شما هم بدون شک مثل من از قرنطینه، محدودیت ­های کرونایی و تعطیلی‌های چند هفته‌ای خسته شده‌اید. در خانه نشسته‌اید و کلافه به در و دیوار نگاه می‌کنید. در این روزهای خسته کننده یک فکری به ذهنم رسید که احساس کردم تا حدود خیلی زیادی می‌تواند مرا از این حال و هوا درآورد. تصمیم گرفتم به دنبال چند کتاب طنز بگردم و با خرید و مطالعه کردن آن ها روزهای کرونایی را با حال خوب سپری کنم. وقتی در مورد این کتاب ها تحقیق کردم و از آن ها خوشم آمد دلم نیامد آن ها را به شما معرفی نکنم. امیدوارم شما هم مثل من اهل مطالعه و کتاب خواندن باشید و با خرید این کتاب ها و مطالعه آن ها حال خود را خوب و با طراوات کنید. نام این کتاب ها و خلاصه‌ای از آن ها را برایتان نوشتم که اگر باب میلتان بود بخرید و بخوانید و حظش را ببرید.  

کتاب عامه پسند

کتاب عامه پسند رمانی از چارلز بوکفسکی ملقب به ملک الشعرای فرودستان، نویسنده‌ای آمریکایی است که چند ماه بعد از انتشار آن از دنیا رفته است. بوکفسکی زمانی که رمان عامه پسند را می‌نوشته است ناگهان متوجه می‌شود به سرطان خون مبتلاست. بنابراین نوع نگاهی که در این کتاب نسبت به مرگ دارد بدون تردید متاثر از بیماری اوست. او در این کتاب به زندگی مردم پایین شهر و طبقه محروم جامعه پرداخته است. در عامه پسند زندگی کارآگاهی به نام نیکی بلان به تصویر کشیده می‌شود که بر خلاف بسیاری از کارآگاهان باهوش نیست. در ابتدای داستان بانوی مرگ به نیکی بلان دستور می‌دهد که شخصی به نام سلین را پیدا کند. سلین یک نویسنده از فرانسه است که چند سال پیش مرده اما بانوی مرگ با اصرار از بلان می‌خواهد او را پیدا کند. بلان با پیدا شدن بانوی مرگ که هر لحظه او را می‌پاید احساس می‌کند که دارد به مرگ نزدیک می‌شود. او کارآگاهی ناامید است که از آدم‌ها بیزار و متنفر است، خواب‌هایی که می‌بیند همه عجیب و غریب هستند و ...

کتاب عامه پسند جملات کوتاهی دارد که بسیار قابل تأمل هستند، گاهی با طنز همراه است و گاهی چنان تلخ است که ممکن است اشکت را درآورد. دیالوگ ها با این که ساده‌اند اما مخاطب را به فکر وا می‌دارند. در قسمتی از پشت جلد این کتاب می‌خوانیم:

« ما جزء نباتات بودیم. من هم همین‌طور. فقط نمی‌دانم چه جور گیاهی بودم. احساس می‌کردم که یک شلغمم».

کتاب بالا افتادن

کتاب بالا افتادن نوشته شل سیلوراستاین معروف به عمو شلبی، یکی از بهترین کتاب های طنز است که در آن مفاهیم فلسفی و ارزشمند دنیا در قالب کلمات کودکانه به تصویر کشیده می‌شود. اصولاً کار عمو شلبی همین است اخلاقی‌ترین مسائل دنیا را بسیار ساده و روان در کتاب هایش بیان کند.

میلی جیغ جیغو، آلیسون بیلز، خرسی رقصنده و بیست و پنج مارماهی تنها برخی از شخصیت های کتاب بالا افتادن هستند که همگی بسیار عجیب و البته با مزه و خنده دارند.

در کتاب بالا افتادن ما تجربه قدم زدن در باغی عجیب، غذا خوردن در رستورانی عجیب‌تر و بسیاری چیزهای عجیب و غریب‌تر از این ها را تجربه می‌کنیم و سر تا پا پر از شور و حال می‌شویم چون به دوران خوب کودکی و به صفا، صمیمیت، سادگی و صداقت آن دوران برمی‌گردیم. در بخشی از کتاب از بالا افتادن می‌خوانیم:

« پام گفت: هی، بریم برقصیم.

 زبونم گفت: بیا بریم یه لقمه بزنیم.

مغزم گفت: بیا یه کتاب خوب بخونیم.

چشمم گفت: بیا یه چرتی بزنیم.

زانوم گفت: بیا یک کم راه بریم.

پشتم گفت: بیا سوارکاری کنیم.

نشیمنم گفت: خوب، من هم همین جا می شینم تا شماها تصمیمتون رو بگیرید».

کتاب تارک دنیا مورد نیاز است

کتاب تارک دنیا مورد نیاز است نوشته میک جکسونِ انگلیسی، نویسنده‌ای تقریباً ناآشناست که با نوشتن این کتاب در نزد من به شهرت و محبوبیت بسیاری رسیده است. او که برای رمان "مرد زیرزمینی" اش نامزد دریافت جایزه بوکرمن شده در کتاب تارک دنیا مورد نیاز است البته با نام اصلی ده داستان تأسف بار به بیان ده داستان پرداخته است:

پسری که خواب رفت، گذر از رودخانه، خواهران پی یرس، بی هیچ ردپایی، قایقی در سرداب، جراحی پروانه ها، دختری که استخوان جمع می‌کرد، تارک دنیا موردنیاز است، دزد دکمه و ربودن موجودات فضایی.

در این مجموعه داستان ما با اسبی بد ذات، جنگل هایی تاریک، متصدیان کفن و دفن، پروانه‌هایی که از مرگ برگشته‌اند و ... آشنا می‌شویم و با آن ها به دنیای واقعی نگاهی نوین و جدید می‌اندازیم دنیایی که گاه همراه با طنز است، گاه همراه با ترس و گاه همراه با خنده.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم

« چهارمین قربانی، راه گم کرده‌ای بود که اشتباه بزرگش زدن در خانه‌ی خواهران پی یرس برای پرسیدن نشانی بود. خواهر ها با او تا لب دریا رفتند تا راه را نشانش دهند. موقعی که سرش را زیر آب نگه داشته بودند تا خفه شود، نقشه‌ی تا شده‌اش را دیدند که روی آب شناور شد و به سمت ساحل حرکت کرد...

حالا در نشیمن کلبه‌ی پی یرس‌ها، او هم کنار سه تای دیگر نشسته است».

کتاب مثنوی دانشجویی

کتاب مثنوی دانشجویی نوشته عباس احمدی و اولین اثر اوست. عباس احمدی در این کتاب به دوران دانشجویی خود پرداخته و در قالب شعر آن دوران خاص و طلایی را به تصویر کشیده است. او که هم اکنون مدرک دکتری دارد، بدون تردید همچون ما سال های زیادی را پشت میزها نشسته برای همین خوب می‌داند شب امتحان برای دانشجو یعنی چه، درس نخواندن یعنی چه، ترفندها و حیله‌های دانشجویی یعنی چه و ... به همین دلیل است که به راحتی توانسته است در مدح دانشجو به سبک مولانا، مثنوی خوب و با مزه‌ای بنویسد. مثنوی‌ای که هر چند شاهکار نیست اما با حالی خوش به مشکلات فرهنگی، اجتماعی و صنفی دانشجویان می‌پردازد و خنده را به لبان می‌آورد.

در باب اول این کتاب می‌خوانیم:

"بشنو از من چون حکایت می‌کنم
درد دانشجو روایت می‌کنم
در هوایی سرد شعری گفته‌ام
بشنوید، از درد شعری گفته‌ام
سینه خواهم شرحه‌شرحه از فراق
تا بگویم فرق خر را با الاغ!
هرکسی از ظن خود شد یار من

کرد کاه و یونجه‌اش را بار من
سر من از ناله من دور نیست
گرچه اصلا سور و ساتم جور نیست
شعر من معجونی از زخم دل است
تحفه‌ای آورده‌ام ناقابل است...
من جوانی خنگ و پیزوری شدم
یک-دوسالی پشت کنکوری شدم
بر جوانیّ خودم آذر زدم
خر زدم، هی خر زدم، هی خر زدم
چون نتایج آمد اشکم شد روان
فحش دادم بر زمین و بر زمان..."

کتاب بیا با جغدها درباره دیابت تحقیق کنیم

کتاب بیا با جغدها درباره دیابت تحقیق کنیم نوشته دیوید سداریس آمریکایی کتابی بسیار هیجان انگیز و زیباست که بدون شک لحظات بسیار خوبی را برای ما به ارمغان می‌آورد. این کتاب مخاطب خود را به سفری عجیب می‌برد. سفری به دور دنیا که ما را با مشکلات دندانپزشکی در فرانسه، عادت های غذایی پرنده‌ای کم یاب در استرالیا، شکل عجیب دستشویی‌های پکن و ... آشنا می‌کند. کتاب بیا با جغدها درباره دیابت تحقیق کنیم به ما می‌گوید ما انسان ها صرف نظر از جایی که در آن به دنیا آمده‌ایم صرف نظر از تکنولوژی و تمدن شهری و ... چقدر شبیه به همدیگریم و چقدر مثل هم فکر و عمل می‌کنیم.

بارک‌الله پسر، من هوادار ازدواج سنتی هستم، متفاوت‌تر فکر کن، درک جغدهای فهیم، دندان‌پزشکان بدون مرز، بخند کوکابورا و کنار ایستادن نام برخی از فصل های این کتاب 21 فصلی است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم

« آیفون 2 به آیفون 3 رسید، اما من آیفون 4 یا 5 را نگرفتم چون دارم برای آیفون 7 صبر می‌کنم که از منبع موثقی شنیده‌ام می‌شود از آن به عنوان یک شوکر هم استفاده کرد. این یعنی می توانم یک وسیله کمتر همراه داشته باشم».  

کتاب مادربزرگت رو از اینجا ببر

کتاب مادربزرگت رو از اینجا ببر نوشته دیوید سداریس آمریکایی است که از چند داستان کوتاه اما مرتبط به هم که در نهایت داستانی کامل را روایت می‌کند تشکیل شده است. سداریس در این کتاب که در برخی جاها گریزی به خاطرات خود او نیز هست چنان موارد بی‌اهیمت را پر اهمیت و بزرگ جلوه داده است که نوشته را در عین ملموس بودن کمی اغراق آمیز کرده است به طوری که در حین خواندن کتاب نمی‌توانیم مرز بین واقعیت و تخیل نویسنده را تشخیص دهیم. ما با خواندن کتاب مادربزرگت رو از اینجا ببر با مسائلی را که هر روز می‌بینیم و راحت از کنارشان رد می‌شویم به نحوی دیگر و با نگاهی طنز آمیز دست و پنجه نرم می‌کنیم. به طور مثال در این کتاب با آدم‌های سرگردانی آشنا می‌شویم که هنوز با زندگی مدرن خو نگرفته‌اند. در این کتاب اتفاقات عجیب نیستند بلکه ماجراهای عادی و معمولی هستند که به شکل دیگر به آن ها پرداخته شده است. پرداختن به مسائل اجتماعی مردم دور بر که اغلب از طبقه متوسط جامعه هستند از ویژگی های این کتاب است. تقابل میان زندگی مدرن، زندگی کلاسیک و سنتی، مواد مخدر، مدرسه، درس و کلاس و کتاب و ...

کتاب مادربزرگت رو از این جا ببر دارای 11 داستان کوتاه به نام‌های گوشت کنسروی (زندگی یک خانواده پرجمعیت)، طاعون تیک (داستان زندگی پسر بچه‌ای که مدام فرمان‌های عجیبی از مغزش دریافت و آن‌ها را اجرا می‌کند)، مادربزرگت رو از این جا ببر (داستان زندگی مادر بزرگ پدری نویسنده)، غول یک چشم (داستان زندگی پدری که به شدت از بچه‌هایش مراقبت می‌کند و آن‌ها را مدام از خطر می‌ترساند)، یک کارآگاه واقعی (داستان زندگی مادر و دختری که کاری ندارند جز تماشای فیلم های پلیسی)، دیکس هیل (داستان زندگی جوانی که برای کار خیریه به یک تیمارستان می‌رود)، حشره درام ( داستان زندگی دو دانش آموزی که با آمدن یک بازیگر معروف به کلاس درسشان، به طور کلی زندگی‌شان عوض می‌شود)، دینا ( تقابل آموزش مدرن و سنتی)، سیاره میمون‌ها (ماجرای ماشین های رایگان عبوری)، چهارضلعی ناقص (داستان زندگی دانشجویی جوان و هم‌اتاقی معلولش در دانشگاه) و شب مردگان (داستان زندگی فردی که سعی دارد موشی را در آب خفه کند) است.