مدل برنامه ریزی استراتژیک دیوید یکی از مهمترین و اصلی ترین مدلهای برنامه ریزی سازمانی میباشد که مدیران سازمانها با استفاده از این مدل استراتژیک به برنامه ریزی می پردازند. در واقع برای بهبود عملکرد سیستم مدیریت در سازمانها بایستی به تغییراتی که در بیرون سازمان و درون سازمان رخ میدهد توجه داشت. به همین دلیل امروزه در اکثر سازمانها از برنامه ریزی استراتژیک برای افزایش عملکرد، توانمندیها و بقای طولانی مدت سازمان استفاده میکنند. از طرفی یک برنامه ریزی استراتژیک میتواند ریسکهای عملیات را کاهش داده و به رشد سازمان کمک شایانی کند. همچنین لازم است بدانید: برنامه ریزی برای سازمان به طور مستقیمی به اهداف و سیاستهایی که در سازمان وجود دارد ارتباط مستقیمی دارد و بایستی این برنامه ریزی به صورت استراتژیک انجام شود تا باعث بهبود عملکرد سیستم شود.
برنامه ریزی استراتژیک دیوید
این برنامه ریزیا به نوعی با ارزیابی و درنظر گرفتن تغییرات درون سازمانی و برون سازمانی به شناسایی جایگاه سازمان موردنظر میپردازد. یکی از نکاتی که باید بدانید: اینست که برنامه ریزی استراتژیک برای یک سازمان در پیشبرد اهداف در بازار رقابتی تاثیر گذار است. به همین منظور مدیران و افرادی که به فکر برنامه ریزی استراتژیک سازمانی هستند بایستی به گونهای استراتژیک فکر کنند تا انرژی سازمانی به هدر نرود و آسیبی برای زیست محیطی نداشته باشد. از این رو سازمانها توانستند با مدل برنامه ریزی استراتژیک دیود راه و الگوی جدیدی را برای مدیریت و تدوین استراتژی پیدا کنند.
مدل برنامه ریزی استراتژیک برایسون
مدل برنامه ریزی استراتژیک برایسون، در ده گام قابل ارائه است و با بررسی تمامی مدلهایی که پیش تر ارائه شده بود توانست به نقاط ضعف و قوت برنامه ریزی استراتژیک سازمانی پی ببرد. مدل برایسون از سیستم لوپ تبعیت می کند و به این صورت است که نتایج هر کدام از مراحل، قابل اصلاح، بازنگری و تغییر است. این مدل برعکس مدلهای دیگر بود و در آنها چنین امکانی وجود نداشت. در واقع مدلهایی که پیش از این مدل ارائه شده بودند هر کدام دارای واحدهای مستقلی بودند که برایسون با تکمیل این نواقص به دنبال ارائه راه حلی کلی و جامع برای سازمانها بود.
در این برنامه ریزی، یک برنامه استراتژیک سازمانی صورت میگیرد که در تمام بخشهای سازمان آموزش داده میشود و کارشناسان و برنامه ریزان این وظایف را به صورت مکتوب درآورده و به کل سازمان ابلاغ می کنند. سپس تکالیف و وظایفی که هریک از بخش های سازمان بایستی به آنها بپردازد در اولویت قرار گرفته و به کل سازمان ابلاغ می شود. در واقع هدف این برنامه ریزی استراتژیک شناسایی تغییراتی است که هم در محیط داخلی اتفاق میافتد و هم در محیط خارجی، به طور مثال یک فردی که ورزشکار است بایستی به درستی روی نقاط ضعف و قوت خود تمرکز کند و با شناخت آنها بتواند به پیشرفت خود کمک کند. موفقیت سازمانی نیز بایستی با توجه به شناسایی این تغییرات باشد و به همین دلیل در مدل برایسون با تعیین استراتژی و شناسایی تغییرات، برنامه عملیاتی و اجرایی پیاده سازی می شود.
جان کلام
موفقیت یک سازمان بایستی با شناسایی کامل روی تغییرات داخلی و خارجی و همچنین نقاط ضعف و قوت سازمان باشد. به همین منظور مدل برنامه ریزی استراتژیک دیوید و مدل برنامه ریزی استراتژیک برایسون دو مدل کاربردی برای موفقیت سازمانی و رسیدن به اهداف سازمان است. در واقع در این مدلها، آرمان و اهداف سازمان تعیین شده و سپس اجرا میشوند و در کل هدف از برنامه ریزی استراتژیک، تعیین کردن و مشخص کردن نوعی استراتژی مدیریتی است که سازمان بتواند به هدفی که دارد با درنظر گرفتن تمامی اصول و استانداردهای تعیین شده برسد.
خوب بود مراحل و گام های اون رو هم توضیح میدادین اینجوری که نوشتین ابهامش زیاد تر میشه