جانی کارسون می گوید:

موفقیت من از سخت کار کردن در کار های که روزانه به دست می گرفتم حاصل شد.

هنگامی که به این جمله فکر می کنید تصویر مردی به ذهن شما می آید که تقریبا تمام ساعات روز را به کار کردن مشغول است و وقت کمی برای خانواده و دیگر کار ها دارد. اما واقعا کلید رسیدن به موفقیت این است؟

در طی سال ها تحقیقات بسیاری درمورد اینکه چرا برخی از مردم نسبت به سایرین، موفقیت بیشتری کسب می کنند به عمل آمده است. برای شناخت ریشه های موفقیت، صد ها و حتی هزاران نفر از فروشندگان، کارکنان و مدیران، مورد مصاحبه، آزمون و مطالعه قرار گرفته اند. یکی از مهم ترین فاکتور هایی که بار ها و بار ها کشف شد ویژگی عمل گرایی بود.

افراد موفق به شدت عملگرا هستند. به نظر می رسد که نسبت به افراد ناموفق، سریع تر حرکت می کنند. سرشان شلوغ است. بیشتر و سخت تر تلاش می کنند. اغلب، اندکی زودتر کار خود را آغاز می کنند و اندکی دیرتر آن را به پایان می رسانند. آن ها در جنب و جوش دائمی هستند.

از سوی دیگر، افراد ناموفق، تا آخرین لحظه ای که امکان دارد، کار خود را به تاخیر می اندازند و در اولین فرصت ممکن آن را رها می کنند. درمورد تمام دقائق استراحت برای خوردن قهوه، ساعت ناهار، مرخصی استعلاجی و تعطیلات سخت گیر هستند. برخی اوقات با افتخار می گویند هنگامی که سرکار نیستم حتی به آن فکر هم نمی کنم.

داستان یک شکست

برایان تریسی از خاطرات خود در این زمینه می گوید:

ما کارمندی داشتیم که همیشه تاخیر می کرد. هنگامی که در این مورد با او صحبت کردیم، توضیح داد که دلیل تاخیرش ترافیک است.پیشنهاد کردیم که صبح ها کمی زودتر خانه را ترک کند تا مشکل ترافیک نداشته باشد. شوکه شد و گفت اگر منزل را زودتر ترک کنم ترافیکی وجود ندارد و زودتر به محل کار می رسم در آن صورت مجبور می شوم کارم را زودتر از ساعت کاری آغاز کنم. اصلا امکان ندارد چنین کاری بکنم.

نیازی به گفتن نیست که مدتی بعد او را اخراج کردیم و شخص دیگری با احساس مسئولیت و تعهد بیشتر را استخدام کردیم. بعد ها شنیدیم که او در دور باطل کاری ها نیمه وقت گرفتار شده که خود نوعی بیکاری است و البته این شغل اصلی او به شما می رفت. رفتار او، باعث شکست های پیاپی اش می شد.

قانون جبران

رالف والدو امرسون در مقاله معروفش به نام جبران می نویسد که پاداش شما در زندگی نسبت مستقیمی با ارزش همکاری ها و سهمتان از انجام کار ها دارد. اگر می خواهید میزان پاداشتان را افزایش دهید باید اندازه و کیفیت نتایجتان را افزایش دهید. هر چقدر بیشتر بکارید، بیشتر برداشت می کنید. هیچ راه دیگری وجود ندارد.

ناپلئون هیل، ویژگی بیشتر زنان و مردان موفق را که خیلی از آن ها زندگی خود را پیش از موفقیت از فقر کامل شروع کرده اند در ایجاد عادت اضافه کاری یافت. آن ها معنی این جمله قدیمی را یافته بودند که می گوید در یک مایل جلوتر هیچ ترافیکی وجود ندارد.

ویژگی های میلیونر های خود ساخته

در مطالعه ای با عنوان میلیونر های خود ساخته، محققان با هزاران زن و مرد که زندگی خود را از هیچ آغاز کرده بودند و در خلال کارشان به بیش از یک میلیون دلار ثروت دست یافته اند، مصاحبه کردند. این میلیونر های خود ساخته به اتفاق آرا بر این باور بودند که موفقیت آن ها به این دلیل بوده که همواره بیشتر از آنچه دریافت می کردند کار می کردند. آن ها از اولین شغل خود این عادت را در خود به وجود آورده بودند که بیش از آنچه برداشت می کنند بکارند و همواره به دنبال راهی بودند تا بیش از آن چه که از آن ها انتظار می رفت در فعالیت ها سهیم شوند.

موفقیت شغلی برای تمام عمر

برایان تریسی می گوید زمانی که برای دانشجویان فارغ التحصیل رشته بازرگانی صحبت می کنم، اغلب آن ها با نگرانی از من می پرسند که آیا می توانم به آن ها پیشنهاد یا ایده در مورد اینکه چه می توانند بکنند تا در جهان تجارت موفق شوند، بدهم.

همواره به آن ها نصیحت یکسانی می کنم. این نصیحت، زمانی که جوان بودم برای خودم بسیار مفید بود و برای هر کسی در هر سطح شغلی مفید خواهد بود. نصیحت من دو قسمت دارد:

قسمت اول، به محض آن که در شغل جدیدتان مستقر شدید و وظایفتان مشخص شد نزد رئیس تان بروید و به او بگویید که می خواهید مسئولیت بیشتری بپذیرید . به او بگویید که تصمیم گرفتید که حداکثر سهمی که می توانید در کار های آن سازمان داشته باشید را ایفا کنید و هر زمانی که مقدور بود خیلی علاقمند هستید که باز هم مسئولیت بیشتری داشته باشید.

اولین باری که من به عنوان یک کارمند جوان اجرایی، در یک شرکت بزرگ این کار را انجام دادم، رئیسم سری تکان داد، لبخندی زد و از من به خاطر علاقه ام تشکر کرد. ولی، حداقل برای مدتی، هیچ اتفاقی رخ نداد. هر چند روز یک بار گزارش کارم را به رئیس ام می دادم و در بخشی از آن یادآور می شدم که مسئولیت بیشتری می خواهم. بعد از چند هفته، رئیسم، پروژه ای را برای مطالعه و ارزیابی به من محول کرد. مانند سگی که بر روی استخوان می پرد و آن را بر می دارد و می دود، به سوی پروژه دویدم.

در آخر هفته، شبانه روز کار کردم، قسمت های مختلف یک پروژه را تفکیک کردم، تحقیقات را گردآوری کردم، جزئیات را بازسازی کردم و با جمع بندی آن ها گزارشی همراه با پیشنهاداتم تهیه کردم. صبح روز دوشنبه، با پیشنهاد کامل و جامع نزد رئیسم بازگشتم. او آشکارا تعجب کرد و گفت عجله ای نبود؛ اصلا انتظار نداشتم پیش از یکی دو هفته چیزی از طرف تو برگردد.

از او به خاطر اعتمادش تشکر کردم و گفتم همان طور که خواسته بودید، ارزیابی پروژه کامل شده است و باز یادآوری می کنم که من علاقمند هستم مسئولیت بیشتری داشته باشم.

بعد از ارزیابی پروژه، همه چیز برایم شروع به تغییر یافتن کرد. یک هفته بعد، وظیفه کوچک دیگری، کاملا خارج از محدوده وظایفم به من محول شد. دوباره، کار را قاپیدم و با بالاترین سطح از توانایی ام آن را کامل کردم. یک یا دو هفته بعد رئیسم مسئولیت دیگری به من داد و باز هم یک هفته بعد از آن، وظیفه دیگری.

در تمام موارد، خواه چیزی در مورد وظیفه جدید می دانستم یا نمی دانستم، اغلب در ساعت های شخصی و تعطیلات آخر هفته، فورا کار روی آن را آغاز می کردم. می خواستم کار را کامل کنم و با نهایت سرعتی که می توانم آن را به رئیسم برگردانم.

در اینجا باید بخش دوم نصیحتم را برای افرادی که می خواهند در شغل خود موفق شوند بازگو کنم. زمانی که مسئولیتی را به خواسته خود بر عهده گرفتید مانند نارنجکی که از ضامن خارج شده است فورا آن را کامل کنید و در اولین زمانی که توانستید آن را به رئیس تان باز گردانید. سریع حرکت کنید، تاخیر نکنید. اثر مثبت این کار، یعنی در خواست مسئولیت بیشتر و سپس انجام سریع و بدون تاخیر آن بر اطرافیانتان واقعا شگفت انگیز است.

خیلی زود، من به یک آچار فرانسه برای رئیسم مبدل شدم، هر زمانی که او نیاز به انجام کار فوری داشت قبل از همه افراد اجرایی دیگر، که برخی از آن ها سال ها بود که در آن جا کار می کردند، به سراغ من می آمد. در مدت زمان کوتاهی، در آن سازمان رشد کردم.

راز موفقیت

سال ها قبل، رئیس بازنشسته اتاق بازرگانی آمریکا، در میهمانی خداحافظی اش، قصه ای گفت. او یکی از با احترام ترین تاجران آمریکا و سایر کشور ها بود. شهرت او، در زمینه کیفیت کار به حدی بود که هر کس دیگری در بازرگانی، رویای رسیدن به آن را داشت.

او گفت که در زمان جوانی، در دورانی که ناموفق و فقیر بوده است، روزی از کنار نوشته تابلو اعلانات دبیرستان عبور می کرده. در هنگام عبور از جلوی تابلوی اعلانات، چیزی در درون او، وادارش می کند تا بایستد و نوشته پای تابلو را مطالعه کند. آن جا نوشته شده بود که موفقیت در زندگی، متناسب با کاری است که بیش از انجام وظیفه ای که از شما انتظار می رود، انجام می دهید.

او به شنوندگان گفت که این کلمات زندگی اش را تغییر دادند. تا قبل از آن، او فکر می کرد خوب کاری می کند، چون هر کاری به او گفته می شود و یا از او انتظار می رفت را انجام می داد. ولی از آن زمان به بعد، تصمیم گرفت که بیش از آن چه از او انتظار می رود، کار کند. تصمیم گرفت یک مایل بیشتر مسیر را بپیماید و بیشتر از آن چه به او پرداخت می کنند کار کند.

از آن روز تا آخرین روز کاریش کمی زودتر از خواب بیدار می شد، کمی سخت تر کار می کرد و کمی دیر تر محل کار را ترک می کرد. او با سرعت بیشتری از وظیفه ای به وظیفه ای دیگر و از مشتری ای به مشتری دیگری حرکت می کرد و چیزی که همواره اتفاق می افتد این بار هم رخ داد.

سریع تر حرکت کردن او، باعث شد تجارب بیشتری به دست بیاورد. تجربه بیشتر، باعث شد که کار ها را بهتر انجام دهد. بهتر انجام دادن کار ها، باعث شد در همان دوره زمانی نتایج بهتری را کسب کند. در زمان کوتاهی درآمد او افزایش یافت و ارتقا درجه پیدا کرد.

با سریع تر کار کردن و همواره بیشتر از حد انتظار کار کردن، او، در شغل خود تبدیل به یک اتومبیل پر شتاب شد و با سرعت بیشتری به سوی موفقیت حرکت کرد. به زودی ارتقا یافت و در سازمان جدیدی مشغول به کار شد سپس در صنعت جدیدی استخدام شد و مسئولیت تازه ای یافت. در هر شرایطی او یک استراتژی داشت. بیشتر از آن چه دریافت می کنید، کار کنید. بیش از آن چه دیگران از شما انتظار دارند کار کنید. یک مایل به جلوتر بروید. مشغول کار شوید. به پیش بروید. حرکت را آغاز کنید و وقت را هدر ندهید و هیچ وقت به پشت سرتان نگاه نکنید.

بیشتر بخوانید: خلاقیت خود را رها کن!

درایت یک مرد فرزانه

توماس جفرسون در جایی نوشته است تصمیم بگیرید که هیچ گاه بیکار نباشید. کسی که هیچ زمانی را از دست ندهد، فرصت نمی کند که درمورد کمبود وقت شکایت کند. اگر همواره مشغول انجام کاری باشیم، حجم کارهایی که به پایان می رسانیم شگفت انگیز خواهد بود.

و سپس می نویسد در تمام عمرم هرگز نشده است که با طلوع خورشید همچنان در بستر باشم.

زمان به هر ترتیب می گذرد

در اینجا نکته مهمی وجود دارد. زمان به هر ترتیب می گذرد. هفته ها، ماه ها و سال های عمر شما در هر شرایطی می گذرند. تنها سوالی که وجود دارد این است که با این زمان قصد دارید چه کاری انجام دهید؟

اگر روز ها یکی پس از دیگری در هر شرایطی می گذرند، چرا کمی زودتر بیدار نمی شوید، کمی سخت تر کار نمی کنید و کمی بیشتر در محل کار نمی مانید؟ با این کار بیش از هر کار دیگری که تصور کنید پای خود را بر روی پدال گاز شغل خود فشار می دهید.

به پیش بروید و به پیش روی ادامه دهید

کلید افزایش درآمد قانون جنبشی موفقیت است. این قانون می گوید که هنگامی که می خواهید کار یا حرکتی را آغاز کنید، انرژی زیادی از شما صرف می شود. ولیکن زمانی که حرکت خود را آغاز کردید، ادامه حرکت، انرژی به مراتب کمتری را لازم دارد.

قانون انرژی جنبشی مانند سایر موارد، درمورد موفقیت هم صادق است. افراد موفق، همواره مشغول هستند. آن ها زود از خواب بر می خیزند و حرکت را زودتر آغاز می کنند و تمام روز جنبش و حرکت خود را حفظ می کنند. آن ها همواره کار می کنند و آن ها دائما مانند یک هدف متحرک در جنب و جوش هستند.

وقت خود را با دقت برنامه ریزی کنید

افراد موفق، روز ها و ساعت ها و حتی ربع ساعت های خود را با دقت برنامه ریزی می کنند. در تمام تحقیقات به عمل آمده مشخص شده است که برنامه ریزی دقیق با درآمد بالا ارتباط مستقیم دارد. در جامعه ما پر درآمد ترین حرفه ها وکلا و پزشکان هستند. آن ها تک تک دقیقه هایی که باید به یک پرونده یا بیمار اختصاص دهند را مدیریت می کنند.