زندگی، یک بازی است؛ بیشتر مردم زندگی را پیکار میانگارند. اما زندگی پیکار نیست، بازی است. هرچند بدون آگاهی از قانون معنویت نمیتوان در این بازی برنده شد و پیروز بود و عهد عتیق و عهد جدید، با وضوحی شگفتانگیز قواعد این بازی را بیان میکنند. عیسی مسیح آموخت که زندگی، بازی بزرگ دادوستد است؛ زیرا آنچه آدمی بکارد، همان را درو خواهد کرد. یعنی هر آنچه از آدمی در سخن یا عمل آشکار شود یا بروز کند، به خود او باز خواهد گشت و هر چه بدهد باز خواهد گرفت.»
معرفی
کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین (The Complete Writings of Florence Scovel Shinn)، یکی از تاثیرگذار ترین و ماندگار ترین آثار جهان در زمینه خودشناسی و پرورش خود شناخته می شود. کتاب چهار اثر نه تنها یکی از آموزنده ترین کتاب های دنیا بوده، بلکه محبوبیت باورنکردنی آن باعث شده تا به بسیاری از زبان ها ترجمه و بارها نیز به چاپ برسد. این اثر ارزشمند به دست نویسنده محبوب آمریکایی خانم اسکاول شین در سال 1989 به قلم درآمد. در این اثر ماندگار چهار عنوان از برترین کتاب ها جمع آوری شده اند که چگونگی بُردن در «بازی زندگی» را از طریق تفکرات مثبت و همراهی با جریان سرنوشت را به مخاطب می آموزند. مخاطبین با مطالعه ی این کتاب، فرصت این را پیدا خواهند کرد تا بذر موفقیت و مثبت اندیشی را در ذهن خود بکارند و به شکلی مؤثر و کاربردی با آموزه ها و بینش های روشن و مثبت اسکاول شین ارتباط برقرار کنند. این کتاب در سراسر دنیا طرفداران بسیاری دارد و برای یادگیری نحوهی تبدیل شکست به پیروزی، ترس به ایمان، عدم رفاه به کامیابی، و عصبانیت به عشق راهنمای بسیار کاملی است.
در این کتاب قدرت کلمات را درک می کنیم و می آموزیم چگونه از قدرت جذب در زندگی بهره جوییم. فلورانس اسکاول شین در این کتاب به ما ثابت می کند که چگونه هزاران مشکل را حل کرده است و ما می توانیم به آسانی با هماهنگ کردن افکار و کلمات خود با خیر مطلق (که به صورت الهی درونمان قرار دارد) هرچیزی را که میخواهیم به وجود آوریم.
چهار اثر یکی از برترین کتابها برای آغاز به مثبتاندیشی و دگرگونی است. این کتاب به چهار بخش تقسیم می شود: بازی زندگی و راه و رسم این بازی، کلام تو عصای معجزه گر توست، در پنهان موفقیت و نفوذ کلام. میتوان این کتاب را فلسفی با محتوایی روانشناختی پنداشت، اما نکته تاثیرگذار این کتاب، روایت داستانهای واقعی از اشخاصی است که نویسنده با آنها در ارتباط بوده است؛ کسانی که داستانی متفاوت از یکدیگر دارند و شنونده در طول کتاب، همواره احساس خواهد کرد که هیجانانگیزترین داستانهای جهان را میشنود و میتواند با آن ها همزاد پنداری کند. کتاب چهار اثر ما را در فضای معنوی غرق می کند و جملاتی دارد که روحمان را جلا میبخشد. لحن کتاب هم بسیار گیرا و صمیمی است. مجموع درسهای اسکاول شین به ما کمک میکنند راه زندگی خود را پیدا کنیم و در پناه معنویت، موفقیت را از آن خود کنیم.
درباره فلورانس اسکاول شین
فلورانس اسکاول شین در 24 سپتامبر 1871 در شهر کامدن ایالت نیوجرسی آمریکا چشم به جهان گشود. او دختر «آلدن کرتلند اسکاول» و «امیلی هاپکینسون اسکا» بود و تحصیلاتش را در فیلادلفیا و دانشگاه هنرهای زیبای پنسیلوانیا گذراند و در آنجا با همسر خود «اورت شین» آشنا شد و آنها پس از ازدواج به نیویورک نقل مکان کردند. اورت سه تئاتر بر روی صحنه برد که نقش اصلی آنها را فلورانس برعهده داشت. فلورانس در این دوران بهعنوان تصویرگر کتاب مشغول به فعالیت بود، اما سرانجام آنها در سال 1912 از یکدیگر جدا شدند. فلورانس از میانه عمرش به فرقه تفکرنو پیوست و کتاب هایی در ترویج دیدگاههای این فرقه نوشت. موج معنویت در آمریکا از اوایل قرن بیستم با پيدايش زنان و مردان عرفانگرا آغاز شد و در نیمه دوم قرن بیستم ثمره داد و همهگیر شد؛ به گونهای كه کلیساها را دچار دگرگونی کرد. سردمداران این جنبش افرادی چون «چارلز فیلمور»، «اما کورتیس هاپکینز»، «فلورانس اسکاول شین»، «کاترین پاندر» و … بودند که هرکدام در جای خود، سنگی از این بنا را نهادند و بانیان پايهگذاری کلیساهای وحدتی نام گرفتند.
اسکاول شین ذاتا سخنور فوقالعادهای بود و توانایی بالایی در جذب مخاطب داشت. سخنرانیهای پر شور او در اجتماعات مختلف برای تبیین مفاهیم اصلی فرقه تفکر نو، افراد بسیاری را مشتاق و علاقهمند میکرد. او زبانی ساده و خوشایند داشت، تا جایی که بسیاری افراد از شدت سادگی سخنانش در علمی بودن آنها تردید میکردند. اسکاول شین که مطالب مهم و پیچیده را به گونهای ساده و طوری بیان میکرد که همه بتوانند آن را فهم کنند، پس از مدتی تصمیم گرفت از توانایی خود در سخنوری و اندیشههای والایی که در سر دارد برای نوشتن کتاب استفاده کند. البته او از سالها پیش از این، به عنوان تصویرگر حرفهای کتاب کودک فعالیت میکرد و با دنیای نشر و کتاب، آشنا بود.
فلورانس اسکاول شین، اولین کتاب خود با نام «بازی زندگی و راه و رسم این بازی» را در سال 1925 منتشر کرد. کتاب دیگر او با نام «کلام تو عصای معجزهگر توست» در سال 1928 به چاپ رسید و پس از آن در سال 1940 کتابی با عنوان «درِ پنهانِ موفقیت» منتشر کرد. کتابهای او در همه ی جهان مورد استقبال قرار می گرفتند و بسیار منتشر می شدند و با مهارتی زیاد، جای خود را در دورافتادهترین دهکدهها یا دورترین شهرهای اروپایی و باورنکردنیترین اماکن جهان باز میکردند. فلورانس سالیان سال در مقام هنرمند، تصویرگر، مشاور و مدرس متافیزیک شهرت داشت. او با شفا بخشیدن به هزار تن از مردمان، نقش ویژه ای در گشودن و حل مسائل زندگیشان ایفا کرد.
سرانجام او در سال 1940 در سن 69 سالگی در آپارتمانش درگذشت. . پس از مرگ فلورانس نیز آثار: «نفوذ کلام» در سال 1945، کتاب پیش رو «چهار اثر از فلورانس اسکاول شین» در سال 1989 و «افسون گذرگاه شهود» در سال 2013 از او منتشر شدند.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
کسانی که می خواهند با جادوی کلام و قانون جذب به هر آنچه در زندگی آرزوی آن را دارند برسند و برای رشد فردی و شخصیتی خود بسیار ارزش قائل هستند و می خواهند موفقیت را از آن خود کنند و از خود شخصیتی قدرتمند با ایمانی راسخ بسازند.
" یکی از اهداف نگارش این کتاب ایجاد رشد فردی به زبان ساده می باشد. حتی به جرئت می توان گفت داستان های چهار اثر فلورانس از جمله معدود کتابهایی است که پس از آغاز آن به ندرت می توان دست از ادامه ی مطالعه این کتاب کشید."
بخشی از جملات تاکیدی و تاثیرگذار این کتاب:
- وقتی انسان بتواند بدون هیچ تردیدی آرزو کند بی شک آن آرزو دست یافتنی خواهد شد.
- تنها دشمن هر انسانی ترس است، ترس از فقر و ترس از نافرجامی، ترس از بیماری، ترس از دست دادن و احساس عدم اعتماد به نفس و نگرانی….
- خدا روزی رسان است و انسان می تواند با کلام خود هر آنچه را که حق الهی اوست به دستآورد، گرچه باید خود به کلامش کاملا ایمان داشته باشد.
- اگر کسی موفقیت را بطلبد اما خودش را برای شکست آماده کند، به آنچه برایش تدارک دیده است، می رسد.
- من قانون بخشش را فرا می خوانم من از هر خطا و همچنین عواقب آن رها و آزاد هستم. من تحت قانون بخشایش قرار گرفته ام.
- انسان هیچ وقت نمی تواند زمان را به عقب برگرداند اما می تواند خود را از شر افکار و تصوراتی که در ضمیرناخودآگاهش حک شده است خلاص کند.
- هر آنچه آدمی در خیال خود تصویر کند ، دیر یا زود در زندگیش نمایان میشود ؛ برای پیروزی در بازی زندگی باید نیروی خیالمان را آموزش دهیم ...
- هرگز دو قدرت در کنار هم وجود ندارند. بلکه فقط یک قدرت وجود دارد و آن هم فقط قدرت خداوند هست پس هیچ ناامیدی وجود ندارد و رسیدن به این شناخت به معنی یک خوشبختی نامنتظره است.
- آرزوهای بزرگ داشته باشید و از آنها دست نکشید ؛ همهی امور مهم به دست کسانی انجام پذیرفته است که از آرزوهای بزرگ خود دست نکشیدهاند ...
- کسانی که مدام از بیماری و مصیبت سخن می گویند در نهایت آنها را به سمت خود جذب می کنند.
- هر ناهماهنگی و عدم تعادل بیرونی، نشانه ی برهم ریختگی درونی است.
- خیرخواهی و طلب نیکی برای دیگران، هاله ی بزرگی از حمایت خداوند را برای شخص به وجود می آورد.
- انسان به عالمی پا مینهد که خداوند رزق و روزیاش را تأمین کرده است و هر آنچه آرزومند یا نیازمند آن است، پیشاپیش بر سر راه اوست. هر چند که باید این خزانه را با ایمان خود یا با کلامی که بر زبان میآورد، بگشاید.
- در مقابل نیروی مخالف خود هرگز مقاومت نکنید زیرا دوباره بعد از مدتی همان را به سمت خود جذب خواهید کرد.
- انسان باید گذشته را با احترام یاد کند ولی اگر گذشته را در چنگال خویش گرفته است آن را باید رها کند.
- هیچ کس جز خود آدمی چیزی به خود نمیدهد و هیچکس جز خود آدمی چیزی را از خود دریغ نمیدارد. تنها راهزنی که دار و ندار آدمی را به یغما میبرد اندیشههای منفی اوست. تردیدها، ترسها ، نفرتها و حسرتها، دشمنان انسان در درون خود اوست، ترس توست که شیر را درنده میکند، بر شیر بتاز تا ناپدید شود. بازی زندگی، یک بازی انفرادیست. اگر خودتان عوض شوید، همه اوضاع و شرایط عوض خواهد شد.
- انسان با هر دست بدهد با همان دست هم می گیرد. بازی زندگی همان قانون کنش و واکنش است و در نهایت کردار و گفتار و پندار آدمی به خودش باز می گردد.
- آن کس که خود را عمیق میداند، تلاش میکند واضح و شفاف باشد. آن کس که دوست دارد در نگاه تودهی مردم عمیق بنظر بیاید، تلاش میکند که مبهم و کدر باشد. مردم کف هر جایی را که نتوانند ببینند، عمیق میپندارند.
- خدا روزی رسان شکست ناپذیر من است و هم اکنون ثروت بسیار زیادی در پناه لطف او به شیوه های درست به دست من می رسد.
- اگر به خودتان باور داشته باشید، دیگران نیز شما را باور خواهند داشت.
- نخستین گام برای کسب موفقیت این است که از آنچه هستید شادمان باشید به محض آرام شدن، دریای افکار کشتی های نجات از راه می رسند خدا به زمان احتیاج ندارد و هرگز دیر نمی کند.
- در ملکوت مجال از دست رفته وجود ندارد. اگر دری بسته شود دروازه ای می گشاید.
- خدا در مکان های دور از انتظار، و در مواقعی تصور ناپذیر، معجزات خود را به انجام می رساند. برای آن مهربانِ توانا، غیرممکن وجود ندارد. همیشه، همیشه و همیشه امیدی هست …