جدیدترین مطالب

مطالب ویژه مجله اینترنتی رایامگ

پیوندها

محبوب ترین مطالب رایامگ

تسخیر فضا یا درمانده از کرونا

author منتشر کننده
بدون نظر 0 0
تسخیر فضا یا درمانده از کرونا

اگر خفاش‌ها را مسئول همه‌گیری بلای عظیم کرونا بدانیم باید گفت انسان، تحتِ تسخیر موجودیً کور و شب‌رو قرار گرفته است، پارادوکس ما از همین‌جا آغاز می‌شود: انسانِ در جستجوی راه‌های تسلط و تسخیر در فضای بیکران به طرز عجیبی در تسخیر طبیعتِ احاطه شده در زمینِ دوست‌داشتنی خود، درمانده شده است. جالب آن‌که این درماندگی در طی دوران پر فراز و نشیب خود آپدیت‌های زیادی نیز به همراه داشته است. کمترین آن همین مسابقه شستشوی هر روزه سطوح بود که پس از چندی به کل از معادلات WHO حذف شد.

بیایید کمی نگاه‌مان را واقعی کنیم. فرض کنید دعوای امریکایی-چینی بر سر منشاء اولیه کرونا، منطبق بر واقعیّت نباشد. آن‌چه از همه چیز واقعی‌تر است،  تسخیر و سلطه مادر جهان طبیعی نیست، بلکه درماندگی ما در مقابله با COVID-19 یا همان بیماریِ تاج‌دار است به نام کرونا، که حاصل چند جهش بی‌اهمیّت، اما فراگیر بوده و توسط موجودی زنده به نام ویروس در ابعاد ۰.۱ میکرومتر، صورت گرفته است. اگر آرزوی بشر از اولین باری که پا بر سطح ماه گذاشت و تا آخرین آرزوهای او در برنامه‌ریزی برای سکونت در مریخ در سال ۲۰۲۵ را جهت کشف ابعاد بیکران هستی برای استمرار حیات خویش از نظر بگذرانیم، آنگاه این درماندگی کمی اشتهایمان را کور خواهد کرد! ما دیگر مسخر کیهان نیستیم؛ این‌طور نیست؟

در این نوشتار بر آنم که مواجهه ما به عنوان یک موجود هوشمند(انسان خردمند) را از دو جهت بررسی کنم. نخست از نظر موقعیّت بلندپروازانه ما انسان‌ها، در تدارک برنامه جهانی، برای تسخیر فضا، طبیعت و به طور کلی کیهان بیکران و دوم در جایگاه مبارزه  و نه تعامل سازنده با محیط اطراف خود در جهت حفظ و بقای نسل؛ آن هم مبارزه با طبیعتی که در مقیاس فضایی، قابل اندازه‌گیری و شمار نیست و در معادلات نجومی به حساب نمی‌آید. مبارزه‌ای که دیگر ما در آن طرف تسخیر کننده نیستیم و در واقع یک مبارز زخمی و مسخر شده هستیم. در بخش اول به سراغ آرزوی تسخیر فضا می‌رویم و در بخش دوم به بررسی چگونگی درماندگی ما از مبارزه با ویروس کرونا تحت عنوان تسخیر طبیعت خواهیم رفت. آیا براستی ما دچار یک پاسخ آینه‌ای شده‌ایم؟

در آرزوی تسخیری رویایی، در دام تسخیری بزرگ‌تر

بیست و یکم ماه ژوئیه سال ۱۹۶۹ اولین گام در جهت تسخیر فضا با قدم گذاردن انسان بر سطح کره ماه، برداشته شد. این مهم، در فیلم‌ها و داستان‌های علمی-تخیلی و در ابعادی فراتر از فاصله میان زمین و ماه، رویایی بود که گاهی نیز نحوه و مقصد انجام آن با روایت‌های متفاوتی صورت می‌گرفت. تفاوتی که می‌توان آن را در دو فضای متقابل از دوستیِ ساکنان فضا یا بیگانه‌ها با کره زمین، تا جنگ ستاره‌ها و حمله موجودات فضایی به زمینْ جهت تسلط بر ساکنان آن و یا همان تسخیرِ ما توسط فضایی‌ها، طیف‌بندی کرد. ترس از تسلط یک نیروی ناشناخته، فکر ویرانگری بود که در فضایی به دور از جامعه علمی نجومی و درواقع در صحنه‌ای هنری-نمایشی دنبال می‌شد. در داخل جامعه علمی اما، هیچ حدی برای نقشه تسخیر فضا و چگونگی کسب بودجه و هزینه لازم جهت فراهم آوردن شرایط و انجام پروژه‌های کلان سفرهای فضایی نبود. این تلاش حتی با مواجهه فعالان محیط زیست و هشدار برای آزمایش‌های مخرب زیست-محیطی در این پروژه‌ها رو به کاستی ننهاد و شعله آن کمابیش پراشتعال و خاموش ناشدنی بوده و خواهد بود.

تسخیر فضا یا درمانده از کرونا

البته اگر از ذهن یک دانشمند آشنا به دانش نجوم و ستاره‌شناسی، به این مسئله بنگریم، همواره خط قابل تمیزی بین پژوهش، جهت کشف ابعاد گسترده طبیعت و کیهان پهناور و ایده لشکرکشی و تسخیر فضا توسط انسان وجود داشته است. این مرز علمی با پژوهش در چگونگی شکل‌گیری کیهان در حیطه علم کیهان‌شناسی و اخترفیزیک قابل رصد است. اما پرسشی که پاسخ به آن کمی سخت می‌نماید، ماحصل و خروجی پروژه‌های فضایی جهت تجربه حضور انسان در فضا با وجود بسیاریِ هزینه‌های انجام آن‌ها می‌باشد.

برایتان یک مثال می‌آورم؛ در ابتدای متن به رویای پا گذاشتن انسان بر روی سطح ماه اشاره کردیم، می‌دانید دست‌یابی به این رویا که در جنجالی سیاسی-علمی با کشور شوروی به سرانجام رسید برای سازمان فضایی امریکا یعنی ناسا چه میزان هزینه در پی داشت؟ ۲۵ میلیارد دلار! هزینه نهایی کل ماموریت‌های مجموعه آپولو جهت انجام پروژه فرستادن انسان به کره ماه بوده است. البته شاید برایتان عجیب‌تر باشد اگر بدانید این رقم در مقایسه با هزینه‌های کنونی مثلا پرتاب شاتل فضایی، اصلا رقم زیادی نیست.

آیا می‌شود با روش سود-سنجی، پروژه‌های فضایی ناسا را ارزیابی کرد؟ در نظر بگیرید که یکی از اهداف این ماجراجویی‌ها به خصوص در مورد برنامه آتی ناسا با کمک شرکت خصوصی اسپیس ایکس یعنی سفر بی‌بازگشت به مریخ، علاوه بر تامین حس کنجکاوی و روحیه شگفت‌طلبی انسان، راهی برای یافتن محیطی مناسب برای ادامه حیات نسل بشر و نه صرفا تسخیر فضای بالای سرمان باشد. آیا در یک معادله نسبی می‌توان میزان تلاش برای بقا و حفظ حیات در کره زمین را به نسبت دست‌یابی به هزینه‌های لازم جهت بررسی احتمال یافتن مکانی مناسب در آینده در فضا را در دو کفه ترازو نهاد و هم‌چنان امیدوار بود که این ماجراجویی یک سفر پرسود و صلح‌طلبانه برای تمامی انسان‌هاست؟

بخشی از آماده‌سازی پروژه سفر به مریخ

اگر نتوانیم پاسخی مثبت به این پرسش بدهیم، باید به دنبال خیزشی علمی از درون جامعه علمی برای مهار این ماجراجویی‌های پر هزینه و کم‌سود برای بشریت باشیم. شاید اگر خودمان به چنین هیجانی پایان ندهیم، به گونه‌ای دیگر طبیعت پاسخ‌مان را خواهد داد. این پاسخ موضوع پرسش بعدی ما در مقدمه بحث است. آیا کرونا پاسخِ طبیعیِ طبیعت، به تسخیر طبیعت توسط ما می‌باشد؟ البته پاسخ به این پرسش نیاز به بررسی موضوع از زوایای مختلف علمی و فلسفی دارد، اما در این‌جا هدف ما تنها طرح پرسش در یک سطح عمومی و بر اساس نگرش‌های عرفی است.

آیا کرونا پاسخ طبیعت است به تسخیر طبیعت توسط ما؟

اثر پروانه‌ای صرف نظر از تاییدپذیری علمی یا موقعیّت شبه علمی آن، یک باور ریشه‌دار در بسیاری از فرهنگ‌های شرقی است که ساده‌ترین برداشت آن بیان‌گر نوعی انسجام و هماهنگی در بافت کلی گیتی است. این اثر و البته طرفداران آن، این‌طور می‌گوید که اگر در گوشه‌ای از کیهان، تغییری کوچک در نظمِ موجود در طبیعت رخ دهد، در فضایی بسیار دور از محل رویداد اولیه، باید نظاره‌گر تغییری به همان میزان در نظمِ موجود، باشیم. از این اثر و البته با اندکی انحراف از معنای کلی آن و در یک ادبیات استعاری، می‌توان به عنوان اثر آینه‌ایِ طبیعت نیز یاد کرد.

فیلم تماس(Contact) که در سال ۱۹۹۷ به نمایش درآمد، در پرسشی متافیزیکی پیرامون چیستی حیات و نمایش حیرت انسان در مورد ابعاد جهان و موقعیّت ما به عنوان یک موجود سرگشته در آن، صدای برآمده از اعماق فضا را به عنوان بازتاب و پژواکی ایجاد شده توسط انسان‌ها در طول حیات خود، به تصویر می‌کشید. صحنه‌های این فیلم که دربردارنده تصاویر برگرفته از رادیوتلسکوپ VLT و رصدخانه آرسیبو بود، نه الزاما به دلیل پایه قوی علمی آن در نسبت با سایر فیلم‌های علمی-تخیلی هالیوودی؛ بلکه به دلیل تعبیر ارتباط ما با کیهان در پژواک وجود خودمان به عنوان گمانه‌ای از وجود یوفوها یا موجودات فضایی، طرفداران بسیاری را به سمت خود جلب کرد. اما این انعکاس اگر در ژانری متفاوت و نا امیدکننده صورت پذیرد، نمی‌تواند به همان اندازه پرطرفدار باشد.

تسخیر فضا یا درمانده از کرونا

بیشتر بخوانید: زندگی در فضا چگونه است

بله! منظورم همانْ پاسخ طبیعت به تسخیر ماست. پاسخ طبیعت به ما اگر به معنای انتقام از دست‌درازی و یا تسخیر طبیعت توسط انسان باشد، می‌تواند جبران ناپذیر و چه بسا نابودگر باشد. این برداشت در یک نگاه افراطی از تعمیم تکاملی در توجیه بسیاری از رفتارهای انسانی، می‌تواند به کل فاقد اعتبار شود؛ زیرا در این نگرش، همواره انسان به عنوان بخشی از طبیعت و نه خارج از آن در نظر گرفته می‌شود و تمام تلاش موجود زنده در هر گونه حفظ بقای نسل خود و سازگاری با محیط است. بنابراین شاید حتی بتوانیم برپایه سخنرانی‌های TED‌ و برای جذب مخاطب بگوییم که تولید پلاستیک و تخریب محیط زیست یک ویژگی تکاملی است.

اما در نگاه جامعه‌شناسانه و در جهت پای‌بندی به اصول اخلاقی، به راحتی نمی‌توان از کنار بی‌تفاوتی نسل بشر در آن‌چه بر اساس سود فوری و مقطعی خود در تسخیر و تسلط بر زوایای گوناگون طبیعت بر سر حیات در کره خاکی می‌آورد، بگذریم. به خصوص این‌که دود این زیاده‌خواهی در جهت تسخیر طبیعت به چشم خود نسل بشر برود و تمام دانش و بینش پزشکی و مدیریتی ما نتواند چنان که باید پاسخِ گونه میکروسکوپی چموشی چون کرونا را بدهد و در وقت لازم از فاجعه کشتار جهانی توسط او جلوگیری به عمل آورد، حتی اگر به در نهایت امر بتواند از دام این تسخیر طبیعی خود را برهاند.

برگردیم به ابتدای متن، آیا زیاده‌خواهی ما در استفاده از کلیه پتانسیل حیاتی زمین به نفع خود و در جهت امیال و اهداف کوتاه مدت زندگی، بشر امروز را در دام کرونا نینداخت؟ آیا درماندگی ما در پیش‌گیری، مواجهه و حل مشکل همه‌گیری یک ویرووس میکروسکوپی، تناقض آشکاری با ادعای تسلط و تسخیر کیهان نخواهد بود؟ اگر بلای کرونا و بیماری‌هایی نظیر آن، نتیجه یک پژوهش آزمایشگاهی باشد که برای پیش‌برد علم ضروری است، آیا نباید برای مرزهای پیشرفت علم و تکنولوژی ساختاری اخلاقی و مبتنی بر نگاه طبیعت‌دوستی بازسازی کرد؟ آیا زمان آن نرسیده که  واژگان تسخیر را از ادبیات پژوهش‌های علمی و فضایی حذف کنیم؟

شاید ما در حال سپری کردنِ آخرین دوره حیاتیِ نوع انسان در کره زمین باشیم؛ اما انسانِ سرشار از هوش و خردمندی نباید و نمی‌تواند هم‌چون برخی گروه‌های موسیقی هوی متال در انتهای صحنه اجرا، تمام سرمایه خود را در جهت رسیدن به لذتی آنی نابود کند. این نابودی همان‌طور که دیدیم اگر به ابعادی فراتر از یک محیط آزمایشگاهی و به سمت جامعه جهانی کشانده شود، ضایعه‌ای بس جبران‌ناپذیر و غمی بزرگ بر بازماندگان آن خواهد داشت. یادمان باشد که تک تکِ ما در یک کل منسجم و یکپارچه، در وقوع و شکل‌گیری و حتی مبارزه با چنین رخدادی، قادر به نقش‌آفرینی هستیم. این نقش به وضوح، به اندازه یک پروژه علمیِ جهانی و یا سیاست‌گذاری مبتنی بر تسخیرطلبیِ طبیعت در یک جامعه صنعتی، نخواهد بود، اما به اندازه ظرفیت و پتانسیل هر یک از ما در جهت احترام و یا تخریب محیطِ طبیعیِ اطرافمان، می‌تواند تاثیرگذار باشد. مثال‌های عرفیِ ما به خوبی این مطلب را تایید می‌کنند، زیرا که قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.

این رویا دور نخواهد بود که آرزو داشته باشیم میل به حقیقت‌طلبی نوع بشر به نوعی از تسخیر جهان اطراف خود دست بردارد و بتواند از انجام پروژه‌هایی که ابعاد اخلاقی، جامعه‌شناسانه، محیط زیستی و طبیعت‌دوستانه در آن‌ها لحاظ نشده باشند، دوری کرده و سرمایه اندک خود را نه در جهت تسخیر طبیعت، بلکه در جهت به یادگار گذاشتن پژواکی دلنشین از حضور کوتاه مدت خود در طبیعت بیکران به کار گیرد. این اتفاق به یقین با رویکردهای جدید و بین‌رشته‌ای در فضایی علمی و در توازن با جامعه و اخلاق علمی قابل حصول است. ما انسان‌ها شایسته داشتن علم و فن‌آوری بدون نتایج مخرب و تسخیر طلب در طبیعت هستیم. پس به این امید انتظار طلوع آینده‌ای بر مدار اخلاق علم را خواهیم داشت. این انتظار خیلی دور نیست...

بیشتر بخوانید: معرفی کسب و کار ها
بیشتر بخوانید: ثبت و معرفی کسب و کار خود در رایا مگ

دیدگاه

دیدگاه خود را وارد نمایید

جدیدترین مطالب مجله اینترنتی رایامگ

معرفی کسب و کار خود
خبر نامه مجله اینترنتی رایا مگ

با عضویت در خبرنامه رایا مگ از جدید ترین مقالات آگاه شوید