارند ذهنی که همه را با مهربانی میپذیرد هم زندگی خوبی دارند و هم زیباتر از بقیه هستند. این افراد همیشه آرامش را به دیگران هدیه میدهند و آن ها را تشویق به تلاش برای رسیدن به خواستههای معقول و منطقی میکنند. این افراد زندگی را برای اطرافیان زیباتر میکنند چرا که سرشار از انرژی هستند و آن را به اطراف ساطع میکنند. خانه تکانی ذهن گام مهمی در داشتن یک زندگی خوب و با آرامش است. میتوان از ابعاد دیگری نیز به خانه تکانی ذهن پرداخت و زندگی را پربارتر و زیباتر کرد.