لغت جنون و یا واژهی پسیکوز تقریباً برای همه ما یک واژهی آشناست و شاید به طور دقیق با آن آشنایی نداشته باشیم اما تا حدودی از آن چیزهایی به گوشمان خورده است. این بیماری به معنای وضعیت روانی غیرطبیعیای است که در روانپزشکی برای بیان حالت «از دست رفتن توانایی تشخیص واقعیت از خیال» بکار میرود. پسیکوز دربرگیرنده دستهای از اختلالات روانی است که در طول آنها بیمار دچار علائمی مانند توهم یا هذیان شود. هر گاه این علایم در افراد منجر به بروز اختلال در کارکرد یا بروز دیسترس شود، میتوان نام اختلال را بر آن گذاشت. دو مشخصه بارز آن شامل هذیان (بیان غیرعمد درک نادرست از واقعیات) و توهم (دیدن یا شنیدن غیرعمد چیزی که اساساً نبوده و نیست) است.
برخلاف عقیده ای که عوام دارند، زمانی که شخص بیمار در مراحل شدید این اختلال قرار دارد، ممکن است که جلسات روان درمانی بر روی وی مؤثر نباشد (زیرا توانایی درک و پذیرش صحبت منطقی را ندارد) و فقط از طریق مصرف دارو قابل کنترل است. جنون یا روانپریشی را با نام سایکوسیس نیز میشناسند. واژه سایکوسیس از ترکیب دو کلمه یونانی پسوخه، ψυχή، به معنای روان، و اُسیس، οσις، به معنای موقعیت غیرطبیعی تشکیل شده است؛ و به معنی وضعیتی روانی و غیرطبیعی است که حالت های مختلفی را دربر میگیرد ولی اصلیترین ویژگی آن قطع ارتباط مغز با دنیای واقعیات است.
اگر بخواهیم شما را در جریان تاریخچهای از انواع این اختلال قرار دهیم، باید بیان کنیم که علائم این بیماری در گذشتههای دور نیز شناخته شده بود؛ و پیشینیان تعبیرهایی افسانه وار دربارهاش داشتند. در واقع شیزوفرنی یا اسکیزوفرنی (Schizophrenia) نوع خاصی از پسیکوز است. پسیکوزها شرایط روانی جدیای هستند که با از دست دادن ارتباط با واقعیت شناخته میشوند. اولین اپیزود واضح از پسیکوز میتواند بعد از یک دوره هشداردهنده (prodromal) به مدت حداقل شش ماه، زمانی که فرد با تغییرات تدریجی غیراختصاصی در افکار، ادراک، رفتارها و عملکرد روبهرو میشود، رخ دهد. اگر چه یک فرد دچار تغییرات میشود، آنها هنوز دچار علائم آشکارتر پسیکوتیک مانند هذیانها (باورهای غلط پایدار) یا توهمات (تصورات بدون علت) نشدهاند.
انواع جنون
این بیماری انواع مختلفی دارد. به عنوان مثال یک نوع آن که با نشانههای توهم و هذیان، پرش فکری، آشفتگی گفتار و عدم توجه و تمرکز همراه میباشد، اختلال پارافرنی نام دارد. این افراد در گفتگوها به صورت ناگهانی از یک موضوع به موضوعی دیگر میروند و در برخی موارد جملات و گفتههای خود و دیگران را فراموش میکنند. البته این اختلال شروع دیر هنگام دارد و فقط در افراد سالمند رخ میدهد. همچنین گاهی اوقات روانپریشی ناشی از ضربه مغزی و یا مربوط به بیماریهای جسمی ديگری مانند عفونتها و تومورهای مغزی است که عملکرد مغز را مختل میسازند (روان پریشی ارگانیک (ناشی از صدمات مغزی)). این عوامل باعث میشوند صداها و تصاویری در مغز فرد شکل بگیرد که در دنیای واقعی وجود ندارند.
در برخی موارد، اختلال رخ داده به دلیل بیماریهای جسمی است. از این رو بیماریهای عفونی مانند ایدز و هپاتیت، بیماریهای غیر عفونی مانند نارسایی کبد و کلیه که منشاء عصبی دارند نیز میتوانند سبب بروز علائم اختلالات روانپریشانه شوند. زایمان نیز یکی دیگر از علل بروز جنون است که به آن جنون بعد از زایمان میگویند. نوع دیگر، جنون روان پریشانه یا سایکوتیک است که یکی از انواع افسردگی اساسی به شمار میآید. به طوری که وقتی بیمار دچار افسردگی شدید میباشد علائم روان پریشی به طور همزمان بروز میکند. علائم افسردگی روان پریشانه میتواند به شکل توهمات (مانند شنیدن صدایی که به آنها میگوید انسانهای خوبی نیستند یا بی فایدهاند) و هذیان (مانند احساس شدید بیهودگی، شکست یا انجام گناه) باشد.
بیشتر بخوانید: کوشینگ چیست؟
حتی در بسیاری از مواقع، استفاده یا ترک موادی مانند الکل، حشیش، شیشه، قرص اکستازی، کوکائین و کراک و سایر مواد مخدر قادر هستند تا باعث ظهور علائم و نشانههای روانپریشی همچون توهمات، هذیانها یا گفتار آشفته شوند و جنون ناشی از مصرف الکل و مواد را به وجود آورند. بطور کلی در همه انواع جنون، علائم مثبت و منفی دیده میشود. علائم منفی با اختلال تدریجی در عملکرد فرد همراه میشوند که باعث عملکرد اجتماعی ضعیف در فرد میگردند. علائم شامل: احساسات نامناسب یا بیاحساسی مانند خندیدن نابجا و کند شدن گفتار هستند. این علائم حتی ممکن است در شروع جنون باشد و فرد اطلاعی از آن نداشته باشد. علائم مثبت نیز شامل توهم و هذیان هست. سایر انواع جنون بشرح ذیل است:
جنون آنی (کوتاه مدت یا واکنشی)
نوعی از روان پریشی وجود دارد که در آن، فرد مبتلا یکمرتبه ارتباط خود را با واقعیت از دست میدهد و با عکس العمل های خشونت آمیز بسیار شدید به خودش و یا گاهی به دیگران صدمه میزند اما معمولاً درصد آسيب رسانی به ديگران بيشتر است. به طور معمول افراد دارای اختلالات تکانهای مزمن، اختلالات شخصیت و کسانی که دچار محرومیتهای هیجانی شدید شدهاند، در معرض ابتلا به جنون آنی قرار میگیرند. البته افراد سالم نیز ممکن است بر اثر عوامل محیطی مختلف مثل مشکلات خانوادگی و اقتصادی، بیماری، بیکاری، استعمال مواد محرک، توهم زا و الکل دچار جنون آنی شوند. بسیاری از قتلها بر اثر جنون آنی شکل میگیرد و فرد را دچار پشیمانی میکند.
جنون مزمن (اسکیزوفرنی)
در نوع مزمن این بیماری روان پریشانه، مرز بین توهم و واقعیت از هم گسیخته شده و ادراک را تحت تأثیر قرار میدهد. ویژگی بارز آن از کار افتادگی فرایندهای فکری و پاسخگویی عاطفی ضعیف میباشد. فرد مبتلا معمولاً از بیماری خود آگاهی ندارد و حتی در بسیاری از موارد ممکن است در مقابل درمان مقاومت کند و بگوید سالم است. علائم اصلی اسکیزوفرنی توهم و هذیان است. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به دیگران متکیاند؛ زیرا قادر به انجام کار یا مراقبت از خود نیستند. گاهی تصور میکنند که رئیس جمهور هستند یا کسی از دور آنها را کنترل میکند. فرآیند بیماری حداقل ۶ ماه است و افراد مبتلا از تحصیل، شغل و زندگی اجتماعی باز میمانند و دچار پارانویا، اضطراب و افسردگی میشوند.
تا کنون درمان این بیماری کشف نشده است و متأسفانه تا آخر عمر با فرد مبتلا همراه خواهد بود اما میتوان با راههای مناسبی از طرف روانپزشک یا روانشناس، تا حدی آن را کنترل و درمان کرد. دو زیر گروه اصلی این اختلال نیز به شرح زیر هستند:
1- اسکیزوفزنیا فرم:
تفاوت اسکیزوفرنی فرم با اسکیزوفرنی این است که شروع سریعی دارد و طول بیماری ۶ ماه یا کمتر است. آشفتگی در رفتار و گفتار مشخصه اختلال اسکیزوفرنی فرم است.
2- اسکیزوفرنی افکتیو:
شامل ویژگیهای اختلالات خلقی و اسکیزوفرنی به صورت همزمان است؛ یعنی بیمارانی که هم به اختلال خلقی (نظیر افسردگی یا شیدایی) و هم اسکیزوفرنی مبتلا هستند و علائم هر دو را نشان میدهند.
جنون یا اختلال دو قطبی
در این نوع اختلال، فرد بیمار دچار نوسانات خلقی شدیدی میشود. این نوسانات طولانی مدت بوده و فرد دورههایی از بیقراری و اندوه اساسی را تجربه میکند. بیماری معمولاً با دورهای از افسردگی شروع شده و پس از یک یا چند دوره از افسردگی، دوره شیدایی آغاز میگردد. در دوره افسردگی فرد احساس غمگینی شدیدی میکند، انگیزهها و علایق خود را از دست میدهد، بیدلیل گریه میکند و دچار ناامیدی شدیدی میشود. در اين دوره احساس افسردگی برای مدت طولانی باقی میماند؛ تا جایی که حتی انجام امور عادی زندگی را سخت يا غير ممکن میسازد. شيدايی نیز يک احساس خوشحالی زیاد، انرژی و خوشبينی بيش از اندازه است که میتواند آنقدر شديد باشد تا فکر کردن و قضاوت فرد را تحت تأثير قرار دهد.
علت جنون و یا روان پریشی
در حال حاضر برجسته ترین عاملی که در ایجاد این نوع بیماری و اختلال شناخته شده است، افزایش دوپامین (D) در مغز است. داروهای ضد سایکوز از طریق آنتاگونیسم گیرنده های دوپامینی که در مسیر مزولمبیک و مزوکورتیکال پراکنده اند عمل می کنند. عوامل ارثی - ژنتیکی، ضربات و تنشهای شدید روانی، جسمی و محیطی باعث جهش عوامل ژنتیکی پیشا-موجود در فرد شده و ظهور بیماری را سرعت می بخشند. الکل و داروهای خاص میتوانند سبب جنون شوند، اسکیزوافکتیو، تومورهای مغزی، اسکیزوفرنی، ابتلا به حملات تشنجی، افسردگیهای نادیده گرفته شده، اختلالات خلقی دوقطبی، زوال عقل (دمانس و آلزایمر) و سکتههای مغزی.
نشانه های جنون
اگر تا به حال با شخص مبتلا به این اختلال برخورد نداشتهاید، شاید فکر کنید که علائم آن حاد نبوده و شخص بیمار درد و رنج زیادی را تحمل نمیکند در صورتی که اصلاً این گونه نیست و ممکن است شخص بیمار دچار پریشانی و آشفتگی حاد شود. از اصلی ترین علائم و نشانه هایی که در جنون دیده میشود، میتوان موارد زیر را نام برد:
1- هذیان (اعتقادات فردی که بر اساس واقعیت نیستند)
2- توهم (احساس اشیاء و چیزهایی که وجود ندارد، مانند تصور صداهای در هم و بر هم)
3- فقدان بینش و احساس
4- اختلال قضاوت
5- رفتار آشفته (اختلال عملکرد در محل کار یا موقعیتهای اجتماعی) و 6- گفتار آشفته
درمان جنون
درمان این بیماری بسته به علت و نوع جنون متفاوت است بنابراین در این راستا گروه درمانی یا مشاوره روان شناسانه نیز کمککننده است. در اکثر موارد بستری شدن در بیمارستانهای اعصاب و روان لازم است. داروهایی که توهمات شنوایی ("صداهای شنیده شده") و هذیانها را کاهش میدهند، و تفکر و رفتار را پایدار میکنند (داروهای آنتی سایکوتیک) مکمل هستند یعنی اغلب به تنهایی مؤثر نمیباشند. گیرنده های دوپامینی در دو خانواده شبه D1 (شامل D1وD5) و خانواده شبه D2 (شاملD4 ،D3 ،D2) شناسایی شدهاند. داروهای قدیمی (فنوتیازین ها، تیوگزانتین و بوتیروفنون) برای D2 انتخابیتر از D1 هستند. از داروهای جدید برخی مثل سولپیراید برای D2 انتخابی بوده و برخی مثل کلوزاپین برای D1 و D2 غیر انتخابی و تمایل زیادی به D4 دارند.
دارو درمانی در روان پریشی
طبق بررسی پزشکان و محققان، به طور کلی برای درمان جنون و یا روان پریشی، سه نسل از داروها شناسایی شدهاند و بسته به علت بیماری تجویز میشوند. نسل اول داروها، ضدّ روان پریشی ها هستند که خود به سه دسته بوتیروفنونها، فنوتیازینها و تیوگزانتینها طبقه بندی میشوند.
1- بوتیروفنونها مانند هالوپریدول و دروپردیول
2- فنوتیازینها مانند کلرپرومازین، فلوفنازین، تیوریدازین، تری فلوپرازین و پرفنازین
3- تیوگزانتینها مانند تیوتیکسن و فلوپنتیکسول میباشند. نسل دوم آنتی سایکوتیکها هستند که جدیدتر بوده و داروهایی مثل الانزاپین، کلوزاپین، ریسپریدون، کوئتیاپین و زیپراسیدون را شامل میشوند. و سرانجام نسل سوم مانند آری پیپرازول میباشد.
عوارض داروها
باید در نظر داشته باشید که همه داروها میتوانند عوارضی را به دنبال داشته باشند، بنابراین استفاده از آنها بایستی تحت کنترل پزشک باشد. در اینجا به برخی از این عوارض اشاره خواهیم کرد. آنتی سایکوتیکها بجز انسداد گیرندههای دوپامینی موجود در مسیر درمان، میتوانند بسته به نوع، مقدار و مدت مصرف موجب انسداد این گیرندهها در مسیرهای دیگر و بلوک گیرندههای غیر دوپامینی نیز بشوند و درجات متفاوت عوارض جانبی زیر را بوجود آورند:
1- عوارض خارج هرمی
2- افزایش پرولاکتین خون
3- اثر ضد استفراغ
4- کاهش فشار خون وضعیتی
5- سداسیون
6- عوارض آنتی موسکارینی
7- سایر عوارض مانند آریتمی شبه کینیدی(تیوریدازین)، هیپوترمی، افزایش وزن، هیپرگلیسمی، آمنوره، هپاتیت، کدورت قرنیه و عدسی، کلواستاتیک، لکوپنی زودگذر، خونریزی لثه(کلوزاپین) و رتینوپاتی پیگمانته برگشت ناپذیر.
زندگی اجتماعی افراد مبتلا به جنون چگونه است؟
متأسفانه باید بگوییم که این گونه اختلالات، اثرات مخرب بسیار جدی و منفی بر عملکرد اجتماعی فرد بیمار میگذارند و شخص مبتلا را دچار ناتوانی بسیار زیادی میکنند. بنابراین لازم است تا ما هم در نحوه برخورد با این افراد دقت عمل لازم را داشته باشیم! اما جای بسی امید است که با وجود روشهای درمانی و مراقبتی، عملکرد آنها تا حد زیادی به حالت قبلی خود باز میگردد و با کمک سازمانها و مراکز حمایتی میتوانند کارهای اجتماعی بسیار مفیدی انجام دهند. معمولاً پزشک انجام فعالیتهایی همچون نقاشی، شعر و کارهای خلاقانه را پیشنهاد میدهد تا فرد ارتباط خود را با جامعه از دست ندهد.
جنون و مسئولیت حقوقی افراد
اصطلاح دیوانه و مجنون را برای کسی بکار میبرند که به درستی نمیتواند از عقلش بهره ببرد. روانپریشها در اصطلاح عامه دیوانه و در اصطلاح فقهی و حقوقی جزو مجانین محسوب میشوند. در حقوق کیفری بدلیل عدم وجود توانایی بیمار در آگاهی از رفتار خویش و عدم توانایی در ارزیابی عملکرد خودش، جنون رافع مسئولیت کیفری به حساب میآید و از نظر حقوقی این افراد محجور هستند که این امر دارای آثار حقوقی قابل توجهی است. باید توجه داشت که جنون با سفیه تفاوت دارد و آثار جنون نیز با سفاهت متفاوت است. دیوانگی یا جنون اشکال متعددی دارد، به همین دلیل در بسیاری از موارد تعیین حدود و مسئولیت مجنون مشکلات زیادی به همراه دارد و نیاز به کارشناسی دقیق متخصصین است.