ما خودکشی رو تضمین میکنیم. اگه نمُردید، پولتون رو پس میدیم. حالا بفرمایید، از این خرید پشیمون نمیشید. ورزشکاری مثل شما! فقط یه نفس عمیق بکشید و برید سمت هدفتون. در ضمن همونطور که همیشه میگم، «شما فقط یک بار میمیرید، پس کاری کنید که اون لحظه فراموش نشدنی باشه.»!
معرفی کتاب مغازه خودکشی:
مغازه خودکشی یک فانتزی سیاهِ تکاندهنده است. این رمان معروفترین اثر ژان تولی است که در سال 2006-2007 به چاپ رسید و تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده است و از همان ابتدا طرفداران زیادی را از آن خود کرد. رمان مغازه خودکشی از درخشانترین آثار فانتزی سیاهی است که در دو دهه گذشته در دنیا نوشته شده است. در سراسر این کتاب حضور پررنگ مرگ وجود دارد و در مقابل آن تلاش برای ساختن امید به زندگی، نبردی نمادین و مملو از شوخیهای ظریف را به وجود آورده است که در نهایت قرار است خواننده را میخکوب و مجذوب خود کند.!
رمان مغازه خودکشی واقعا کتاب عجیب و غریبی است. چون امکان دارد در برخی از قسمت های این کتاب بعد از خواندن آن به شدت خنده بر لب های شما بیاید و با خواندن برخی قسمت های دیگرآن ، آنقدر بترسید که حس کنید غرق در وحشت و سیاهی آن شده اید و بخواهید کتاب را به گوشهای کنار بگذارید.! مغازه خودکشی نمونه ی بارز ژانر کمدی تلخ یا کمدی سیاه است. یعنی همزمان که لبخند میزنید میدانید که آن مسئلهی به ظاهر طنزآمیز، در باطن پر از ترس، غم، سیاهی و وحشت است. یا برعکس، میدانید که آن موضوع چه حقیقت تلخ و ناراحت کننده ای است اما نویسنده چون نقابی از خنده و کمدی روی آن زده است، همراه با آن لبخند میزنید و به این فکر میکنید آنقدر که قبلا فکر میکردید، این موضوع وحشتناک نبوده است. همین که دستمایهی شوخی شده است، یعنی میتوان جور دیگری هم به آن نگریست.
در این رمان عجیب، ژان تولی با دیدی خاص، متفاوت و طنزگونه به جنبههای تاریک زندگی انسانها نگاه کرده و با مسائل جدی مانند: خودکشی، مرگ، تنهایی و بحرانهای زیست محیطی و… شوخی کرده است. درسال 2012 انیمیشنی فرانسوی با نام مغازه خودکشی به نویسندگی و کارگردانی پاتریس لوکنت نیز ساخته شد که برگرفته از همین رمان بود. نقاشیها و طراحیهای این انیمشین به فضای تاریک رمان بسیار نزدیک بود. همچنین این رمان منبع الهام بخش تئاترهای زیادی نیز بوده است. در ایران نیز دو نمایش با نامهای مغازه خودکشی و از میان مردگان، با اقتباس از این کتاب به روی صحنه رفتند. کتاب صوتی مغازه خودکشی نیز با صدای بازیگرهوتن شکیبا یکی دیگر از آثاری بود که طرفداران بسیار زیادی را مجذوب خود کرد. هوتن شکیبا با صدای خاص خود به جذابیت این کتاب افزود.
رمان عجیب ژان تولی هجوی است تمامعیار درباره ی مرگ و امید. رویداد های رمان مغازه خودکشی در آینده ای نزدیک و در شهری آخرالزمانی می گذرد. جایی که وضعیت جوّی و تغییرات آب و هوایی جهان را دگرگون کرده و اغلب مردم با مشکل افسردگی درگیر هستند. در این میان، اوضاع عجیب خانواده تواچ که شخصیت های اصلی رمان را شکل می دهند، شاهدی بر این وضعیت تکان دهنده جهان است. جالب است بدانید که نام گذاری اعضای خانواده از روی نام مشاهیری است که همگی با خودکشی زندگی خود را به پایان رساندند.!
رمان دربارهی یک مغازه فروش ابزار و ادوات خودکشی است که همهجور خنزرپنزری در آن یافت میشود. از انواع سم تا طنابهای دار، از انواع سلاحهای کمری مناسب برای انتحار تا ویروسهای کشنده. یک فروشگاه منحصربه فرد در زمان و مکانی نامعلوم.!
جوایز و افتخارات کتاب مغازه خودکشی:
- از پرفروشترین کتابها در اروپا و آمریکا
- در فهرست پرفروشترین رمانها در ایران
- در فهرست 1001 کتابی که باید پیش از مرگ خوانده شود
- ترجمه به بیش از بیست زبان زندهی دنیا
معرفی نویسنده مغازه خودکشی:
ژان تولی نویسنده، کارگردان، کاریکاتوریست، رماننویس ، طراح و فیلم نامه نویس فرانسوی است که در 26 فوریه 1953 متولد شد و به همراه همسر خود میو-میو، هنرپیشه فرانسوی در پاریس زندگی می کرد. ژان تولی علاوه بر تصویرسازی و فیلمسازی، کتابهای موفقی نیز نوشته و جوایز ادبی بسیاری را هم از آن ها دریافت کرده است. این نویسنده بیش از بیست رمان و کتاب تحسینشده، از جمله کتاب مشهور مغازهی خودکشی را در کارنامهی خود به ثبت رسانده است. اکثر آثار وی در تئاتر یا سینما مورد اقتباس قرار گرفتهاند و کتابهای او نیز در 24 کشور ترجمه شدهاند. ژان به واسطه ی فعالیتهای ادبی و سینمایی خود موفق به کسب جوایزی همانند جایزهی prix trop virilo نیز شده است.
ازدیگر آثار او می توان به فرشتهی سمی، آدمخواران، موسیو مونتسپان، ویروس، قصیده ای برای پدری فراموش شده، عزیزم، قوانین جاذبه، کادر و آه ورلن ( که بر اساس زندگی پل ورلن، شاعر بزرگ قرن نوزدهم فرانسه و از پیشگامان مکتب ادبی «نمادگرایی (سمبولیسم)» بود) اشاره کرد. اما تنها سه اثر او، یعنی مغازه خودکشی، آدمخواران و فرشتهی سمی به زبان فارسی ترجمه شدهاند. ژان تولی همچنین نویسنده چندین صاحب زندگینامه از جمله زندگینامه های آرتور رمبو و فرانسوا ویون که هر دو از شاعران به نام فرانسوی هستند نیز بوده است. وی در تاریخ 18 اکتبر سال 2022 بر اثر ایست قلبی در شهر پاریس نیز چشم از جهان فروبست.
تکه هایی از کتاب مغازه خودکشی:
از آنطرف دیوار، این صدا به گوش میرسید، «دیم دارام دیرام رام.» «مامان!» مادرش از آشپزخانه داد زد «چی شده؟» «آلن آهنگهای شاد میخونه.» «وای نه… بگم چیکارت کنند… کاش به جای این بچهٔ تخس، مار افعی به دنیا میآوردم.» لوکریس به راهرو آمد و در اتاق آلن را باز کرد. «قطعش میکنی یا نه؟ چندبار باید بهت بگم ما نمیخوایم به این سرودهای شادِ مزخرف گوش بدی؟! مگه مارش خاک سپاری رو واسه سگ ساختند؟ میدونی این آهنگها چهقدر حال برادرت رو بد میکنه؟ سرش درد میگیره.»
نگاهش کن، به اینی که روبه روته نگاه کن. ازش خجالت نکش. تو اگه همچین کسی رو توی خیابان ببینی اون رو میکشی؟ آخه مگه چیکار کرده که باید منفور باشه؟ گناهش چیه؟ چرا دوستش نداشته باشند؟ اگه اول خودت با این زن توی آینه آشتی کنی بقیه آدمها هم باهاش آشتی میکنند.
خانم تواچ کاغذی را که پشت خود پنهان کرده بود درآورد و گفت «این چهجور نقاشیایه که از مهدکودک آوردی خونه؟» با یک دستش نقاشی را گرفته بود و با انگشت اشارهٔ دست دیگر روی کاغذ میکوبید. «جادهای که به یه خونه میرسه، با یه در و پنجرههای باز زیر آسمون آبی، یه خورشید گنده هم اون بالا داره میتابه! حالا بگو ببینم، چرا هیچ آلودگی یا ابرِ گرفتهای توی این آسمونِ آبی نیست؟ پرندههای مهاجر که رو سر ما خرابکاری میکنند و ویروس آنفلوآنزا پخش میکنند، کجا هستند؟ تشعشعات هستهای کو؟ انفجار تروریستی کجاست؟ نقاشیِ تو واقعگرایانه نیست. برو ببین ونسان و مرلین وقتی همسنِ تو بودند چی میکشیدند!»
«مجبورش میکنیم اخبار تلویزیون رو نگاه کنه تا روحیهش خراب بشه، ولی مثلاً اگه هواپیمایی با دویست و پنجاه مسافر سقوط کنه و دویست و چهل و هفت نفرشون هلاک بشن، فقط تعداد بازماندهها رو یادش میمونه.» ادای آلن را درمیآورد. «“وای، مامان. زندگی چهقدر شگفتانگیزه. سه نفر از آسمون افتادند پایین و زنده موندند…” من و شوهرم که دیگه بُریده ایم.
«اول نوامبره… تولدت مبارک، مرلین.» مادرش با یک سینی فلزی از آشپزخانه خارج شد. کیک تولدِ روی سینی به شکل تابوت بود. پدرش کنار میز گرد اتاق غذاخوری ایستاده بود. چوب پنبهٔ بطری شامپاین را درآورد و اولین لیوان آن را به سلامتی دخترش بلند کرد. «تبریک میگم عزیزم، یک سال از عمرت کمتر شد.»
هر دو زن به عکسهای روی دیوار که دانهدانه از سقف آویزان شده بودند، نگاه کردند. مشتری پرسید «چرا همهشون شکل سیبند؟» «به یاد تورینگ. این مخترع به روش عجیبی خودکشی کرد. هفتم ژوئن ۱۹۵۴ اون یه سیب رو با محلول سیانور آغشته کرد و توی بشقاب کوچیکی گذاشتش. بعدش نشست و از روی اون نقاشی کشید و آخرسر هم سیب رو خورد.» «چه قدر جالب!» «میگن به همین خاطره که لوگوِ مکینتاش اپل شکل یه سیبِ گاززدهست. اون همون سیب آلن تورینگه.» «عجب! خوبه اقلاً احمق از دنیا نمیرم.»
کتاب مغازه خودکشی مناسب چه کسانی است؟
اگر به داستانهایی در ژانر کمدی سیاه و با موضوع خودکشی و مرگ علاقه ندارید و حس میکنید مطالعه این نوع کتاب ها باعث ناراحتیتان می شود، کتاب مغازه خودکشی را مطالعه نکنید اما اگر احساس میکنید دربارهی این موضوع کنجکاو هستید و دلتان می خواهد بدانید در دنیایی که خودکشی امری رایج و شایع شده است، چه میگذرد، این کتاب مناسب شماست.
شاید آن قدرها هم که فکر میکنید این کتاب غمانگیز و ترسناک نباشد. از آن مهمتر، این اثر ظاهرا موضوع آن خودکشی است؛ اما در اصل در ستایش زندگی و امید به قلم درآمده است. آن قدر که زندگی در این داستان حضور پررنگی دارد، مرگ حضور ندارد. مغازه خودکشی کتابی جالب و داستانی جذاب برای تمام دوست داران ادبیات داستانی دارد. اگر به دنبال مطالعهی یک رمان جذاب با پایانی غافلگیر کننده هستید کتاب مغازه خودکشی را از دست ندهید!