احتمالا نام قانون مورفی را شنیده اید و در اتفاقات ریز و درشت زندگیتان یادی از کسی کردید که این قانون را ساخته و بر سر زبان ها انداخته!
مثلا فرض کنید صبح زود بیدار شدید و می خواهید یک صبحانه مفصل خوشمزه برای خودتان حاضر کنید؛ سر میز نشستید و در همین حین که مشغول مالیدن کره بادام زمینی به نان تست خود هستید؛ نان از دست شما می افتد. به اولین چیزی که فکر می کنید چیست؟
شما را نمیدانم ولی من در همان ثانیه اول از ته قلبم آرزو می کنم که آن سمت نان که حاوی کره بادام زمینی است به زمین برخورد نکرده باشد چون واقعا تمیز کردن زمین حوصله سر بر و وقت گیر است. البته کسانی که به قانون مورفی معتقد هستند زحمت آرزو کردن به خود نمی دهند زیرا مطمئن هستند که باید برای تمیز کردن زمین خود را آماده کنند.
قانون مورفی به طور خلاصه می گوید: اگر چیزی می تواند اشتباه پیش برود، همین خواهد شد. این جمله آشنا که عنوان اصلی قانون مورفی است در منابع انگلیسی به صورت زیر نوشته می شود:
'if anything can go wrong it will'
این نام به افتخار آقای مهندس ادوارد مورفی، انتخاب شد. ایشان مهندس پروژه MX981 در نیرو هوایی بودند و این پروژه به منظور مشاهده میزان کاهش سرعت ناگهانی یک فرد در یک تصادف طراحی شده بود. اولین بار این جمله توسط مهندس مورفی در یکی از روز هایی که مشغول کار بر پروژه بود به کار رفت. هنگامی که او متوجه شد مبدل به اشتباه سیم کشی شده است، تکنسین مسئول را نفرین کرد و گفت اگر راهی برای اشتباه کردن وجود داشته باشد، او (تکنسین) آن را پیدا خواهد کرد.
جالب است بدانید که مدیر پروژه لیستی از قوانین نوشته بود و پس از این اتفاق، این گفته آقای مورفی را هم به لیست تحت عنوان قانون مورفی اضافه کرد. البته که نمی توان گفت این قانون توسط او ساخته شده است زیرا قبل از هر انسان زنده ای این اتفاقات می افتاد و هزاران سال است که به اشکال مختلف در زندگی خودمان شاهد آن هستیم.
در واقع آقای مورفی یک قانون قدیمی را که سال ها بود به شکلی اساسیتر وجود داشت، گرفت و نامی برای آن گذاشت. نویسنده منبع مقاله ای که در حال خواندن آن هستید آقای جو اسمیت است که معتقد است این قانون کلی و قدیمی به نام قانون ساد (Sod) شناخته شده است. گرچه مردم کمی این قانون را به این اسم می شناسند و اگر هم بشناسند غالبا آن را قانون مورفی می نامند، اما در شهرستان انگلیسی یورکشایر این قانون به ساد معروف است و نسل هاست که آن را به این نام می شناسند.
قانون مورفی به کمک تبلیغات و حمایت های نیرو هوایی مشهور شد و بر سر زبان ها افتاد. به خاطرات آقای مورفی بر می گردیم تا ببینیم در ادامه داستان چه اتفاقی می افتد:
اندکی بعد از داستان سیم کشی اشتباه، پزشک نیرو هوایی، دکتر جان پل استپ یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد. او در این کنفرانس مطبوعاتی گفت که عملکرد خوب آن ها و برخوداری از ایمنی لازم را مدیون اعتقاد راسخ شان به قانون مورفی هستند که همواره در تلاش بودند تا آن را دور بزنند و از وقوع یک اتفاق ناگوار جلوگیری کنند. در ادامه فعالان عرصه هوافضا در طی چند ماه آینده از این قانون و نام آن به طور گسترده در تبلیغات خود استفاده کردند و طولی نکشید که در بسیار از اخبار و مجلات و مقالات نام قانون مورفی به چشم می خورد.
افراد دیگری هم قوانینی شبیه به قانون مورفی را در زندگی خود دارند. برای مثال، مدیر پروژه نورثروب، آقای نیکولز چند قانون برای خودش داشت که در قانون چهارم به یک مورد جالب اشاره می کند:
از هر اقدامی که نتیجه غیرقابل قبولی داشته باشد خودداری کنید.
دکتر نیکولز هنوز مشغول فعالیت است. او در آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا در پاسادنا، مدیر کنترل کیفیت پروژه وایکینگ برای ارسال یک فضاپیمای بدون سرنشین به مریخ است.
دکتر استاپ را که به یاد دارید؟ همان دکتری که کنفرانس مطبوعاتی را ترتیب داد! او نیز یک پارادوکس جالبی را بیان می کند که بر اساس آن می گوید: استعداد جهانی برای ناتوانی، هر دستاورد انسانی را به یک معجزه باورنکردنی تبدیل می کند.
قانون مورفی در زندگی آقای مورفی به قدری تاثیر گذاشته بود که مرگ او را بسیار عجیب کرده بود! در ایالات متحده آمریکا، هنگامی که خورشید در حال غروب بود، بنزین ماشین آقای مورفی تمام شد. در این هنگام او به سمت پمپ بنزین و در جهت ترافیک، قدم زنان در حال حرکت بود که از پشت یک گردشگر انگلیسی که در سمت اشتباه رانندگی می کرد به او زد. این اشتباه حتی به علت دیده نشدن آفای مورفی نیز نبود زیرا که او لباس سفیدی پوشیده بود که به خوبی دیده می شد.
پس از گذشت این همه سال، هنوز هم بر سر منشا قانون مورفی اختلاف نظر است و حتی این اختلاف منشا سیاسی نیز دارد. بر اساس یک روایت دیگر، فرمانده جی مورفی یک افسر تدارکات برای نیروی دریایی ایالات متحده در دهه 1930 بود. او که مسئول خرید هواپیما بود؛ هنگام نظارت بر طراحی و توسعه هواپیما های جدید، سعی کرد تعمیر و نگهداری را دو نفر دیگر از اعضا به نام های گرومن و داگلاس آموزش دهد. بر اساس گفته ها یکی از جملاتی که او به کار برده بود عبارت زیر بود:
اگر یک نصب کننده هواپیما در یکی از ناوهای ما بتواند یک قطعه سرویس شده را دوباره به اشتباه نصب کند، روزی این کار را خواهد کرد.
احتمالا از اختلاف بین بریتانیایی ها و ایرلندی ها شنیده اید؛ ایرلندی ها مدت هاست که مورد شوخی بریتانیایی ها قرار می گیرند و از آنجایی که مورفی یک نام ایرلندی است، بریتانیایی ها این قانون را یک شوخی تلقی می کنند. به گونه ای که آن ها تصور می کنند که بر اساس این قانون، مسئول هر خرابکاری ای ایرلندی ها هستند زیرا آن ها سهل انگار و احمق اند.
در نهایت به این قانون چیز هایی هم اضافه شد. برای مثال می گویند اگر چیزی بتواند بد پیش برود، همین طور خواهد شد و این اتفاق در بدترین زمان ممکن خواهد افتاد. شاید خوش بینانه نباشد اما گویا کسانی هم هستند که به این قانون معتقدند!
در ادامه قصد داریم قانون مورفی را در تمام رشته ها و ابعاد و شرایط زندگی انسان بررسی کنیم و ببینیم که ما نیز به این قانون معتقد هستیم یا خیر؟!
البته که قرار نیست آزمون خاصی بدهید اما با شنیدن جملات زیر که بر اساس قانون مورفی در موقعیت های گوناگون نوشته شده اند می توانید متوجه شوید که افکار شما چقدر بر این قانون منطبق است.
قوانین جامع مورفی:
- هیچ چیز به آن راحتی که به نظر می رسد نیست.
- همه چیز بیشتر از آنچه فکر می کنید طول می کشد.
- هر چیزی که ممکن است اشتباه شود، اشتباه خواهد شد.
- اگر امکان رخ دادن چند اشتباه در یک کار وجود داشته باشد، آن اشتباهی که بیشترین آسیب را وارد می کند اتفاق خواهد افتاد.
- حتی اگر چیزی به این راحتی ها دچار اشتباه نمی شود، بالاخره دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد.
- اگر متوجه شوید که چهار راه برای رخ دادن یک اتفاق بد یا بروز یک اشتباه وجود دارد و شما برای هر چهار تای آن ها آماده باشید، راه پنجمی که برای آن آماده نیستید پیش پای شما قرار خواهد گرفت.
- اگر به نظر می رسد همه چیز خوب پیش می رود، واضح است که چیزی را نادیده گرفته اید.
- غیرممکن است که چیزی را بدون خطا بسازیم زیرا احمق ها بسیار باهوش هستند.
- هر زمان که قصد انجام کاری را دارید، ابتدا باید کار دیگری انجام دهید.
- نور انتهای تونل فقط نور قطاری است که می آید.
شاید هنگام خواندن برخی از این جملات بخندید و بگویید که دیگر بیش از حد دارند اغراق می کنند اما تصور کنید که حتی در یک سیستم نظامی که به قانونمندی و نظم مشهور هستند هم می توان اثراتی از قانون مورفی را پیدا کرد. در ادامه با هم چند جمله از آن را می خوانیم:
- هیچ طرح جنگی هرگز از تماس با دشمن جان سالم به در نمی برد.
- آتش، دوستانه نیست.
- خطرناک ترین چیز در منطقه جنگ افسر با نقشه است.
- مشکل انتخاب راه آسان این است که دشمن قبلاً آن را مین گذاری کرده است.
- وجود دوستان در منطقه برای حفظ بقای شما ضروری است؛ زیرا که به دشمن این امکان را می دهد تا به شخص دیگری شلیک کند.
- هر چه بیشتر از مواضع خود جلوتر باشید، احتمال شلیک کوتاه توپخانه شما بیشتر می شود.
- اگر پیشروی شما به خوبی پیش می رود، در کمین می روید.
- Quartermaster فقط دو اندازه دارد، خیلی بزرگ و خیلی کوچک.
- اگر می خواهید یک افسر با عجله باشید، چرت بزنید.
- تنها چیزی که دقیق تر از آتش ورودی از سوی دشمن است، آتش ورودی از سوی نیرو های خودی است.
- اگر گروهبان شما می تواند شما را ببیند، دشمن نیز می تواند شما را ببیند.
اگر می خواهید بیشتر بخندید می توانید جملات زیر را بخوانید؛ این جملات، جملات قانون مورفی درمورد عشق هستند که البته شاید در این زمینه بتوانیم در اطرافیانمان زوج هایی را پیدا کنیم که اثبات کننده آن ها باشند یا حتی شاید خودمان نیز با کسی در رابطه بوده ایم که باعث شده است پس از خواندن این جملات، قانون مورفی را تحسین کنیم.
بیشتر بخوانید: از رابطه یک طرفه فرار کنید !
قوانین مورفی درباره عشق:
- همه افراد دارای ویژگی های خوب در رابطه هستند و کسی نمانده.
- اگر کسی تا الان ازدواج نکرده پس حتما یک دلیلی دارد.
- هر چه فردی خوب تر باشد از شما دور تر است.
- حاصل ضرب مغز در زیبایی در دردسترس بودن همواره یک عدد ثابت است.
اگر برای درک جمله بالا به مشکل برخوردید احتمالا قوانین ضرب ریاضیات را فراموش کرده اید؛ منظور از این جمله این است که هیچکس هر سه ویژگی باهوش بودن، زیبا بودن و آماده بودن برای ورود رابطه را با هم و به اندازه بالا و قابل توجه ندارد. مثلا اگر یک فرد بسیار با هوش است احتمالا زیبایی چندانی ندارد یا اگر فردی بسیار زیباست با فرد دیگری در رابطه است و شما نمی توانید به او دسترسی داشته باشید.
- میزان عشقی که کسی نسبت به شما احساس می کند با میزان دوست داشتن شما نسبت معکوس دارد.
- با پول نمی توان عشق را خرید، اما مطمئنا موقعیت عالی برای چانه زنی برای شما به ارمغان می آورد.
- در دسترس بودن تابع زمان است. لحظه ای که شما علاقه مند می شوید، لحظه ای است که آنها شخص دیگری را پیدا می کنند.
یک اصطلاح رایج بین ایرانی ها، اصطلاح " بخند دنیا دو روزه " است. البته که قرار نیست اینجا به بررسی این عبارت بپردازیم اما از ترکیب فلسفه و قانون مورفی می توان یک عبارت مشابه همین ساخت و آن هم این است: بخند، فردا بدتر خواهد بود (Smile . . . tomorrow will be worse.)
گرچه در هر علمی که نگاه کنید می توانید حفراتی را پیدا کنید که هیچ توجیهی ندارند یا لااقل هنوز دلیل و منطقی برای آن پیدا نشده است اما قوانین مورفی بر روی علم نیز تا حدودی صادق است! اگر باور نمی کنید جملات زیر را بخوانید:
- با نگاه کردن به ریل هرگز نمی توانید بفهمید که قطار به کدام سمت رفت.
- هر زمان که یک سیستم کاملاً تعریف می شود، یک احمق لعنتی چیزی را کشف می کند که یا سیستم را لغو می کند یا آن را غیرقابل تشخیص گسترش می دهد.
- فناوری تحت سلطه کسانی است که آنچه را که نمی فهمند مدیریت می کنند.
- اگر سازندگان ساختمان ها را به روشی که برنامه نویسان برنامه می نوشتند می ساختند، اولین دارکوبی که می آمد تمدن را نابود می کرد.
- دامنه توجه یک کامپیوتر فقط به اندازه سیم برق است.
-متخصص کسی است که بیشتر و بیشتر در مورد کمتر و کمتر می داند تا زمانی که مطلقاً همه چیز را در مورد هیچ نداند.
در انتها اگر این بار مشغول درست کردن صبحانه بودید و خراب کاری کردید یا مثلا می خواستید کلید را از جیب خود بیرون بیاورید و فکر کردید که آن را در جیب راست یا چپ خود گذاشتید بهتر است کمی به قانون مورفی فکر کنید و سپس تصمیم بگیرید!
منبع:
https://www.dictionary.com/browse/murphy-s-law
http://www.murphys-laws.com/murphy/murphy-true.html
https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/sods-law