همانطوری که از معنای لفظی این ترکیب برمیآید، زبان شناسی به علم شناخت زبان میپردازد. زبان در لغت به معنی عامل ارتباط میان انسانها است. زبان در واقع نخستین و مهمترین عامل پیوند فرهنگها و تمدنها است. زبان تنها به کلام متکی نیست بلکه علم زبانشناسی به ریشهی ارتباط میپردازد. در گذشته که انسانها با چیزی به نام حرف زدن و سخن گفتن غریبه بودند، توسط نقاشی کشیدن داخل غارها، آتش روشن کردن و پایکوبی کنار آن، شکارهای دستهجمعی و ... با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند، همین موضوع سرآغاز علم زبانشناسی است.
تاریخچه زبانشناسی
زبانشناسی به مفهوم ارتباط بخشی میان دو عنصر علمی است که از زمانهای گذشته و با بوجود آمدن اولین انسان روی زمین وجود داشته است. بشر اولیه برای زنده ماندن نیاز به ارتباط برقرار کردن با دنیای مادی اطرافش داشته است. این ارتباط برقرار کردن با روشن کردن آتش و تلاش برای گرم کردن خود، شکار و تفکر برای چگونگی شکار، پیدا کردن جای خواب و در ادامه ورود به گروه انسانهای دیگر و تلاش برای بقا انجام میشود. ارتباط برقرار کردن تنها به معنای ارتباط کلامی نیست بلکه به ارتباط میان پدیدهها نیز اشاره دارد.
نظریه های زبانشناسی
نظریهی زبانشناسی قدیم به دورههای بسیار قبل بازمیگردد یعنی سده پنجم پیش از میلاد و کتابی که برای زبان سانسکریت نوشته شد. اما زبان شناسی به معنای مدرن با سوسور آغاز شد. سوسور زبان شناس و نشانه شناس سوئیسی آغازگر علم زبانشناسی به همراه پیرس قدم بزرگی در راه این علم برداشتند. پس از آنها افراد مختلفی سعی در ادامه این راه داشتند و بسیاری از نشانهشناسان به مخالفت با این پژوهشگران پرداختند. سوسور زبان را به مثابه نشانه میدانست. از نظر نشانهشناسان معنایی میان کلمه و ابژه وجود ندارد و یک کلمه تنها یک نشانهی رمزگونه میان انسان با جهانی است که در آن زندگی میکند.
افراد مهم در حوزه ی زبانشناسی
بدون شک فردینان دوسوسور مهمترین فرد در حوزهی زبانشناسی و نشانهشناسی است. او بنیانگذار زبانشناسی نوین به شمار میرود او کسی بودکه به مطالعهی نظاممند زبان پرداخت و بسیاری از دستاوردهای امروزه در حوزهی زبان بر اساس نظریات اوست. او در کنار دورکهایم در جامعهشناسی و فروید در روانشناسی تلاش کردند تا مبنای جدیدی در مطالعه رفتار انسان پدید بیاورند. آنها تلاش کردند به دنیا و خودشان ثابت کنند که رفتارهای همهی انسانها گسترهی وسیعی از نشانهها است که به شکل رموز خودش را در جهان هستی نشان میدهد.
زبانشناسی سوسور
سوسور اعتقاد داشت بدون در نظر گرفتن احساس یا نظر مردم عادی میتوان به توضیح رویدادها پرداخت، اما رفتار انسانها بعنوان یک واقعیت اجتماعی همواره جلوی نمایش درست مفاهیم را میگیرد. نادیده گرفتن مفاهیمی که رفتارها و پدیدهها در اجتماع دارند، به منزله مطالعه رویدادهای صرفا مادی است. کسی که به تحلیل رفتار انسان میپردازد به نفس رویدادها توجه ندارد بلکه با رویدادهایی سر و کار دارد که معنی دارند. سوسور، فروید و دورکهایم به این نکته توجه داشتند که مطالعه رفتار انسان، اگر بخواهد به ردیابی علل تاریخی رویدادها بپردازد، بهترین فرصتهای خود را از دست میدهد.
زبانشناسی پیرس
در زبانشناسی پیرس هر نشانه دارای سه وجه است. دال، مدلول، تفسیرکننده. دال به شخص یا چیزی دلالت دارد. مدلول چیزی است که دال بر آن دلالت دارد. تفسیرکننده در واقع همان نشانه ذهنی است یا شکل چیزی که انسان با یادآوری آن به یاد آن شکل میافتد. با یک مثال موضع پیرس قابل فهم است. ما به نوعی حیوان که واق واق میکند سگ میگوییم. واژهی سگ در زبان ایرانی ما را به یاد آن حیوان میاندازد که در هر فرهنگی به نوعی ادا میشود. در واقع پیرس معتقد بود اسم سگ، داگ و ... نشانههایی هستند برای فهم مدلول که در واقع همان نوعی حیوان است. او این نظریه را در مورد همه چیز بسط میداد.
زبانشناسی در هنر
هنر بازنمود طبیعت و جامعه است، بازنمودی واقعی یا خیالین. هنرها از رسانهها و رمزگان شبیه با آنها بهره میگیرند. ادبیات نیز همینطور است. ادبیات هنری کلامی است که پدیدههایی را خلق میکند که خود معنادار هستند. ما دائما در هنر با کدها و رموزی روبرو هستیم که در لایه ابتدایی معنایی دیگر را انتقال میدهند، اما برای ارتباطی نزدیکتر با آن باید کدگشایی بشوند و مورد درک عمیقتری قرار بگیرند. زبانشناسی در هنر با نوعی دوپهلو حرف زدن همراه است. افرادی که متخصص زبان شناس در هنر هستند باید حداقل به دو هنر مسلط باشند.
زبانشناسی در ارتباط بین فرهنگی
در هنگامی که میان دو فرهنگ ارتباط کلامی وجود نداشته باشد، مردم تلاش میکنند زبان یکدیگر را یاد بگیرند. تلاش برای ارتباط، زبان شناسی را بوجود میآورد. هر عنصر در هر کشور نماد خاصی دارد که توسط حروف مخصوص به نگارش در میآید اما زمانی که ما بعنوان یک فرد غریبه وارد کشور دیگری بشویم و زبان آن کشور را بلد نباشیم توسط ایما و اشاره قراردادهایی را بوجود میآوریم که توسط آنها قادر به حرف زدن هستیم. این قراردادها ما را به سمت ارتباطی نو رهنمون میکنند.
تکامل زبانشناسی
با پیشرفت تمدنها و گسترش سرزمینها، زبانها پیچیدهتر و بیشتر شدند. در این هنگام کار بسیاری از زبانشناسان به شدت سخت و پیچیده شد. تکامل زبانشناسی توسط عدهای زبانشناس که اکثرا پدیده شناس یا نشانهشناس بودند عملی شد. بسیاری از زبانشناسان با پیدا کردن پیوند میان دو زبان سعی در شناخت زبان مشترک و قراردادهای مشترک میان دو زبان اند. بسیاری از مردم در ظاهر دور از هم اما در باطن عینا به یکدیگر شبیه اند. زبان شناسان سعی در ساده سازی و رسیدن به یک واحد را دارند.
زبانشناسی کاربردی
زبانشناسی در دهه ۸۰ میلادی شروع به فعالیت کرد. زبانشناسی کاربردی دورههای مختلفی را گذرانده است، نخستین دورهی آن منصوب به مثبتگرایی است. بیشترین تلاش برای آموزش زبان در این دوره بود. پیت کردر یکی از افراد مهم در این حوزه بود. تجزیه تحلیل زبانشناختی در این حوزه مهمترین فعالیت به شمار میرفت. روانشناسی رفتارگرایی نیز در این حوزه کارآمد بود. زبانشناسی ابتدا به هنرهای زبانی و فراگیری زبان اول و دوم توجه داشت اما به مرور این هنر پیچیده تر شد و در نهایت زبانشناسی کاربردی به دورهی سوم خود یعنی الگوی چندرشتهای رسید.
زبانشناسی و انسانشناسی
یکی از اصول مهم علومانسانی، زبانشناسی است. زبان بعنوان مهمترین عامل ارتباطی میان انسانها زبانشناسی اجتماعی را پدید میآورد. پدیدهشناسان هر عنصری را بعنوان یک پدیدهی جداگانه بررسی میکنند و به جایگاه فعلی آن پدیده نمیپردازند. برای مثال اگر بخواهند زبانشناسی را بررسی کنند تنها زبان را بعنوان یک پدیده بررسی میکنند و به دخالت انسانها در زبان توجه ی ندارند. تحولاتی که در زبان و لهجههای مختلف اعمال شده است دستکاری انسان را در آنها نشان میدهد. زبانشناسی و انسانشناسی دو مقوله بسیار به هم نزدیک اند و شناخت دقیق در هرکدام علم بر دیگری را پدید میآورد.
زبانشناسی تحلیلی
همانگونه که از نام این شاخه برمیآید زبانشناسی تحلیلی به بررسی و تحلیل شاخههای مختلف زبان و گفتار میپردازد. زبانشناسی عمومی یکی از زیرشاخههای این علم است. زبانشناسی تحلیلی به روشن کردن نشانههای زبانی میپردازد و دادههای گفتاری را تحلیل میکند. تمام زبان و کلمات را نشانه توصیف میکند و با تجزیه و تحلیل زبان در این رشته به کدگشایی کلامی میرسیم. در اینصورت بسیاری از دشواریهای زبانی ساده میشوند و با سادهسازی کلمات ارتباط بخشی نیز میان انسانها و فرهنگهای مختلف ساده و بدون پیچیدگی خاصی میسر میشود.
مطالب بسیار جذاب و دلنشین.یکی از موضوعات مورد علاقه ی من .بسیار پر محتوا و قابل پیگیری هستن.این علم انقدر بیکرانه که پایانی نداره.و همیشه تازگی داره.