جنگل های زاگرس و گونه های موجود در این جنگل پهناور
همه ی ما نام زاگرس را شنیده ایم، زاگرس از پر قدرت ترین و با صلابت ترین واژه هاست که در کنار نام ایران می توان از آن یاد کرد. پهنهٔ رویشی زاگرس شامل رشته کوههای زاگرس، وسیع ترین و اصلی ترین رویشگاه گونه های مختلف بلوط در ایران بوده و به همین دلیل این منطقه از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار است. جنگل های زاگرس وسعت بالایی دارند و به جرئت می توان گفت که تقریبا نیمی از جنگل های ایران را تشکیل می دهند. بلوط در این جنگل به وفور یافت می شود و بارندگی این ناحیه از ۶۰۰ میلی متر در قسمت های شمالی تا ۳۰۰ میلی متر در جنوب غرب در نوسان است. اقلیم منطقه نیز مدیترانه ای نیمه خشک با زمستان های سرد است. از سایر گونه های درختی این جنگل ها می توان به افرا، کیکم، بنه، زبان گنجشک، گلابی وحشی، ولیک، ارغوان، انواع بادام و غیره اشاره کرد.
همان طور که در بخش بالایی نیز گفته شد عمده ترین چیزی که در این منطقه یافت می شود گونه های بلوط است که در ارتفاع مشخصی از سطح دریا دیده می شوند و بالاتر از این ارتفاع جوامع ارس و پایین آن جوامع بنه - بادام ظاهر می شوند. فرم غالب جنگل شناسی، جنگل های شاخه زاد بوده و این دلالت بر تخریب ناشی از حضور طولانی مدت جوامع انسانی دارد. متأسفانه به دلیل رشد جمعیت در قرن اخیر و نیاز جنگل نشینان به سوخت، منبع غذایی برای دام ها و زمین های کشاورزی بهره برداری غیراصولی از این جنگل ها به کلی چهره آن ها را دگرگون کرده است و به جز در نقاطی معدود نشانی از انبوهی سابق این جنگل ها نیست.
از زمان های دور یونانی ها، زاگرس را منطقه ای می نامیدند که ایرانیان به آن در حال حاضر پشتکوه می گویند. اما با گذر زمان این نام به سرتاسر کوه هایی که در دنباله کوه های ارمنستان، از منتهی الیه شمال غربی ایران آغاز و سپس غرب و جنوب غرب ایران را طی می کند تعمیم داده شد. در جنگل های زاگرس مهم ترین و فراوان ترین گونهٔ درختی موجود بلوط می باشد. در حقیقت سلسه جبال زاگرس، وسیع ترین و اصلی ترین رویشگاه گونه های مختلف بلوط در ایران بوده و به همین دلیل این منطقه از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار است.
تغییرات اقلیم و آب و هوا بر روی گونه های متفاوت و گوناگون بلوط تاثیرگذار است و این گونه ها نسبت به این تغییرات حساس هستند، اما در نهایت باید گفت که جنس بلوط سازش اکولوژیک و میزان بردباری بسیار زیادی داشته به شیوه ای که تغییرات درجه حرارت را در گستره ۳۱- تا ۴۵+ درجه سانتیگراد و بارندگی ۲۵۰ تا ۱۰۰۰ میلی متر را تحمل می کنند. مناسب ترین زیستگاه بلوط مناطقی با بارندگی ۳۵۰ تا ۷۵۰ میلی متر بوده که در آن بیشترین گسترش را دارد. رویشگاه گونه های این جنس از جلگه تا ارتفاع ۲۷۰۰ متر از سطح دریا گسترش داشته و هر چه اقلیم خشک تر می شود، درختانی کوچک تر و با قطری کمتر ایجاد می شوند.
این گونه های بلوط بر روی خاک هایی با ویژگی های عمیق و حاصلخیز تا خاک های سطحی و کم عمق و غالبا بر روی خاک های قلیایی رشد می کنند. در مورد تعداد گونه و زیر گونه های بلوط در منطقه زاگرس اختلاف نظرهای زیادی بین محققین مختلف وجود دارد ولی توافق عمومی بر وجود سه گونه مهم بلوط (دار مازو، بلوط ایرانی و یوول) در این منطقه است. گونه یوول خاص مناطق مرتفع با خاک های حاصلخیز و عمیق بوده و گسترش آن از آخرین حد شمالی زاگرس شروع و تا پایان یافتن محدوده جنگلهای مریوان (هممرز با پاوه در استان کرمانشاه) خاتمه پیدا می کند.
گونه ی دار مازو از دیگر گونه هایی که در این جنگل پهناور یافت شده است، این گونه به صورت پراکنده و شبیه به لکه های بسیار کوچک به چشم می خورد. بلوط ایرانی از شمال غربی تا جنوب شرقی سلسه جبال زاگرس و در تمام جهات، ارتفاعات و روی انواع خاک ها گسترش دارد، به عبارت دیگر، این گونه نسبت به دو گونه قبلی از بردباری و نرمش اکولوژیک بیشتری برخوردار است. گونه بلوط ایرانی تنها گونه بلوط موجود در سه استان ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و فارس است.
بند پایان و به خصوص حشرات از مهم ترین فاکتورهایی اند که در شرایطی که از لحاظ اکوسیستمی مساعد نیست (به ویژه تنشهای رطوبتی و حرارتی)، جمعیت آن ها دچار طغیان های موضعی، دوره ای یا نسبتاً طولانی می شوند البته بدون در نظر گرفتن مجموعه ای از عوامل غیر زنده و دخالت های غیر عالمانه انسان که سبب خسارت به پوشش های گیاهی می شوند.
آتش سوزی جنگل های زاگرس
جنگل ها مانند سرمایه های هر کشورند و در صورتی که از آن ها مراقبت نکنیم جانمان به خطر می افتد. جنگلهای زاگرس یک منطقه استراتژیک برای کشور هستند و معیشت حدود ۱.۵ میلیون نفر از مردم ساکن در این مناطق وابسته به جنگل های زاگرس است. بر کسی پوشیده نیست که این جنگل ها از مهم ترین رویشگاه های جنگلی کشور بوده و بالغ بر ۸۰ درصد عشایر کشور و بیش از ۵۰ درصد دام کشور در این منطقه حضور دارند و ۴۰ درصد آب کشور از آن منطقه تامین می شود. زمانی که خبر آتس سوزی جنگل های زاگرس به گوش رسید همه را نگران کرد به خصوص آن دسته از افرادی را که معشیت و زندگیشان به این جنگل ها وابسته بود، بهر حال پس از این آتش سوزی خوفناک تصمیم بر این گرفته شد که طرحی برای احیای گونه های آن پایه ریزی شود.
طرح احیای گونه های آسیب دیده گیاهی جنگل های زاگرس چیست؟
همه ی ما میدانیم که جنگل ها ریه های زمین هستند و بدون حضور آن ها زندگی مختل می شود و یا شاید نابودی زمین را به همراه داشته باشد، به همین دلیل ضروری است که نسبت به احیای گونه های کمیاب اقداماتی انجام شود که در این خصوص مجموعه باغ گیاهشناسی در یک طرح نیکوکاری با مشارکت بخش خصوصی نسبت به این کار مهم اقدام کرده است. بنا به گفته ی مدیران اجرایی احیای گونه های گیاهی کمیاب آسیب دیده در آتش سوزی های این جنگل استارت خورده است. با تولید و احیای این گونه های آسیب دیده در آینده ای نه چندان دور شاهد سرسبز شدن جنگل های زاگرس خواهیم بود.
طبق آمار به دست آمده مساحت جنگل های زاگرس شش میلیون هکتار است که تقریبا نیمی از جنگل های ایران را در برمی گیرند و در حال حاضر هفت رودخانه از نه رودخانه های بزرگ کشور در استان های زاگرس نشین جاری است که بر اساس مطالعات انجام شده در جنگلهای زاگرس ۲ هزار و ۳۷۲ گونه گیاهی شناسایی شده که ۶۱ گونه پستاندار، ۲۷ گونه ماهی، ۱۶۷ گونه پرنده و ۳۷ گونه خزنده در جنگلهای زاگرس زیست می کنند. مسئولین اظهار داشتند که بر اساس گزارش ها از وسعت ۶ میلیون هکتاری جنگلهای منطقه زاگرس به دلایل مختلف یک میلیون هکتار آن از بین رفته و همچنین ۷۰ درصد از گونه های جنگلی زاگرس شامل بلوط ها می شود که در ۱۲ استان کشور پراکنده شده است.
با بررسی در طی پایه ریزی این طرح مسئولین به این نتیجه رسیده اند که این جنگل ها مطابق مطالعات پالینولوژی هزاران سال قبل در این جنگل فقط به طور پراکنده درختان بلوط و بنه بوده و از پنج هزار سال پیش جنگل های متراکم و نیمه متراکم بلوط به طور کامل در کشور ایجاد شده که جنگل ها و مراتع همواره با خطرهایی مثل آتش سوزی، بیابانی شدن، بهره برداری های بی رویه و کمبود قرقبان برای نگهداری آن را تهدید می کند. در حقیقت باغ گیاهنشاسی تهران که قرار است به ما در این مورد کمک کند از سال ۴۷ تاسیس شده تا پیروزی انقلاب اسلامی در حدود ۲۵ درصد پیشرفت داشته اما عمده کارها پس از انقلاب انجام شد.
باغ گیاهشناسی مذکور با تمامی باغ های گیاه شناسی به غیر از اسرائیل ارتباط دارد و خبر خوب اینجاست که با تلاش پژوهشگران در این باغ بیش از چهار هزار گونه گیاه شناسی جمع آوری شده است. در این باغ گونه های گیاهی با استفاده از دو متد یکی قطعات داخلی از دل طبیعت ایران جمع می گردد و حالت دیگر نیز گیاهانی هستند که از نقاط مختلف دنیا گرد آوری می شوند، به طور کلی این باغ ها بیشتر در کشورهای توسعه یافته ایجاد شده اند که تعهداتی نیز در حوزه منابع ژنتیکی دارند به شکلی که نباید این گیاهان را وارد کار اقتصادی کنند، در حال حاضر برای مناطق مختلف کشور در حال احداث باغ گیاه شناسی هستیم و در شهرهای نوشهر، کاشان و یزد باغ گیاه شناسی وجود دارد، در لرستان در حال ایجاد باغ زاگرس هستیم باغ گیاهان دارویی در همدان قرار دارد و در جنوب نیز باغ فدک دزفول را داریم و در تلاش هستیم باغی در سیستان بلوچستان و یا مناطق آزاد قشم و چابهار باغی احداث کنیم.
در مورد چالش های محیط زیستی بزرگ کشور باید گفت که تغییر اقلیم و محیط های طبیعی، بیابان و دخالت انسان در محیط های طبیعی از ابر چالش های محیط زیستی است که زندگی امروز ما را با مشکلات بسیاری مواجه کرده است، پروژه های گسترده ای در موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع در حوزه تعیین قلمرو مناطق بیابانی ایران و شن زارها انجام شده است. به گفته متخصصان، شاخص پوشش گیاهی، اقلیم و میزان بارندگی در تعیین بیابان ها مدنظر قرار می گیرد، هرچند که لزوم کاهش بیابان های کشور باید مدنظر قرار گیرد اما تخریب و تغییر اکو سیستم بسیار خطرناک است چرا که بازگشت انها غیرممکن و یا بسیاری طولانی خواهد بود لذا مناسب ترین راهبرد مدیریتی رویکرد حفاظتی است. به گزارش ایرنا، باغ گیاهشناسی تهران در حاشیه آزاد راه تهران- کرج و زیر نظر موسسه تحقیقات سازمان جنگل ها و مراتع اداره می شود.
علت آتش سوزی جنگل های زاگرس
دلایل بسیار زیادی برای این آتش سوزی ممکن است که وجود داشته باشد اما طبق مطالعات صورت گرفته اصلی ترین دلایل، کاهش میزان بارندگی، افزایش درجه حرارت، کاهش رطوبت و ورود توده های گرد و غبار در جنگل های زاگرس غرب کشور به دنبال خشکسالی های اخیر و نظایر این تهدیدات هر روزه زمینه نابودی جنگلها و مراتع، حیات وحش و در نهایت نابودی حیات بشری را فراهم آورده است. از طرفی دیگر آتش سوزی های سهوی و عمدی اخیر در این مناطق دست به دست هم داده اند و بحرانی عظیم و جبران ناشدنی را رقم میزنند.
با مطالعه و بررسی مساحت مناطقی که تحت آتش سوزی قرار گرفتند روند بالا رونده در این نواحی کاملا به چشم دیده می شود به گونه ای که این رویه از سال 1390، تا سال 1394افزایشی دو برابری را نشان می دهد. متخصصین به این نتیجه رسیدند که روند این حوادث، روندی صعودی است. مهمترین عامل تاثیر گذار در گسترش آتش سوزی مطابق بررسی های این تحقیق، را عوامل توپوگرافی (به ویژه شیب و ارتفاع)، صعب العبور بودن مناطق، کمبود نیروهای امدادی اطفاء حریق، فقدان ابزارآلات اطفاء حریق به روز و نظایر آن در منطقه مورد مطالعه به خود اختصاص می دهد.
اهمیت آتش سوزی جنگل های زاگرس چقدر است؟
این تیتر یکی از تیترهای عجیب است! مگر می شود که ما با از بین رفتن جنگل هایمان اذیت نشویم و یا تحت تاثیر قرار نگیریم؟؟؟ بدیهی است که این موضوع بسیار حیاتی است و برای ما اهمیت دارد. در کشوری مثل ایران که فقط ۷ درصد از مساحت کل آن را پوشش جنگلی تشکیل داده است و ۹۳ درصد مابقی آن خشک و نیمه خشک و پوشش گیاهی آن بسیار کم است، هر یک درخت باید برای ما اهمیت زیادی دارد. هر یک عدد درختی که در جنگل ها از دست می رود، زندگی و شرایطمان را به سمت پست رفت شدن می کشاند. در طول سال های گذشته وسعت و گسترش آتشسوزی ها در جنگل ها و مراتع نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده و ترمیم آتشسوزیهایی با این شدت در جنگل هایی مانند زاگرس که خود به دلایل مختلف مانند کشاورزی، دامداری بیش از حد ظرفیت، عوامل انسانی دیگر و بیماریها و آفاتی که در سطوح بسیار وسیع طغیان میکند، توانایی زادآوری خود را از دست داده است، بسیار دشوار است.
اگر واقعا بشود جنگل های نابود شده ی زاگرس و هم شمال را احیا کرد واقعا کمک بزرگی به به کشور میشود. واقعا آدم جنگل ها را می بیند حس بدی بهش دست می دهد.