هنگامی که در مطب پزشکان می نشینیم عموما افرادی را می بینیم که به خاطر سرماخوردگی ساده یا سرفه یا اسهال و استفراغ مراجعه کردند. روانپزشکان که با کیس های پیچیده تری سر و کار دارند غالبا بیمارانی را می بینند که به افسردگی یا دوقطبی مبتلا هستند. با گسترش علم آموزی و افزایش سواد حتی در مناطق دور افتاده، دیگر این بیماری ها ناشناخته نیستند و مردم تا حد خوبی با آن ها آشنا هستند اما همچنان بیماری هایی وجود دارند که برای همه ما شگفت انگیز هستند و البته می تواند برای خود بیمار نیز رنج آور باشد و درک او را از محیط پیرامون و زندگی تغییر دهد. شاید برایتان عجیب باشد اما برخی از اطرافیان ما ممکن است ما و سایرین را به عنوان فردی فریب کار بدانند که جایگزین نزدیکان آن ها شدیم یا حتی ممکن است چهره ما برایشان آشنا نباشد. در این مطلب قصد داریم به بررسی پنج مورد از این بیماری های عجیب بپردازیم:
آکینتوپسیا:
آکینتوپسیا از زبان یونانی مشتق شده است: a به معنی "نه"، kine برای "حرکت" و opsia برای "دیدن". Akinetopsia به"کوری حرکتی" اشاره دارد که در آن بیمار به طور خاص در درک اجسام در حال حرکت با شدت متغیر و به ندرت کامل مشکل دارد. پدیده Zeitraffer یکی دیگر از اختلالاتی است که شباهت بسیاری به این بیماری دارد و در واقع پدیده Zeitraffer یک ادراک تغییر یافته از سرعت اجسام متحرک است و بیمار ممکن است یک تجربه توهمی از حرکت کند را توصیف کند. تصور می شود که این اختلال مربوط به اختلال در عملکرد شبکه های مغزی مسئول درک بصری سرعت است. آکینتوپسی می تواند همراه با سایر تظاهرات جدی تر بینایی همراه باشد یا به صورت جداگانه در بیمار رخ دهد. این بیماران اغلب دیگر نمی توانند به بینایی خود تکیه کنند و اغلب شنوایی خود را برای کمک به تخمین فاصله و تعامل با افراد دیگر آموزش می دهند.
چندین علت برای ایجاد آکینتوپسی شناسایی شده است که عبارتند از: انفارکتوس، آسیب مغزی تروماتیک، بیماری تخریب کننده عصبی مانند آلزایمر (نوع بینایی بیماری آلزایمر/ آتروفی قشر خلفی)، صرع، اختلال ادراک مداوم توهم زا (HPPD) و اثر نامطلوب دارو. تصور میشود که Akinetopsia با آسیب به بخش گیجگاهی میانی V5مغز، که شامل اتصال Tempro_parieto_occipital است ارتباط دارد. این آسیب اغلب دو طرفه است اما در مواردی آسیب یک طرفه نیز مشاهده شده است.
اطلاعات بصری در قشر ارتباط بینایی V1-2 دریافت می شود، سپس حرکت بینایی فضایی در ناحیه V5 پردازش می شود. آسیب به این ناحیه آخر ممکن است منجر به ناتوانی در درک یا تشخیص حرکت یا به عبارتی "Akinetopsia" شود. تشخیص آکینتوپسی به صورت بالینی انجام می شود و متاسفانه هیچ آزمایش تشخیصی یا یافته های معاینه پاتوگنومونیک وجود ندارد.
پروسوپاگنوزیا:
Prosopagnosia که به عنوان کوری صورت نیز شناخته می شود، به این معنی است که فرد توانایی تشخیص چهره افراد را از دست می دهد. صورت کوری اغلب از بدو تولد افراد را گرفتار می کند و معمولاً مشکلی است که فرد در بیشتر یا تمام عمر خود با آن مواجه است؛ در نتیجه می تواند تأثیر شدیدی بر زندگی روزمره داشته باشد. بسیاری از افراد مبتلا به پروسوپاگنوزیا قادر به تشخیص اعضای خانواده، شریک زندگی یا دوستان نیستند. آن ها ممکن است با استفاده از راهبردهای جایگزین برای شناخت افراد، مانند به خاطر سپردن نحوه راه رفتن یا مدل مو، صدا یا لباس، با آن مقابله کنند. اما این نوع استراتژی ها همیشه جواب نمیدهند - به عنوان مثال، زمانی که یک فرد مبتلا به پروسوپاگنوزیا با فردی در مکانی ناآشنا ملاقات میکند؛ این بیماری بیش از پیش می تواند برای او مشکل ساز باشد.
یک فرد مبتلا به پروسوپاگنوزیا ممکن است از تعامل اجتماعی اجتناب کند و به اختلال اضطراب اجتماعی، ترس شدید از موقعیتهای اجتماعی، مبتلا شود. آن ها همچنین ممکن است در ایجاد روابط مشکل داشته باشند یا مشکلاتی را در حرفه خود تجربه کنند. افسردگی در میان این افراد بیش از هر اختلال دیگری رایج است. برخی از افراد مبتلا به پروسوپاگنوزیا نمی توانند برخی از حالات چهره را تشخیص دهند، سن یا جنسیت یک فرد را قضاوت کنند یا نگاه یک فرد را دنبال کنند حتی گاها ممکن است این بیماران حتی چهره خود را در آینه یا در عکس تشخیص ندهند.
Prosopagnosia می تواند بر توانایی فرد در تشخیص اشیاء مانند مکان ها یا اتومبیل ها تأثیر بگذارد. بسیاری از افراد به علت ناتوانی در پردازش زوایا یا فاصله، یا مشکلات به خاطر سپردن مکان ها و نشانه ها در مسیریابی نیز مشکل دارند. دنبال کردن فیلمها یا برنامههای تلویزیونی میتواند برای این بیماران تقریباً غیرممکن باشد، زیرا آنها برای تشخیص شخصیت ها تلاش میکنند. حال که صحبت از دنیای فیلم ها و سینما شد جالب است بدانید که اخیرا، برد پیت، بازیگر مطرح و سرشناس هالیوود اعلام کرده است که به این بیماری مبتلاست و در تشخیص چهره ها مشکل دارد.
فردی که مبتلا به پروسوپاگنوزیا است ممکن است نگران این باشد که وقتی فردی را نمیشناسد در نظر او، بیادب به نظر برسد یا اینکه به نظر بیاید او علاقه ای به ادامه ارتباط یا صحبت کردن ندارد.
دو نوع پروسوپاگنوزیا وجود دارد:
- پروسوپاگنوزی رشدی : حالتی که فرد بدون آسیب مغزی دچار پروسوپاگنوزی می شود
- پروسوپاگنوزی اکتسابی: حالتی که فرد پس از آسیب مغزی، اغلب به دنبال سکته مغزی یا آسیب سر، دچار پروسوپاگنوزی می شود.
در گذشته تصور می شد که بیشتر موارد پروسوپاگنوزیا پس از آسیب مغزی (پیش بینی اکتسابی) رخ می دهد اما تحقیقات نشان داده است که افراد بسیار بیشتری نسبت به آنچه که در ابتدا تصور میشد، بدون آسیب مغزی (پرتوپاگنوزی رشدی) مبتلا به پروسوپاگنوزیا هستند.
اورباخ_ویث:
همه ما دوست داریم در نظر دیگران، انسان هایی شجاع جلوه کنیم و هیچ کس علاقه ای ندارد که به خاطر ترس هایش مسخره شود یا در شرایط سخت قرار بگیرد. این تقابل بین ما و ترس هایمان از لحظه ای که پا به این دنیا می گذاریم آغاز می شود اما برخی از ما به طرز شگفت انگیزی نیازی به این کشمکش ها ندارند چرا که به طور خدادادی از چیزی نمی ترسند!
در واقع سندرم اورباخ ویث یک اختلال روانی است که با آسیب به آمیگدال مغز که مرکز احساس ترس در ماست؛ آن را دچار نقص می کند و سپس فرد دیگر احساس ترس را تجربه نمی کند. ترسناک ترین کار ها و ارتفاعات و هیجانات برای این افراد، ترسناک نیست و همین موضوع می تواند دلیل بسیاری از حادثه هایی که برای بدل کاران یا کسانی که شغل های هیجان انگیزی دارند را توجیه کند.
سندرم کاپگراس:
سندرم کاپگراس (CS)، یا هذیان دوگانه، سندرمی است که توسط ژان ماری جوزف کاپگراس، روانپزشک فرانسوی نام گذاری شده است. در این سندرم فرد توهم دارد که اطرافیانش واقعی نیستند و با فرد دیگری شبیه به او جایگزین شده است. این توهم، معمولاً در افرادی که به بیماری های تخریب کننده عصبی مانند بیماری آلزایمر و زوال عقل مبتلا هستند، دیده میشود. یک مطالعه منتشر شده در مجله Alzheimer Disease & Associated Disorders به بررسی شیوع سندروم هایی که در شناخت اختلال ایجاد می کنند پرداخت؛ (Capgras در این دسته است) و نشان داد که در 650 بیمار مبتلا به انواع بیماری های عصبی وقایع شبیه کاپگراس در حدود 16 درصد از افراد مبتلا به آلزایمر و 16 درصد از افراد مبتلا به زوال عقل در این مطالعه رخ داده است. این توهم گاهی اوقات در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی، یا افرادی که آسیب مغزی یا بیماری دارند نیز دیده می شود.
شاهد بودن کاپگراس برای خانواده بسیار دردناک است. معمولاً نزدیکترین مراقبین کسانی هستند که متهم به خیانتکاری هستند. مهم است که به یاد داشته باشید که کاپگراس نشانه زوال عقل است، نه باور واقعی فرد مورد علاقه شما. از آنجا که این یک توهم است (یک باور غلط ثابت که نمی توان با آن استدلال کرد)، هیچ مقدار اطمینان، استدلال یا دلیلی نظر آنها را تغییر نمی دهد.
قبل از هر گونه مصرف دارو؛ بهتر است با رفتار درمانی کار را پیش ببریم. موارد زیر می تواند به اعضای خانواده در مدیریت کمک کند:
- با اعتقادات بحث نکنید این فقط باعث عصبانیت فرد می شود و بیشتر متقاعد می شود که درست می گوید.
- احساسات ترس، ناامیدی و عصبانیت عزیزتان را بپذیرید.
- تمرکز فرد را بر روی چیز دیگری قرار دهید؛ می توانید این کار را با یک فعالیت، گوش دادن به موسیقی یا ماشین سواری انجام دهید.
- خلاق باشید؛ در برخی موارد، مراقبی که متهم به فریبکاری است، ممکن است بتواند اتاق را ترک کند تا شخص «واقعی» را بگیرد، سپس دوباره به داخل خانه بازگردد و دیگر به عنوان یک فریبکار تلقی نشود.
اگر هذیان کپگراس باعث ناراحتی زیادی برای فرد مبتلا به زوال عقل شود، یا فرد خود یا مراقبانش را در معرض خطر قرار دهد (به آنها ضربه بزند)، ارزیابی پزشکی (و احتمالاً دارو) ضروری است. در طول ارزیابی پزشکی، مطمئن شوید که پزشک احتمال عفونت مثانه را بررسی میکند و هر گونه درد، یبوست و سوزش سر دل را ارزیابی می کند. داروهای حافظه مانند ریواستیگمین (Exelon)، گالانتامین (Razadyne) یا دونپزیل (Aricept) می توانند این علائم روان پریشی را در برخی از دمانس ها کاهش دهند.
سندرم Klüver-Bucy:
سندرم KBS یک اختلال مغزی بسیار نادر است که می تواند باعث از دست دادن حافظه و مشکلات رفتاری شود. برخی از افراد مبتلا به این بیماری سعی می کنند مواد غیر خوراکی بخورند. برخی دیگر میل جنسی غیرعادی شدید دارند. در موارد شدید، علائم شامل تشنج و زوال عقل است. آسیب به لوب گیجگاهی، یکی از بخش های اصلی مغز، باعث سندرم کلاور-بوسی می شود. این بخش از مغز به شما کمک می کند:
- خاطرات جدید را شکل دهید.
- شما را در رفتار های غذایی و جنسی راهنمایی می کند.
- اطلاعات حسی و احساساتتان را پردازش کنید.
سندرم Klüver-Bucy زمانی اتفاق میافتد که لوبهای تمپورال مغز، بهویژه هیپوکامپ و آمیگدال آسیب ببینند. آسیب مغزی ممکن است به دلیل ضربه به سر، عفونت یا دیگری بیماری ها باشد؛ به طور دقیق تر، آسیب مغزی تروماتیک و اختلالات عصبی مانند آنسفالیت هرپس سیمپلکس می تواند باعث ایجاد سندرم Klüver-Bucy شود. سندرم Klüver-Bucy افراد در هر سنی را تحت تاثیر قرار می دهد. بزرگسالان به احتمال زیاد به دلیل سکته مغزی یا آسیب سر به KBS مبتلا می شوند اما کودکان معمولاً به دلیل آنسفالیت هرپس سیمپلکس (تورم یا التهاب مغز) دچار سندرم Klüver-Bucy می شوند.
بسته به محل و شدت آسیب مغزی، ممکن است طیف وسیعی از علائم سندرم Klüver-Bucy ایجاد شود. علائم معمولاً بر حافظه و همچنین رفتار اجتماعی و جنسی تأثیر می گذارد و می تواند دائمی یا موقتی باشد. برخی از این علائم عبارتند از:
- پرخوری عصبی
- خوردن اجباری (هیپرفاژی)، سیگار کشیدن یا نوشیدن الکل.
- خوردن اشیاء غیر قابل خوردن (پیکا).
- زوال عقل
- بیشجنسگرایی، که یک میل جنسی افراطی است که با رفتار جنسی نامناسب مشخص میشود. (در کودکان، این مسئله می تواند به صورت نگه داشتن یا مالش مکرر اندام تناسلی یا فشار دادن لگن به جلو و عقب ظاهر شود.)
- ناتوانی در تشخیص افراد یا اشیاء آشنا از طریق دید (آگنوزیا بینایی).
- از دست دادن حافظه (فراموشی).
- کاهش ترس یا واکنش پرخاشگرانه (اطاعت).
- تشنج.
بیشتر بخوانید: ۴۲ هزار دوز واکسن کرونا در شبانه روز گذشته تزریق شده است
سندرم کلاین-لوین، سندرم کورساکوف، بیماری پیک، سندرم پرادر ویلی از جمله بیماریی هایی هستند که علائمی شبیه این سندرم ایجاد می کنند. متاسفانه این سندرم درمان خاصی ندارد اما ارائه برخی درمان ها می تواند از شدت علائم کم کند یا تا حدی روند معکوس داشته باشد. تشخیص زودهنگام برای درمان موثر ضروری است. در برخی موارد، سندرم کلاور-بوسی ممکن است با اوتیسم اشتباه گرفته شود اما پزشکان از موارد زیر برای تشخیص دقیق تر بهره می برند:
- سی تی اسکن.
- الکتروانسفالوگرام (EEG)
- ام آر آی.
- آزمایش خون
این بیماری درمان ندارد اما موارد زیر می توانند تا حدی زیادی از مشکلات و علائم بیماری کم کنند:
- داروهای ضد افسردگی، تثبیت کننده های خلق و خو یا داروهای ضد روان پریشی برای مدیریت مسائل رفتاری.
- داروهای ضد تشنج برای مدیریت تشنج
- داروهای ضد ویروسی برای درمان عفونت
- کاربامازپین یا لوپرولید برای درمان مشکلات رفتار جنسی.
- کاردرمانی برای کمک به مدیریت فعالیت های روزانه.