جدیدترین مطالب

مطالب ویژه مجله اینترنتی رایامگ

پیوندها

محبوب ترین مطالب رایامگ

رهبری در ذات توست!

author منتشر کننده
بدون نظر 1 0
رهبری در ذات توست!

بحث های سیاسی همواره نقل و نبات مهمانی های خانوادگی ایرانی است. کمتر پیش می آید که در یک دورهمی خانوادگی یا دید و بازدید های عید صحبت از گرانی، انتخابات، تاثیر کشور های غربی بر منطقه و... نباشد.خوب یا بد، این اتفاق موجب شده است که مردم آگاهی بیشتری از دنیای سیاست داشته باشند و نسبت به گذشتگان خود از موضوعات بیشتری سردربیاورند. دنیای سیاست توسط رهبران بزرگ آن اداره می شود؛ کسانی که از قدرت بالایی برخورداند و توانایی گرفتن درست ترین تصمیم ها را در بحرانی ترین شرایط دارند.

شاید با خواندن همین چند خط اسم افراد بزرگی مانند وینستون چرچیل یا آدولف هیتلر یا دیگر سیاستمداران معروف به ذهنتان آمده باشد اما آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که خود شما هم یک رهبر هستید؟

شما رهبر زندگی خود هستید و وظیفه مدیریت اتفاقات پیرامون آن را بر عهده دارید. اکنون وقت آن است که به خاطرات خود رجوع کنید و فکر کنید که شما چه کسی را در زندگی خود به عنوان یک رهبر یا لیدر خوب می شناسید؟ چه ویژگی ای در آنان باعث شده است که شما چنین تصوری داشته باشید؟ آیا این ویژگی ها از بدو تولد در آنان بود یا در مسیر زندگی چنین شخصیتی از خود ساختند؟

این مطلب درمورد ویژگی این قبیل افرادست؛ می خواهیم ببینیم که لیدر های موفق را چه چیزی از بقیه متمایز می کند پس با ما همراه باشید...

آیا تا به حال این جمله را شنیده اید که "رهبران بزرگ متولد می شوند، ساخته نمی شوند"؟  این نقل قول اصول اساسی نظریه رهبری انسان بزرگ را خلاصه می کند که نشان می دهد ظرفیت رهبری ذاتی است. طبق این نظریه، شما یا یک رهبر طبیعی هستید یا نیستید.

البته که این جمله، تحت ترجمه قرار گرفته است و در این نظریه که ما " نظریه رهبری انسان " نام گذاری کردیم؛ کلمه انسان به صورت Man نوشته شده است. احتمالا برای شما هم سوال پیش بیاید که فقط مرد ها می توانند لیدر خوبی باشند؟ پس این همه مثال نقض در دور ما چه می گوید؟

اصطلاح "مرد بزرگ یا Great Man" به این دلیل مورد استفاده قرار گرفت که در آن زمان، رهبری عمدتاً به عنوان یک ویژگی مردانه در نظر گرفته می شد و عمده توجه این اصطلاح بر روی رهبران نظامی بوده است.

تاریخچه نظریه انسان بزرگ:

نظریه رهبری انسان بزرگ در قرن نوزدهم رایج شد. داستان های برخی از مشهورترین رهبران جهان، مانند آبراهام لینکلن، ژولیوس سزار، مهاتما گاندی، و اسکندر کبیر، در ثابت شدن این نظریه که رهبران بزرگ متولد می شوند و ساخته نمی شوند کمک کننده بود.

در بسیاری از نمونه ها، به نظر می رسد که فرد مناسب برای این کار تقریباً به طور جادویی ظاهر می شود تا کنترل یک موقعیت را در دست بگیرد و گروهی از مردم را به سمت امنیت یا موفقیت هدایت کند. مورخ توماس کارلایل نیز تأثیر عمده ای بر این نظریه رهبری داشت. وی تصریح کرد: تاریخ جهان زندگینامه مردان بزرگ نیست. به گفته کارلایل، رهبران موثر کسانی هستند که دارای الهام الهی و ویژگی های مناسب هستند.

برخی از اولین تحقیقات در مورد رهبری، افرادی را که قبلاً رهبران موفقی بودند مورد بررسی قرار داد. این افراد غالباً شامل فرمانروایان اشرافی بودند که از طریق حق مادری به موقعیت خود دست یافتند. از آنجایی که افراد دارای موقعیت اجتماعی کمتر فرصت های کمتری برای تمرین و دستیابی به نقش های رهبری داشتند، نتیجه گرفته شد که رهبری یک توانایی ذاتی است.

حتی امروزه، اغلب مردم رهبران برجسته را به عنوان افرادی با ویژگی ها یا شخصیت مناسب برای آن موقعیت خاص می شناسند. این نشان می‌دهد که ویژگی‌های ذاتی چیزی است که این افراد را رهبرانی مؤثر می‌سازد.

هربرت اسپنسر، جامعه شناس، پیشنهاد کرد که رهبران محصول جامعه ای هستند که در آن زندگی می کردند. اسپنسر در «مطالعه جامعه‌شناسی» نوشت: «باید اعتراف کنید که پیدایش یک مرد بزرگ به سلسله تأثیرات پیچیده‌ای بستگی دارد برای مثال نژادی را که در آن ظاهر می‌شود و وضعیت اجتماعی که آن نژاد در آن قرار گرفته است و رشد کرده... در این فرآیند تاثیر گذار است. در واقع قبل از اینکه بتواند جامعه خود را بازسازی کند، جامعه این فرد باید رهبر را بسازد.

یکی از مشکلات کلیدی نظریه رهبری انسان بزرگ این است که همه افرادی که به اصطلاح دارای ویژگی های رهبری طبیعی هستند، در واقع رهبران بزرگی نمی شوند. اگر رهبری صرفاً یک ویژگی ذاتی بود، آنگاه همه افرادی که دارای ویژگی‌های لازم هستند، در نهایت خود را در نقش‌های رهبری خواهند یافت. در عوض تحقیقات نشان داده است که رهبری موضوعی شگفت‌آور و پیچیده است و عوامل متعددی بر میزان موفقیت یا عدم موفقیت یک رهبر خاص تأثیر می‌گذارند. ویژگی های آن گروه و موقعیتی که رهبر در آن قرار می گیرد، همگی برای تعیین نوع رهبری مورد نیاز و اثربخشی این رهبری در تعامل هستند.

رهبری در ذات توست!

بنابراین خلاصه نظریه رهبری کارلایل بر این منطق استوار بود که:

- برخی از صفات الگوهای رفتاری خاصی را ایجاد می کنند.

- الگوها در موقعیت های مختلف سازگار هستند.

- مردم با ویژگی های رهبری "متولد" می شوند.

حتی امروزه، کتاب‌ها و مقاله‌ها ویژگی‌های مختلف لازم برای تبدیل شدن به یک رهبر بزرگ را بیان می‌کنند و نشان می‌دهند که رهبری در برخی از پیش مقدر شده است (یا حداقل محتمل‌تر است) در حالی که در برخی دیگر بعید، اگر نگوییم غیرممکن است.

از زمان انتشار پایان نامه کارلایل، روانشناسان نظریه رهبری مبتنی بر صفت را مورد بررسی و استدلال قرار داده اند. از دهه 1940 تا 1970، روانشناس رالف ملوین استوگدیل پیشنهاد کرد که رهبری نتیجه تعامل بین فرد و موقعیت اجتماعی است و نه صرفاً نتیجه مجموعه ای از ویژگی های از پیش تعریف شده.

اندکی پس از آن در دهه 1980، جیمز ام. کوزز و بری زی پوزنر بیان کردند که اعتبار یک شاخص کلیدی از مهارت های رهبری است که با ویژگی هایی مانند صادق بودن، آینده نگر بودن، الهام بخش بودن و شایستگی مشخص می شود.

ویژگی های رهبری

در حالی که فهرست ویژگی‌های رهبری می‌تواند از فرد به فرد متفاوت باشد و هر کسی ویژگی های متفاوتی را مد نظر داشته باشد؛ یک مطالعه اخیر ویژگی‌های رفتاری را نشان می‌دهد که رهبران سطح پایین را از رهبران سطح بالاتر جدا می‌کند. به گفته محققان، ویژگی هایی که معمولاً با رهبری عالی مرتبط است عبارتند از:

- انطباق و انعطاف پذیری:

رهبران کارآمد در بلاتکلیفی گیر نمی کنند. آنها قادرند خارج از چارچوب فکر کنند و به سرعت با شرایط در حال تغییر سازگار شوند.

- قاطعیت:

یک رهبر عالی قادر است مستقیم و قاطع باشد بدون اینکه بیش از حد زورگو یا پرخاشگر باشد.

- ظرفیت ایجاد انگیزه در افراد:

یک رهبر بزرگ می داند که چگونه به دیگران الهام بخشد و آنها را تشویق کند تا بهترین کار را انجام دهند.

- شجاعت و تصمیم:

بهترین رهبران شجاع و متعهد به اهداف گروه هستند. آنها خود را از چالش ها پنهان نمی کنند.

- خلاقیت:

شاید مهم‌تر از همه، رهبران بزرگ نه تنها خلاقیت خود را دارند، بلکه می‌توانند خلاقیت را در میان اعضای گروه پرورش دهند.

- اعتماد به تصمیمات خود:

یک رهبر بزرگ قادر به تصمیم گیری است و به انتخاب های خود اطمینان دارد.

- اشتیاق به پذیرش مسئولیت:

رهبران قوی مسئولیت را بر عهده می گیرند و تقصیر را به گردن دیگران نمی اندازند. آنها پای موفقیت خود می ایستند و مسئولیت اشتباهات خود را به عهده می گیرند.

- ثبات عاطفی:

رهبران قوی علاوه بر اینکه به طور کلی قابل اعتماد هستند، می توانند احساسات خود را کنترل کنند و از واکنش های بیش از حد اجتناب کنند.

- هوش و قضاوت عمل محور: رهبران عالی و باهوش، انتخاب هایی می کنند که گروه را به سمت جلو می برد.

- نیاز به موفقیت:

رهبران قوی نیاز به موفقیت و کمک به گروه در دستیابی به اهداف دارند. آنها واقعاً به موفقیت گروه اهمیت می دهند و متعهد به کمک به گروه برای رسیدن به این نقاط عطف هستند.

- مهارت های مردمی:

مهارت های بین فردی عالی برای رهبری موثر ضروری است. رهبران بزرگ می دانند که چگونه با سایر رهبران و همچنین با اعضای تیم تعامل خوبی داشته باشند.

- پشتکار:

رهبران قوی به آن پایبند هستند، حتی زمانی که همه چیز دشوار می شود یا گروه با موانع مهمی روبرو می شود.

- اعتماد به نفس:

بسیاری از بهترین رهبران بسیار به خود اعتماد و اطمینان دارند. از آنجا که آنها به خود اطمینان کافی دارند، پیروان اغلب شروع به به اشتراک گذاشتن این خودباوری در گروه می کنند.

- شایستگی وظیفه:

یک رهبر عالی ماهر و تواناست. اعضای گروه می توانند به رهبر برای مثالی از نحوه انجام کارها نگاه کنند.

- قابل اعتماد بودن:

اعضای گروه باید بتوانند به فردی که آنها را رهبری می کند وابسته باشند و به آنها اعتماد کنند.

- درک پیروان و نیازهای آنها:

رهبران مؤثر به اعضای گروه توجه دارند و واقعاً به کمک به موفقیت آنها اهمیت می دهند. آنها می خواهند که هر یک از افراد گروه موفق شوند و در پیشبرد کل گروه نقش داشته باشند.

در مطالعه لوین، دانش‌آموزان به یکی از سه گروه با رهبر مستبد، دموکراتیک یا آزادانه منصوب شدند. سپس کودکان در یک پروژه هنری و صنایع دستی هدایت شدند و محققان رفتار کودکان را در پاسخ به سبک‌های مختلف رهبری مشاهده کردند. محققان دریافتند که رهبری دموکراتیک در الهام بخشیدن به پیروان برای عملکرد خوب مؤثرتر است. رهبران اقتدارگرا، که به عنوان رهبران خودکامه نیز شناخته می شوند، انتظارات روشنی از آنچه باید انجام شود، چه زمانی باید انجام شود و چگونه باید انجام شود، ارائه می دهند. این سبک رهبری به شدت بر فرماندهی رهبر و کنترل پیروان متمرکز است. همچنین بین رهبر و اعضا تقسیم بندی واضحی وجود دارد. رهبران اقتدارگرا به طور مستقل تصمیم می‌گیرند و کمتر پیش می آید تا از بقیه اعضای گروه نظر بپرسند یا اصلا نمی پرسند.

رهبری در ذات توست!

بیشتر بخوانید: دلایل بیکاری جوانان

رهبری دموکراتیک:

مطالعه لوین نشان داد که رهبری مشارکتی، که به عنوان رهبری دموکراتیک نیز شناخته می‌شود، معمولاً مؤثرترین سبک رهبری است. رهبران دموکرات سایر اعضای گروه را راهنمایی می کنند اما آن ها نیز در گروه شرکت می کنند و اجازه ورود سایر اعضا را در تصمیم گیری ها صادر می کنند. در مطالعه لوین، کودکان این گروه نسبت به اعضای گروه اقتدارگرا بهره وری کمتری داشتند، اما مشارکت آنها از کیفیت بالاتری برخوردار بود. رهبران مشارکتی اعضای گروه را تشویق به مشارکت می کنند، اما در فرآیند تصمیم گیری حرف آخر را حفظ می کنند. در این سبک رهبری اعضای گروه احساس می کنند درگیر فرآیند هستند و انگیزه و خلاقیت بیشتری دارند. رهبران دموکراتیک تمایل دارند که پیروان احساس کنند آنها بخش مهمی از تیم هستند؛ این رفتار به تقویت تعهد به اهداف گروه کمک می کند.

رهبری مستبد:

محققان دریافتند که تحت رهبری استبدادی، خلاقیت کمتری در تصمیم گیری ها به چشم می خورد. رهبری اقتدارگرا به بهترین وجه در موقعیت هایی اعمال می شود که زمان کمی برای تصمیم گیری گروهی وجود دارد یا جایی که رهبر آگاه ترین عضو گروه است. هنگامی که موقعیت مستلزم تصمیم گیری های سریع و اقدامات قاطع باشد، رویکرد استبدادی می تواند رویکرد خوبی باشد. با این حال، این نوع رهبری تمایل به ایجاد محیط های ناکارآمد و حتی خصمانه دارد و اغلب پیروان را در مقابل رهبر سلطه گر قرار می دهد.

رهبری آزادانه:

لوین دریافت که کودکان تحت رهبری تفویضی، که به عنوان رهبری آزاد شناخته می‌شوند؛ کمترین بهره‌وری را در بین هر سه گروه دارند. بچه های این گروه نه تنها از رهبر خواسته های بیشتری داشتند، بلکه همکاری کمی نشان می دادند و نمی توانستند مستقل کار کنند. این رهبران راهنمایی اندکی به اعضای گروه ارائه می دهند یا اصلاً راهنمایی نمی کنند و تصمیم گیری را به اعضای گروه واگذار می کنند. در حالی که این سبک رهبری می‌تواند در موقعیت‌هایی مفید باشد، اما اغلب منجر به حضور افراد در نقش‌های نامناسب و کمبود انگیزه می‌شود. لوین خاطرنشان کرد که رهبری آزاد منجر به گروه هایی می شود که فاقد جهت گیری هستند و اعضای این گروه ها یکدیگر را به خاطر اشتباهات سرزنش می کنند، از پذیرش مسئولیت شخصی خودداری می کنند، پیشرفت کمتری می کنند و کمتر کار می کنند و به نتیجه می رسند.


منابع:

https://www.verywellmind.com/leadership-styles-2795312

https://www.verywellmind.com/leadership-theories-2795323

https://www.verywellmind.com/what-is-the-trait-theory-of-leadership-2795322

https://www.verywellmind.com/the-great-man-theory-of-leadership-2795311

بیشتر بخوانید: معرفی کسب و کار ها
بیشتر بخوانید: ثبت و معرفی کسب و کار خود در رایا مگ

دیدگاه

دیدگاه خود را وارد نمایید

جدیدترین مطالب مجله اینترنتی رایامگ

معرفی کسب و کار خود
خبر نامه مجله اینترنتی رایا مگ

با عضویت در خبرنامه رایا مگ از جدید ترین مقالات آگاه شوید