شاید شما هم مثل خیلی از افراد دیگر فکر میکنید خشونت علیه زنان یعنی به باد کتک گرفتن آنها و زیر دست و پا لهشان کردن. برای همین ممکن است نه از روی قصد و غرض بلکه از سر نا آگاهی شما هم متاسفانه خشونت هایی را علیه زنان انجام داده باشید چرا که خشونت را تنها در این عبارت خلاصه میکنید " آزار و اذیت جسمی و فیزیکی زنان" اما باید بدانید خشونت علیه زنان مصادق بسیاری دارد که تنها یکی از آنان آزار و اذیت جسمی آنان است. ما در این نوشتار سعی داریم شما را با یکی دیگر از مصادیق خشونت علیه زنان که متاسفانه هنگام ازدواج رخ میدهد و در ایران امروز نیز رواج بسیاری یافته است خواه از روی ناآگاهی خواه از روی قصد و غرض آشنا نماییم. اگر علاقهمند به کسب اطلاعات در این زمینه هستید میتوانید تا انتهای این نوشتار ما را همراهی نمایید.
خشونت علیه زنان: چرا ازدواج نمی کنی؟
متاسفانه یکی از مصادیق بارز خشونت علیه زنان پرسیدن سوال " چرا ازدواج نمیکنی؟" از دختران و زنان مجرد است. همانطور که همه ما یعنی همه افراد با شعور میدانیم ازدواج کردن هر کس و حتی زمان آن کاملاً امری شخصی است و ما حق نداریم با پرسیدن این سوال دختران و زنان سرزمینمان را برنجانیم. حق نداریم آن ها را با هم سن و سال های خودشان که ازدواج کردهاند مقایسه کنیم. حق نداریم مدام به آن ها بالا رفتن سنشان را گوشزد کنیم میدانید چرا؟! حتماً میدانید. چون ما نمیدانیم دختر نازنینمان آیا شرایط ازدواج کردن را دارد یا نه، چون ما نمیدانیم موقعیت ازدواج که خودش میخواهد داشته باشد برایش پیش آمده است یا نه. چون ما نمیدانیم از نظر روحی شرایط ازدواج کردن را دارد یا نه. چون ما نمیدانیم آیا هم اکنون تعریف درستی از ازدواج و زندگی زناشویی دارد یا نه. چون ما نمیدانیم چه اهدافی در زندگی دارد. چون ما از خیلی چیزهای دیگر خبر نداریم و بسیاری از چونهای از این دست. بسیاری از افراد به خصوص بزرگترها علت پرسیدن این سوال و دخالت کردن در این امر را از سر دلسوزی و از روی محبت میدانند چون معتقدند که سرد و گرم روزگار را چشیدهاند و بهتر میدانند که ازدواج چه زمانی و در چه سنی خوب است اما ما به این عزیزان میگوییم شما فقط و فقط میتوانید یک مشاور خوب باشید آن هم زمانی که دخترانمان از شما کمک بخواهند باور کنید این سوال بیش از آن که نشان دهنده محبت و علاقه شما باشد برای آن ها ناراحت کننده است. پس بیایید دست از پرسیدن این سوال برداریم.
خشونت علیه زنان: تو خونه اجاره ای سکونت دارید؟
یکی دیگر از مصادیق خشونت علیه زنان هنگام ازدواج پرسیدن این سوال و مهم بودن جواب آن است " تو خونه اجارهای سکونت دارید یا مال خودتان است؟"
عزیزانی که این مطلب را میخوانید بیایید خودمان را جای دختر نازنینی بگذاریم که هنگام خواستگاری این سوال را از او میپرسند خوب خودتان را جای او گذاشتید چه حسی به شما دست داد آیا این را نوعی خشونت علیه خود نمیدانید؟! وضع مالی مهم است اما چقدر؟! چرا ما توصیههای قرآن کریم و سنت رسول اکرم (ص) را در زمینه ازدواج فراموش کردیم و به خود اجازه دادیم مناسب و یا نامناسب بودن دختری را برای ازدواج با اجارهای بودن و یا نبودن خانهشان بسنجیم؟!
خشونت علیه زنان: خوشگل هست یا نه؟
از دیگر مصادیق خشونت علیه زنان هنگام ازدواج ملاک قرار دادن زیبایی چهره اوست. زیبایی چهره مهم است چرا که نمیشود با کسی زندگی کرد که از چهرهاش خوشت نمیآید اما یک نکته را خیلی از ما فراموش کردیم زیبایی امری نسبی است یعنی چه یعنی این که ممکن است من دختری را زیبا بدانم و شما متوسط. پس وقتی کسی دختری را برای ازدواج معرفی کرد چرا باید از او بپرسیم خوشگل هست یا نه؟ چرا نمیخواهیم مودبانه با خانواده دختر تماس بگیریم تا بیشتر با آن ها آشنا شویم و خودمان از نزدیک دخترشان را البته بدون کمترین بیاحترامی و کم حرمتی ببینیم. در ضمن نباید هرگز این نکته بسیار مهم را از یاد ببریم هیچ دختری زشت نیست و اگر به دل ما ننشست دلیل بر بر زشتی بودن او نیست.
خشونت علیه زنان: قد و وزنش چطوره؟ چاقه یا لاغر؟
از دیگر مصادیق خشونت علیه زنان پرسیدن این سوال است: قد و وزنش چطوره؟ چاقه یا لاغر؟" بیایید خودمان به این سوال جواب دهیم: برای انتخاب یک دختر برای زندگی مشترک که قرار است در تمام عمر همراه و شریکمان باشد و مادر بچههایمان آیا رفتار و منش او مهم تر است یا قد و وزن و هیکلش که ممکن است دستخوش تغییرات بسیاری قرار بگیرد و همیشه به یک شکل نباشد؟ آیا هنگام ازدواج، پسران سرزمینمان باید به خلق و خوی دختران که در بسیاری مواقع به ندرت تغییر پذیرند توجه کنند یا به قد و وزن و هیکل که تغییر پذیر است و به یک تب بند؟ با پاسخ به این سوال اگر کمی منصف باشیم قد و وزن و هیکل و حتی چاق و یا لاغر بودن طرف مقابل در نظرمان رنگ میبازد. پس بیایید لااقل هنگام ازدواج چیزهایی را ملاک قرار دهیم که تغییر ناپذیرند و یا به ندرت تغییر میپذیرند نه چیزهایی که نمیشود به بودن همیشگی آن ها اعتماد کرد.
خشونت علیه زنان: دفترچه بیمه تو نشون بده
از دیگر موارد خشونت علیه زنان هنگام ازدواج این است که هنگام خواستگاری از آن ها بخواهیم دفترچه بیمهشان را نشان دهند تا معلوم شود بیماری خاصی داشتهاند یا نه و این که زیاد به پزشک مراجعه میکنند یا نه. بیایید در این مورد هم کمی فکر کنیم. آیا همه ما انسان نیستیم و ممکن نیست روزی مریض شویم؟! پس چرا این حق را به خود میدهیم تا انتظار داشته باشیم طرف مقابلمان مریض نشده باشد. در ضمن مطمئن باشید دختران سرزمینمان ایران آنقدر مورد اعتماد و با صداقت هستند که وقتی در زمینه سلامتیشان موضوع مهمی وجود داشته باشد حتماً و حتماً آن را مطرح خواهند کرد چون میدانند با پنهان کاری چند ماهه و حتی چند ساله نمیشود زندگی کرد و در زندگی موفق شد. پس هنگام خواستگاری هرگز از آن ها نخواهیم دفترچه بیمه خود را نشان دهند. با یک سوال ساده و محترمانه بدون درخواست دفترچه بیمه باور کنید میشود به سلامتی طرف مقابل پی برد.
خشونت علیه زنان: با یه عمل زیبایی شاید مورد پسند واقع بشه
وقتی در جامعهای زیبایی ملاک ازدواج و خواسته شدن قرار میگیرد خشونتی دیگر علیه زنان هنگام ازدواج به وجود میآید که در قالب عملهای زیبایی نمود پیدا میکند. دختران برای آن که مورد پسند واقع شوند با انجام عملهای زیبایی دست به چهره طبیعی خود میبرند و با ایجاد تغییراتی در آن سعی میکنند خواسته شوند و مورد پسند قرار بگیرند اما آیا این مصادق خشونت علیه زنان نیست؟ آیا این نشان دهنده این نیست که ما فقط و فقط به آن ها به چشم یک ابزار نگاه میکنیم که برای ارضای نیازهای جنسی به درد میخورند و بس.
آیا این نشان دهنده آن نیست که هنر و تواناییهای آنان را در زمینههای گوناگون نادیده میگیریم چون فکر میکنیم آن ها فقط باید زیبا باشند و نیازهای جنسی مردان را برطرف کنند. آیا این نشان دهنده آن نیست که زیباییهای درونی و حجب و حیای آن ها را نادیده میگیریم و فقط به زیباییهای ظاهری آن ها توجه میکنیم. میدانید با این کار چه ظلم بزرگی در حق آن ها میکنیم چرا باید در زمینه استفاده از لوازم آرایشی در رتبه یک جهان قرار بگیریم؟ چرا باید در انجام عملهای زیبایی جایگاه اول را در دنیا به خود اختصاص دهیم؟ آیا تا به حال به پاسخ این سوال ها فکر کردهاید؟ آیا این ما نیستیم که با ملاک قرار دادن زیبایی چهره این فکر را در زنان به وجود آوردیم که تا زیبا نباشند خواسته نمیشوند و کسی آن ها را دوست نخواهد داشت؟ به راستی چقدر ما و افکار ما در این زمینه موثر است؟ ما از شما خواهش میکنیم اندکی به این سوالات و پاسخ آن ها فکر کنید. زنان سرزمین ما پر از استعداد و تواناییاند میتوانند شکوفا شوند و خوش بدرخشند پس نباید با ملاک قرار دادن زیبایی چهره در آن ها خودکم بینی را در آنان به وجود آوریم و آن ها را وادار کنیم به جای کشف استعدادها و شکوفا کردن آن ها به دنبال عملهای زیبایی و پیاده کردن انواع آرایش های گوناگون روی چهرههای طبیعی و خدادادی خود باشند.
خشونت علیه زنان: حتماً باید شاغل باشه
از دیگر مصادیق خشونت علیه زنان این است که حتماً و حتماً بخواهیم که شاغل باشند و در بین دختران شاغل به دنبال همسر بگردیم. هر کس برای ازدواج برای خود معیارهایی دارد نمیشود کسی را به زور وادار کرد که دست از معیار و ملاکهایش بردارد اما برخی از آن ها به قدری مضحک و خنده آور هستند که نمیشود در برابرشان سکوت کرد و چیزی نگفت. این که فقط و فقط شاغل بودن را ملاک انتخاب همسر قرار دهی ممکن است بسیاری از موقعیتهای خوبی را که سر راهت قرار گرفتهاند از دست بدهی. بیایید در این زمینه نیز اندکی منطقیتر فکر کنیم و تعصب را کنار بگذاریم. ملاک قرار دادن فقط و فقط یک چیز و بیتوجهی به سایر موارد دیگر که بسیار مهم هستند و برای زندگی زناشویی حیاتی نتیجهای جز پشیمانی نخواهد داشت. باور کنید.