اگر اهل سینما باشید یا تعطیلات خود را جلوی تلویزیون می گذرانید احتمالا با اکثر شخصیت های فیلم های معروف یا انیمیشن های پرطرفدار آشنایی دارید. مردم فکر می کنند داستان های تخیلی موجود در فیلم ها و انیمیشن ها فقط ساخته ذهن نویسنده هستند و هیچ گاه قرار نیست همان اتفاقات را در دنیای بیرون ببینند!
ما در اینجا قصد داریم دو مثال نقض را به شما نشان دهیم و بگوییم که بین دنیای سینما و دنیای واقعی ما ارتباط شگفت انگیزی وجود دارد. البته در همین ابتدا بگوییم که قرار نیست خاصیت کشسانی خانواده شگفت انگیزان یا قدرت تولید تار مرد عنکبوتی را به دلایل پزشکی برای شما توجیه کنیم اما قطعا چیزی که می خواهیم بگوییم دست کمی از این ها ندارد و موجب تعجب شما خواهد شد.
در هر دو بیماری که تا دقایقی دیگر با آن آشنا خواهید شد؛ فرد بیمار در درک و کنترل بدن خود مشکل دارد. این بیماری ها گرچه از نظر پزشکی تا حدودی شناخته شده هستند اما تشخیص آن ها نه تنها به راحتی انجام نمی گیرد بلکه حتی درمان خاصی هم برای آن ها وجود ندارد.
البته دانشمندان همچنان مشغول انجام آزمایشاتی برای درمان و یا حداقل تسکین علائم این دو سندرم عجیب هستند پس بدون فوت وقت مطلب را شروع می کنیم:
سندرم دست بیگانه، از آن دست سندرم های عجیب غریب است که تا حدودی می توان مفهوم آن را از اسمش حدس زد! سندرم دست بیگانه، سندرمی است که طی آن دست فرد به میل خود عمل می کند. در واقع دست تحت کنترل ذهن نیست و طوری حرکت می کند که انگار از خودش فرمان می گیرد. معمولا دست بیگانه در بزرگسالان رخ می دهد اما در موارد نادری شاهد این سندرم در کودکان نیز بودیم.
عموما کار های این دست آسیب رسان نیست اما مواردی گزارش شده است که دست بیگانه قصد آسیب رساندن به مالک خود را داشته است! این سندرم در سال 1909 تشخیص داده شد. همین جا کمی فکر کنید تا ببینید آیا به یاد می آورید که این نشانه ها را در چه شخصیتی از فیلم های سینمایی دیده اید؟
یکی از شخصیت های فیلم استنلی کوبریک به نام Dr. Strangelove نیز به همین سندرم مبتلا بود. به همین دلیل برخی افراد این سندرم را به نام سندرم Dr. Strangelove می شناسند. این فیلم در سال 1964 تولید شد یعنی چیزی حدود 55 سال پس از کشف آن!
بیشتر بخوانید: با خستگی مفرط بعد از بهبودی کرونا چه کنیم؟
علت ابتلا به سندرم دست بیگانه:
سندرم دست بیگانه می تواند توسط عوامل مختلفی ایجاد شود. برخی افراد پس از سکته مغزی، تروما یا تومور دچار سندرم دست بیگانه می شوند و گاهی اوقات نیز با سرطان، بیماری های عصبی و آنوریسم مغزی همراه است.
عموما دست غیر غالب افراد درگیر این سندرم است و از آنجایی که اکثر افراد راست دست هستند می توان گفت اکثر افراد مبتلا به این سندرم، علائم را در دست چپ خود تجربه می کنند.
علائم سندرم دست بیگانه:
بارزترین علامت سندرم دست بیگانه، ناتوانی در کنترل دستی است که به طور مستقل عمل می کند. جالب است بدانید اقداماتی که این دست انجام می دهد، اقدامات هدف دار است. به این معنا که این دست ممکن است صورت شما را لمس کند، دکمه پیراهن را ببندد و یا حتی کشویی که یک فرد دیگر باز کرده است را ببندد.
در این حالت افراد مالکیت دست خود را انکار نمی کنند اما در حقیقت هیچ کنترلی بر روی آن ندارند و دست آن ها از دستورات پیروی نمی کند.
تشخیص سندرم دست بیگانه:
پزشک ممکن است سندرم دست بیگانه را از طریق مشاهده و ارزیابی تشخیص دهد. تشخیص سندرم دست بیگانه پیچیده است زیرا گاها علائم این سندرم را می توان به دیگر اختلالات روانپزشکی نیز نسبت داد.
درمان سندرم دست بیگانه:
هیچ درمانی برای سندرم دست بیگانه وجود ندارد. درمان ها و گزینه های دارویی برای سندرم دست بیگانه توسعه نیافته اند، اما دانشمندان در حال کار بر روی درمان هایی برای کاهش علائم هستند. افرادی که پس از بیماری مغزی یا سکته مغزی مبتلا به سندرم دست بیگانه هستند، ممکن است پس از مدتی بهبود یابند. با این حال، بهبودی برای افراد مبتلا به بیماری های نورودژنراتیو موفقیت کمتری دارد.
این عارضه می تواند با استفاده از درمانهای کنترل عضلانی مانند سم بوتولینوم (بوتاکس) و عوامل مسدودکننده عصبی عضلانی درمان یا مدیریت شود. گاهی اوقات فرد سعی می کند دست بیگانه خود را با نگه داشتن آن در زیر پاهای خود یا نشستن روی آن مهار کند و برخی دیگر از افراد دریافتند که با نگه داشتن یک جسم در دست بیگانه خود، می توانند این دست را از انجام کارهای خود بازدارند.
یک داستان واقعی از سندرم دست بیگانه:
این سندرم به قدری نادر است که پیدا شدن یک مورد از آن به سرعت تبدیل به تیتر خبرگزاری های مهم می شود؛ در 20 ژانویه 2011، خبری در BBC منتشر شد که یک حادثه به علت سندرم دست بیگانه را روایت می کرد. نویسنده این خبر گزارش می کند:
تابستان گذشته با کارن برن 55 ساله در نیوجرسی آشنا شدم که از سندروم دست بیگانه رنج می برد. دست چپ او و گاهی اوقات پای چپ او طوری رفتار می کند که گویی تحت کنترل یک فرد بیگانه است. این داستان از آنجایی شروع شد که کارن در 27 سالگی برای کنترل صرع خود، که از 10 سالگی بر زندگی او مسلط بود، جراحی کرد. جراحی برای درمان صرع معمولاً شامل شناسایی و سپس بریدن بخش کوچکی از مغز، جایی که سیگنالهای الکتریکی غیرطبیعی منشا میگیرد، میشود.
در مورد کارن، جراح او جسم پینه ای او را برید؛ نواری از رشته های عصبی که دو نیمه مغز را در تماس دائمی نگه می دارد. بریدن جسم پینه ای صرع کارن را درمان کرد، اما او را با مشکل کاملا متفاوتی مواجه کرد. کارن به من گفت که در ابتدا همه چیز خوب به نظر می رسید. سپس پزشکان او متوجه رفتار بسیار عجیبی شدند.
دکتر اوکانر به کارن گفته بود: کارن داری چیکار می کنی؟ دستت داره لباست رو درمیاره!
کارن می گوید که پس از این عمل جراحی، دست راست او دکمه های لباس را می بندد و بلافاصله پس از آن دست چپ کارن شروع به باز کردن دکمه ها می کند. البته که اتفاقات دیگری هم می افتاد و باعث شده بود زندگی روزمره کارن با اختلال مواجه شود. برای مثال دست او به سمت کیف دستی اش می رفت و شروع به در آوردن وسایل می کرد.
سندرم آلیس در سرزمین عجایب:
تقریبا همه ما انیمیشن آلیس در سرزمین عجایب را دیدیم! این سندرم نادر موجب می شود افراد مبتلا در دوره هایی موقتا احساس سرگردانی داشته باشند و اجسامی که در محیط اطرافشان وجود دارد را دورتر یا نزدیک تر از حالت عادی ببینند.
ماجرا به همین جا ختم نمی شود و این افراد حتی درمورد بدن خود نیز چنین تصوراتی دارند و ابعاد بدن خود را کوچکتر و یا بزرگتر از واقعیت تصور می کنند. شاید فکر کنید که این تصورات ناشی از مشکلات بینایی یا توهم های ذهنیست اما به طرز جالبی افراد مبتلا به سندرم آلیس هیچ مشکل بینایی ندارند و توهمی نیستند؛ آنها فقط چیزی که می بینند را نمی توانند به درستی درک کنند و در حقیقت ادراک مغزی آنهاست که چنین تصاویری را می آفریند.
این سندرم می تواند حواس متعددی از جمله بینایی، لامسه و شنوایی را تحت تاثیر قرار دهد و در مواردی هم مشاهده شده است که توانایی درک زمان را از دست می دهند؛ بدین صورت که احساس می کنند زمان سریع تر یا کند تر از حالت عادی در حال گذر است.
AWS عمدتاً کودکان و بزرگسالان جوان را تحت تأثیر قرار می دهد؛ گرچه در بزرگسالی این ادراکات نا به سامان اصلاح می شوند اما گاها ممکن است در بزرگسالی نیز باز هم چنین اختلالی پیش بیاید. AWS به عنوان سندرم تاد نیز شناخته می شود زیرا برای اولین بار در دهه 1950، این سندرم توسط دکتر جان تاد روانپزشک بریتانیایی کشف شد. او خاطرنشان کرد که علائم و حکایت های ثبت شده این سندرم بسیار شبیه به قسمت هایی است که شخصیت آلیس لیدل در رمان «ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب» لوئیس کارول تجربه کرده است.
علائم AWS :
این علائم برای هر فرد متفاوت است و هر اپیزود آن ممکن است از چند دقیقه تا نیم ساعت طول بکشد. رایج ترین این علائم عبارتند از:
میگرن:
افرادی که AWS را تجربه می کنند بیشتر در معرض ابتلا به میگرن هستند به طوری که حتی برخی پزشکان معتقدند که این سندرم زیر شاخه ای از میگرن است.
اختلال درک ابعاد:
میکروپسیا همان طور که گفته شد؛ احساس کوچکتر شدن یا بزرگتر شدن بدن یا اشیاء اطرافتان است.
تحریف ادراکی:
اگر احساس می کنید که اجسام نزدیک شما بزرگتر می شوند یا از آنچه واقعا هستند به شما نزدیکتر هستند، در حال تجربه پلوپسی هستید. نقطه مقابل pelopsia یا پلوپسی، تلوپسی یا teleopsia نام دارد. از دیگر موارد این تحریف شدن ها، می توان به زمان و صدا اشاره کرد. این افراد صدا ها را حتی صدا هایی که آرام و معمولی هستند، بلند و مزاحم می دانند.
از دست دادن کنترل اندام و عدم هماهنگی :
در این حالت افراد احساس می کنند کنترلی بر روی ماهیچه های خود ندارند و آنها به طور غیر ارادی عمل می کنند. به همین ترتیب، این احساس می تواند بر نحوه راه رفتن تاثیر گذار باشد.
علت ابتلا به AWS:
محققان بر این باورند که فعالیت الکتریکی غیرعادی در مغز باعث جریان خون غیرعادی به بخشهایی از مغز میشود که مسئولیت پردازش محیط را بر عهده دارند. یک مطالعه نشان داد که 33 درصد از افرادی که AWS را تجربه کردند، عفونت داشتند. همچنین ضربه به سر و میگرن در 6 درصد مبتلایان به سندرم آلیس مشاهده شد اما بیش از نیمی از موارد AWS هیچ علت شناخته شده ای نداشتند.
اگرچه تحقیقات بیشتری مورد نیاز است، میگرن علت اصلی AWS در بزرگسالان در نظر گرفته می شود و عفونت علت اصلی AWS در کودکان در نظر گرفته می شود. از سایر علل احتمالی می توان به استرس، دارو های سرفه، استفاده از دارو های توهم زا، صرع، سکته و تومور مغزی اشاره کرد.
تشخیص AWS:
هیچ آزمایشی وجود ندارد که بتواند به تشخیص AWS کمک کند. پزشک شما ممکن است بتواند با رد سایر علل احتمالی به این سندرم مشکوک شود. ابزار هایی که به پزشک برای تشخیص آن کمک می کند عبارتند از:
اسکن MRI:
MRI می تواند تصاویر بسیار دقیقی از اندام ها و بافت های شما از جمله مغز ایجاد کند.
الکتروانسفالوگرافی:
EEG می تواند فعالیت الکتریکی مغز را اندازه گیری کند.
آزمایش خون:
پزشک می تواند از طریق بررسی نتیجه آزمایش خون، ویروسها یا عفونتهایی را که میتوانند باعث علائم AWS مانند EBV شوند، شناسایی کند.
در واقع آنچه که تشخیص را سخت می کند این است که هر اپیزود آن تنها چند دقیقه طول می کشد و معمولا به آن سطح از نگرانی نمی رسد که فرد به پزشک مراجعه کند. از بین بیماران، کودکان خردسال بسیار کمتر از بزرگسالان این موضوع را جدی می گیرند و عموما به والدین خود اطلاع نمی دهند. ماهیت زودگذر این اپیزود ها همچنین می تواند مطالعه AWS و درک بهتر اثرات آن را برای پزشکان دشوار کند.
درمان AWS:
هیچ درمانی برای AWS وجود ندارد. اگر شما یا فرزندتان علائمی را تجربه کردید، بهترین راه برای مقابله با آنها این است که استراحت کنید و منتظر بمانید تا برطرف شوند. همچنین مهم است که به فرد مبتلا اطلاع دهید که این علائم ضرری برای او ندارد و تهدید کننده حیات نیستند.
اگر علت ابتلا به AWS، عفونت باشد قطعا اولین مرحله درمان عفونت خواهد بود و اگر شما و پزشکتان تشخیص دادید که این علائم را به علت وجود استرس تجربه می کنید؛ مدیتیشن و تمریناتی که آرامش را به شما برگرداند به عنوان یک روش درمانی در نظر گرفته می شوند.
حال که با علائم و نکات مهم این سندرم آشنا شدید به دنیای قصه ها برگردیم! لوئیس کارول (با نام مستعار چارلز لوتویج داجسون) نویسنده ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب بود و ممکن است او تحت تأثیر تجربه خودش از میگرن در نوشتن کتاب قرار گرفته باشد. در این کتاب، آلیس یک بطری با برچسب «مرا بنوش» پیدا میکند و وقتی این کار را میکند، قدش به کمتر از یک فوت میرسد. تقریباً بلافاصله پس از آن، او کیکی مصرف می کند که باعث می شود قد او بسیار بلند شود، در حدی که سرش به سقف می رسد.
چاترجی میگوید: «در واقع معلوم میشود که نویسنده لوئیس کارول، بر اساس برخی از نوشتههای دفتر خاطراتش احتمالاً میگرن داشته است و او ممکن است خود سندروم آلیس در سرزمین عجایب را تجربه کرده باشد.
منابع:
https://www.healthline.com/health/alien-hand-syndrome
https://www.healthline.com/health/alice-in-wonderland-syndrome