جدیدترین مطالب

مطالب ویژه مجله اینترنتی رایامگ

پیوندها

محبوب ترین مطالب رایامگ

میلیونر شدن در جوانی

author منتشر کننده
بدون نظر 1 0
میلیونر شدن در جوانی

تصور کنید پنج روز در هفته، هر روز صبح زود از خواب بر می خیزید؛ با هزار بدبختی در ساعات اوج ترافیک، مسیری را طی می کنید تا هشت ساعت دیگر از زندگیتان را صرف شغلی کنید که دوستش ندارید. پس از انجام شغلی که اجازه نمی دهد آنچه واقعا دوستش دارید انجام دهید، تصور کنید دوباره با هزار مکافات در اوج ساعات ترافیک به خانه بر می گردید تا بتوانید اعضای خانواده خود را ببینید، کسانی که کمتر از اغلب همکارانتان درباره شما می دانند.

حالا به عنوان پاداش تمام این سختی ها فقط آنقدری پول می گیرید که صورت حساب هایتان را بپردازید و دو هفته در سال به تعطیلات بروید تا بتوانید ذره ای از طعم آزادی را بچشید. قبل از آنکه خیلی در تعطیلات به شما خوش بگذرد، به سرعت سرکارتان بر می گردید و 50 هفته ملال انگیز دیگر منتظر می مانید تا بتوانید در تعطیلات بعدی پا به فرار بگذارید.

متن بالا که خواندید از زبان نویسنده بود و او در همین چند جمله زندگی کسالت بار خود را در دوران کارمندی توصیف کرد. در همین هنگام او متوجه شده بود که نمی خواهد 20 سال دیگر از زندگی خود را به همین روش بگذارند و فرد دیگری برای او تعیین کند که چه زمانی از خواب بیدار شود و چه ساعتی به کار های دیگر برسد. همین موضوع باعث شد تا تصمیم بگیرد زندگی خود را عوض کند و به فردی میلیونر تبدیل شود، اما این کار چندان راحتی هم نبود!

در ادامه نویسنده از استراتژی هایی که در کتاب بیان کرده، می گوید و ما را با مسیر آشنا می کند:

وقتی نحوه دوچرخه سواری را ندانید، یادگیری راندن و رکاب زدن، بدون اینکه تعادل خود را از دست دهید به نظرتان دشوار ترین کار دنیا خواهد بود. پس از اینکه این کار را یاد گرفتید خودتان تعجب می کنید که در وهله نخست چطور فکر می کردید این کار سختی است.

باور کنید یا نه، وقتی میلیونر شوید نیز همین احساس به شما دست خواهد داد. تا وقتی که به آن نقطه دست پیدا کنید، تقریبا آن را غیر ممکن تلقی می کنید. پس از اینکه میلیونر شدید از خودتان می پرسید چرا اینقدر طول کشید؟

در حقیقت، بدون نگرش فکری درست، تکنیک ها و استراتژی های کارآمد، تبدیل شدن به یک میلیونر، کار بسیار دشواری است. اما وقتی این عوامل را کشف کنید، آنگاه من هم می داتم این کار واقعا چقدر می تواند راحت باشد. من این را می دانم چون در هر دو سمت بوده ام. هنوز تمام آن شب های بی خوابی روی صندلی عقب اتومبیلم را به خاطر دارم، زمانی که زیر یک پتوی کثیف کز می کردم چون پول کافی نداشتم که بتوانم آن شب را در یک هتل ارزان قیمت بگذارنم. در آن لحظات، از پنجره اتومبیل بیرون را نگاه می کردم و با خودم می گفتم چطور ممکن است کسی مثل من، که حتی آن قدر پول ندارد که روزی یک بار دوش بگیرد، یک روز میلیونر شود؟

امروز، از جایگاهی که در آن ایستاده ام، فقط باید بخندم که چه راه درازی آمده ام و هنوز چه راه درازی در پیش دارم. همان طور که می بینید ممکن است ما در آمد های متفاوتی داشته باشیم اما در حقیقت در یک مسیر حرکت می کنیم و همواره سعی داریم زندگی حتی بهتری برای خود و خانواده مان بسازیم.

میلیونر شدن در جوانی

در این کتاب، مهم ترین استراتژی ها و اصول زیر بنایی تبدیل شدن توسط نویسنده با شما در میان گذاشته می شود و این شما هستید که تصمیم می گیرید می خواهید با این اطلاعات چه کنید. از آنجا که یادگیری استراتژی های هوشمندانه مدتی زمان می برد، بار ها و بار ها از من خواسته شده تا اصول و راهکار های کسب و کار را تدریس کنم و به کار آفرینان کمک کنم به منحنی یادگیری خود سرعت ببخشند و فرآیند ایجاد یک کسب و کار را به صورت گام به گام به آن ها بیاموزم. سال ها در برابر این درخواست مقاومت کرده ام، اما چون به دنبال تعدادی داستان موفقیت برای کتاب بعدی ام هستم تصمیم گرفتم برنامه ای آموزشی تدوین کنم.

می دانم خواستار زندگی بهتری برای خودتان هستید. می دانم که می خواهید گزینه های بیشتری داشته باشید. می توانم همین حالا به شما بگویم که پول همه چیز نیست و برایتان خوشبختی، آرامش یا عزت نفس نخواهد خرید. ثروت های واقعی در زندگی به شکل اسکناس های دلاری یا شمش های طلا نیستند. ثروت های واقعی، در وهله نخست در ایمان و خودباوری نهفته اند.

وقتی صادقانه باور داشته باشید که هم اکنون تمام شرایط لازم را دارید تا وضعیتی بهتر از زمان حال داشته باشید، تا همین جا نیمی از مسیر دستیابی به رویاهایتان را پیموده اید، مهم نیست آن ها چه رویاهایی باشند.

من می خواهم به شما بگویم که می توانید به هر خواسته ای که دارید، دست پیدا کنید، اما ابتدا باید به انجام آن متعهد شوید و سپس تصمیم بگیرید که هیچ چیز نخواهد توانست مانع از دستیابی شما به اهدافتان شود. بزرگترین مشکلاتی که سد راهمان قرار می گیرند، نه ناشی از سایر افراد، اقتصاد یا محیط، بلکه نشات گرفته از افکار و ذهنیات خود ما هستند. لحظه ای که بدانید تنها کسی که شما را از رویاهایتان دور می کند، خودتان هستید، رها کنیدو واقعا به آن مرد یا زنی تبدیل شوید که می خواهید.

بهترین و هیجان انگیز ترین بخش زندگی شما، نه در گذشته یا آینده ای دور، بلکه در زمان حال نهفته است. هر کاری که تصمیم می گیرید در هر لحظه انجام دهید تعیین می کند که بقیه زندگی شما به چه صورت خواهد بود. شما این قدرت را دارید که در کسری از ثانیه زندگی خود را عوض کنید. می دانم که هم اکنون این کار آسان به نظر نمی رسد و ممکن است سرخورده شوید و ایمان خود را در طول مسیر از دست بدهید، اما دفعه بعد که مایوس شدید یا احساس کردید که نمی توانید دوباره روی پاهای خود بایستید، به من فکر کنید که زیر بارانی سیل آسا در پارکینگ کلیسا ایستاده بودم و سعی می کردم با آب باران دوش بگیرم. به من فکر کنید که در دستشویی های پمپ بنزین حمام می کردم و با خودم می گفتم اگر آن مرد می تواند، می دانم که من هم می توانم.

من به تنهایی از آن بی خانمانی نجات پیدا نکردم. من در کنار افرادی مثبت و خوش بین قرار گرفتم. اگر نمی توانستم آن نوع افراد را در زندگی خود پیدا کنم، به دوره های صوتی گوش می دادم و کتاب های انگیزه بخش می خواندم. به این ترتیب، حتی اگر به طور فیزیکی در کنار افراد مثبت نبودم، می توانستم افکار و زندگی ام را با آن واژه ها و اصوات مثبت پر کنم.

ممکن نبود بتوانم بدون کمک بسیاری از سایر افراد، از جمله دوستان و اعضای خانواده ام موفق شوم. در آن روز ها که به سختی می توانستم پول کافی برای غذا خوردن داشته باشم، ممکن نبود بتوانم بدون حرف های آن همه سخنوران و آموزش دهندگان که راه های خروج از یاس و ناکامی را به من نشان می دادند، موفق شوم.

لازم نیست خودتان به تنهایی برای میلیونر شدن تلاش کنید. در واقع، اکنون میلیون ها میلیونر داریم. اغلب آن ها به شدت مایل اند افکار و توصیه های خود در خصوص اینکه چگونه موفق شدند و شما چگونه می توانید موفق شوید را با شما در میان بگذارند. موفقیت، برای کسانی که به دنبال استراتژی های دستیابی به آن نمی گردند، فقط یک راز است.

میلیونر شدن در جوانی

بیشتر بخوانید: هنر شفاف اندیشیدن (2)

مهم نیست چه کسی هستید، در کجا زندگی می کنید یا اکنون چه وضعیتی دارید، در هر صورت، می توانید با به کار گیری هر یک از این استراتژی ها از بدهی خلاص شوید و برای خود و خانواده تان ثروتی واقعی ایجاد کنید. اگر شغلتان را دوست ندارید، چون واقعا کار مورد علاقه شما نیست یا به این علت که تمام وقت شما را می گیرد، لازم نیست به آن ادامه دهید. به شما نمی گویم هم اکنون شغلتان را رها کنید، اما به شما می گویم که کمی زمان صرف کنید و اولویت های زندگی خود را بار دیگر ارزیابی کنید، به گونه ای که بتوانید هر چه سریع تر خود را از حصار شغلی رها سازید. می توانید از شغل خود برای تامین هزینه آموزش و موفقیت و یادگیری مهارت هایی که برای کسب و کار خودتان به آن ها نیاز خواهید داشت، استفاده کنید.

گرچه من از طریق کسب و کار خودم، میلیون ها دلار به دست آوردم اما نمی خواهم این تصور واهی را در ذهن شما ایجاد کنم که کار آسانی پیش رو دارید. به طور حتم برای اداره کسب و کار خود با چالش رو به رو خواهید شد. منتظر این چالش ها باشید و آن ها را به منزله درس هایی که در طول مسیر خواهید آموخت تلقی کنید. هر درس شما را به هدف نزدیک تر می کند. گاهی اوقات، به اشتباه، بهترین درس ها را شکست تلقی می کنیم. همیشه به خاطر بسپارید که پاداش موفقیت، ارزش چالش هایی را که باید به آن ها غلبه کنید دارد.

نگران ترس ها نباشید. همه در وجود خود ترس هایی دارند، اما همه این ترس ها به یک پرسش منتهی می شوند " با چه شور و حرارتی آن را می خواهید؟ " وقتی نسبت به خواسته خود شور و اشتیاق زیادی داشته باشید، همان طور که سوزان جفرز در عنوان کتاب مشهور خود می گوید " ترس را احساس خواهید کرد و به هر حال کاری که می خواهید را انجام خواهید داد. "

هر بار که از ترس هایتان عبور کنید، نکته ای جالب را درک خواهید کرد. موانع همچنان سر راهتان سبز می شوند و ترس ها همچنان شما را وحشت زده می کنند، اما هر بار که با آن ها مواجه می شوید، احاطه کمتر و کمتری روی زندگی شما پیدا می کنند. روزی خواهید فهمید که آن ها دیگر لولو خرخره های ده فوتی که خیال می کردید نیستند، بلکه فقط مشکلات کوچکی هستند و نیاز به پاسخی دارند که شما کاملا توانایی یافتن آن ها را دارید.

هر قدر پای خود را از حاشیه امن خود فراتر بگذارید، حاشیه امن شما وسعت بیشتری پیدا می کند. من فکر می کنم حاشیه امن مثل یک نوار لاستیکی است که پاره نخواهد شد. شاید این کار را کرده باشید؛ وقتی یک نوار لاستیکی را می کشید، دوباره به اندازه اولیه خود باز می گردد؛ یا حداقل این طور به نظر نمی رسد. اما نوار لاستیکی در واقع اندکی بزرگتر شده است چون شما آن را کشیده اید.

شاید اول متوجه نشوید، اما همچنان که نوار لاستیکی را بیشتر و بیشتر می کشید، می بینید که در واقع به حدی انبساط پیدا می کند که دیگر به وضعیت اولیه خود باز نخواهد گشت. همین امر درباره حاشیه امن شما نیز صدق می کند. اگر فقط به کشیدن ادامه دهید، چیزی که روزی شما را می ترساند، تبدیل به موضوع بی اهمیتی خواهد شد.

جایی در درونتان ندایی هست که شما را به انجام کاری بزرگ در زندگی فرا می خواند. شاید سالیان سال آن را نادیده گرفته باشید. شاید این چند سال اخیر، بدون توجه ندای درونتان، گرفتار روزمرگی زندگی بوده اید. آن ندای درونی از شما می خواهد از زندگی عادی و روزمره رها شوید. از عادت یکنواخت خود رها شوید. از متوسط بودن رها شوید.

سخنان بزرگان در این کتاب، بخش دیگری از کتاب است که بسیار قابل تامل می باشد؛ در ادامه این سخنان را با تمرکز می خوانیم:

- وقتی ذهن یک بار به ابعاد ایده های بزرگتر انبساط پیدا می یابد، دیگر هرگز به اندازه قبلی اش باز نمی گردد. ( الیو وندل هولمز )

- سبز هستید و رشد می کنید یا نارس هستید و می پوسید؟ (ری کراک)

- بازاریاب های خوب فروش را خلق می کنند. بازاریاب های بزرگ از دیگران برای خلق فروش کمک می گیرند (مت موریس)

- سعی کنید نه یک انسان موفق، بلکه انسانی ارزشمند شوید. (آلبرت انیشتن)

- ثروت نیز همچون خوشبختی است، وقتی مستقیم به سمت آن بروی هرگز به دست نمی آید. ثروت مسئول جانبی ارائه خدمتی مفید است. (هنری فورد)

- نادان ها با تجربه کردن می آموزند؛ اما من ترجیح می دهم از تجربه دیگران بیاموزم (اوتو ون بیسماک)

بیشتر بخوانید: معرفی کسب و کار ها
بیشتر بخوانید: ثبت و معرفی کسب و کار خود در رایا مگ

دیدگاه

دیدگاه خود را وارد نمایید

جدیدترین مطالب مجله اینترنتی رایامگ

معرفی کسب و کار خود
خبر نامه مجله اینترنتی رایا مگ

با عضویت در خبرنامه رایا مگ از جدید ترین مقالات آگاه شوید