جدیدترین مطالب

مطالب ویژه مجله اینترنتی رایامگ

پیوندها

محبوب ترین مطالب رایامگ

نوروپلاستیسیته، جادوی مغز برای پیشرفت!

author منتشر کننده
بدون نظر 1 0
نوروپلاستیسیته، جادوی مغز برای پیشرفت!

تا به حال شده به تماشای یک فیلمی بنشینید که در آن یک فرد آسیب دیده مغزی به طرز شگفت انگیزی بهبود یافته باشد؟ شاید در آن لحظه پیش خود گفته باشید که این یک فیلم تخیلی است و چنین چیزی در دنیا ی واقعی جای ندارد یا اینکه تنها جادو می تواند چنین نتیجه ای را توجیه کند.

اما حقیقت این است که مغز انسان همین قدر و حتی بیشتر خارق العاده است. دانشمندان چندین دهه گذشته را به بررسی این اتفاقات اختصاص داده اند و اگر چه غیر قابل باور به نظر می رسد اما سر انجام موفق شدند که توضیحی را در پشت پرده این جادو پیدا کنند: فرآیندی به نام نوروپلاستیسیته !

مفهوم نوروپلاستیسیتی چیست؟

نوروپلاستیسیته به توانایی مغز برای سازگاری اشاره دارد. یا همان طور که دکتر کمبل می گوید:

نوروپلاستیسیته به تغییرات فیزیولوژیکی در مغز اشاره دارد که در نتیجه تعامل ما با محیط پیرامون ما اتفاق می افتد. از زمانی که مغز شروع به رشد در داخل رحم مادر می کند تا روزی که می میریم، اتصالات بین سلول های مغز در پاسخ به نیاز های در حال تغییر ما پیوسته در حال سازماندهی است. این فرآیند پویا به ما امکان می دهد از تجربیات مختلف یاد بگیریم و با آن ها سازگار شویم.

مغز ما واقعاً خارق‌العاده است. برخلاف رایانه‌ هایی که با مشخصات خاصی و تنظیمات دقیقی ساخته شده‌ اند و به‌طور دوره‌ ای و مرتب به ‌روز رسانی ‌های نرم ‌افزاری را دریافت می ‌کنند، مغز ما در واقع می‌تواند علاوه بر به‌ روز رسانی ‌های نرم ‌افزاری، به‌ روز رسانی‌های سخت‌ افزاری را نیز دریافت کند. وقتی چیز جدیدی یاد می گیریم، ارتباطات جدیدی بین نورون های خود ایجاد می کنیم و در حقیقت ما مغز مان را دوباره سیم کشی می کنیم تا با شرایط جدید سازگار شود.

تاریخچه مختصری از نوروپلاستیسیته :

اصطلاح "نوروپلاستیسیته" برای اولین بار توسط یرزی کونورسکی، عصب شناس لهستانی در سال 1948 برای توصیف تغییرات مشاهده شده در ساختار عصبی استفاده شد. همین ابتدا بهتر است بدانید که نورون ها سلول هایی هستند که مغز ما را تشکیل می دهند. با این حال، این ایده حتی به دورتر برمی گردد. پدر علوم اعصاب، سانتیاگو رامون و کاخال، در اوایل دهه 1900 در مورد قابلیت پذیری یا پلاستیسیته عصبی صحبت کرد. او تشخیص داد که برخلاف باور فعلی در آن زمان، مغزها واقعاً می توانند پس از رسیدن به بزرگسالی تغییر کنند.

در دهه 1960، کشف شد که نورون‌ ها می‌توانند پس از یک رویداد آسیب ‌زا، مجددا سازمان دهی شوند. در اواخر دهه 1990، محققان دریافتند که استرس می تواند سلول های مغز را از بین ببرد؛ البته که این نتایج هنوز به طور صد در صد قطعی نشده است. در طی چندین دهه تصور می شد که مغز ارگانی تجدید ناپذیر است. بدین صورت که در بدو تولد، هر انسان مقادیر محدودی از سلول های عصبی را در اختیار دارد. با افزایش سن این سلول های به آرامی می میرند و انسان هیچ نقشی در نگه داری یا جلوگیری از مرگ آن ها ندارد.

اما تحقیقاتی که در حیطه عصب زایی یا neurogenesis انجام شد چیز دیگری را نشان داد. نتایج این تحقیقات نشان می دهد که راه های دیگری نیز برای مرگ سلول های عصبی وجود دارد اما خبر خوب این است که راه های بسیاری نیز برای سازگار کردن سلول های عصبی و اتصال مجدد آن ها و هم چنین رشد دوباره آن ها وجود دارد.

نوروپلاستیسیته یا نوروژنز ؟

اگر چه این دو کلمات به هم مرتبط هستند، اما نوروپلاستیسیته و نوروژنز دو مفهوم متفاوت هستند. اگر بخواهیم با دو تعریف کوتاه، تفاوت این مفاهیم را به طور واضح بیان کنیم می توانیم بگوییم که نوروپلاستیسیته توانایی مغز برای ایجاد اتصالات و مسیرهای جدید و تغییر نحوه سیم کشی مدارهای آن است. نوروژنز توانایی شگفت انگیزتر مغز برای رشد نورون های جدید است.

کار کردن با آنچه که در حال حاضر داریم یک چیز است، اما پتانسیل جایگزین کردن نورون‌ هایی که مرده ‌اند ممکن است مرزهای جدیدی را در درمان و پیشگیری از زوال عقل، بهبودی آسیب ‌های مغزی ضربه ‌ای، و سایر مواردی که احتمالاً تا کنون حتی فکرش را هم نمی‌کردیم باز کند.

نظریه و اصول نوروپلاستیسیته :

قبل از اینکه به سرعت به نوروپلاستیسیته بپردازیم بهتر است در ابتدا با نظریات و اساس این مفهوم آشنا شویم. اول، باید توجه داشته باشیم که، اگرچه در بالا تعریف نسبتاً مختصری از نوروپلاستیسیته ارائه دادیم اما این تعریف کامل و دقیق نیست. متخصصان نوروپلاستیسیتی،  کریستوفر شاو و جیل سی مک ایچرن می گویند که دو دیدگاه اصلی برای این پدیده وجود دارد و آن را این گونه توصیف می کنند:

نوروپلاستیسیته یکی از فرآیندهای اساسی بدن است که هر گونه تغییر در فعالیت عصبی یا پاسخ های رفتاری را توصیف می کند. در دیدگاه دوم نوروپلاستیسیته، برای مجموعه گسترده ای از تغییرات مختلف مغز و سازگاری به کار می رود.

متأسفانه، هنوز هیچ نظریه متحد کننده ای در مورد نوروپلاستیسیته وجود ندارد که بتوانم آن را به زبان ساده در اینجا بیان کنم. تنها چیزی که می توانم با قاطعیت بگویم این است که این پدیده هنوز یک رشته جوان است و هر روز یافته های جدیدی ظاهر می شود. آنچه در حال حاضر می دانیم این است که دو نوع اصلی نوروپلاستیسیتی وجود دارد:

- نوروپلاستی ساختاری، که در آن قدرت اتصالات بین نورون ها (یا سیناپس ها) تغییر می کند.

- نوروپلاستیسیتی عملکردی، که تغییرات دائمی در سیناپس ها به دلیل یادگیری و رشد را توصیف می کند

نوروپلاستیسیته و روانشناسی:

همان طور که کریستوفر برگلند (2017) اشاره می کند:

ما در حال حاضر از دارو ها و مواد شیمیایی برای تغییر نحوه عملکرد مغز خود استفاده می‌کنیم، و روان ‌شناسی مطمئناً تلاش زیادی کرده است تا یاد بگیرد چگونه نحوه عملکرد مغز را از طریق اصلاح الگوهای فکری خود تغییر دهیم. اگر واقعاً بتوانیم با فعالیت های ساده ای که اغلب در یک روز عادی انجام می دهیم، تغییرات دائمی و قابل توجهی در ساختار و عملکرد مغز خود ایجاد کنیم، چه؟ اینجاست که اهمیت یادگیری آشکار می شود!

نوروپلاستیسیته، جادوی مغز برای پیشرفت!

نوروپلاستیسیته و یادگیری :

حدس زدن رابطه بین نوروپلاستیسیته و یادگیری آسان است؛ وقتی یاد می گیریم، مسیرهای جدیدی در مغز ایجاد می کنیم. هر درس جدید این پتانسیل را دارد که نورون های جدید را به هم متصل کند و حالت پیش فرض عملکرد مغز ما را تغییر دهد. البته، همه یادگیری ها‌ چنین تاثیری ندارند. مثلا شما اگر یک نکته در مورد عمق اقیانوس ها یاد بگیرید سیم کشی مغز خود را تغییر نمی دهید اما یادگیری یک زبان جدید یا یک آلت موسیقی مطمئناً این کار را می‌کند.

میزان استفاده از توانایی‌های تقریباً جادویی مغز نیز بستگی به میزان سرمایه‌گذاری ما در ترویج نوروپلاستیسیته و نحوه رویکرد ما به زندگی به طور کلی دارد.

ذهنیت رشد و نوروپلاستیسیته :

ذهنیت رشد، طرز فکری است که در آن مهارت ‌ها، استعداد ها و توانایی‌ های ذاتی فرد می‌تواند با قاطعیت رشد و یا بهبود یابد. فردی با ذهنیت رشد معتقد است که می تواند با تلاش مداوم در کاری باهوش تر، بهتر یا ماهرتر شود. این دقیقا همان چیزی است که نوروپلاستیسیته به ما می گوید.

آیا نوروپلاستیسیته با افزایش سن تغییر می کند؟

همان طور که ممکن است انتظار داشته باشید، نوروپلاستیسیته قطعا با افزایش سن تغییر می کند. مغز کودکان دائما در حال رشد و تغییر است. هر تجربه جدید باعث تغییر در ساختار مغز، عملکرد یا هر دو می شود. در هنگام تولد، هر نورون در مغز نوزاد حدود 7500 ارتباط با نورون های دیگر دارد. در سن 2 سالگی، نورون های مغز بیش از دو برابر تعداد اتصالات در یک مغز متوسط ​​بزرگسالان، اتصالات دارند. با بزرگ شدن کودک و شروع به تشکیل الگو ها و ارتباطات منحصر به فرد خود، این ارتباطات به آرامی از بین می روند. چهار نوع اصلی نوروپلاستیسیتی در کودکان وجود دارد:

- تطبیقی:

آن دسته از تغییراتی هستند که زمانی رخ می‌دهد که کودکان مهارت خاصی را تمرین می‌کنند و به مغز اجازه می‌دهند تا با تغییرات عملکردی یا ساختاری سازگار شوند.

- اختلال:

تغییرات به دلیل اختلالات ژنتیکی یا اکتسابی رخ می دهد

- بیش از حد:

سازمان دهی مجدد مسیرهای جدید و ناسازگاری که می تواند باعث ناتوانی یا اختلال شود.

- انعطاف پذیری که مغز را در برابر آسیب، آسیب پذیر می کند:

در این جریانات، مسیرهای عصبی مضر شکل می گیرند که احتمال آسیب را بیشتر یا تأثیرگذار تر می کنند.

این فرآیندها در کودکان خردسال قوی ‌تر و بارز تر هستند و به آن ها اجازه می‌دهد تا از آسیب ‌دیدگی ها به طور قابل توجهی مؤثرتر از اکثر بزرگسالان بهبود یابند. متاسفانه این توانایی در بزرگسالان وجود ندارد، اما به طور کلی کمتر از کودکان و خفیف تر مشاهده می شود. با این حال، مغز یک انسان بالغ هنوز هم قادر به انجام تغییرات خارق العاده است. این فرآیند می تواند ارتباطات و عملکرد های قدیمی و از دست رفته را که برای مدتی مورد استفاده قرار نگرفته اند را بازیابی کند، حافظه حتی مهارت های شناختی را تقویت کند.

این پتانسیل به طور کلی در بزرگسالان مسن به اندازه کودکان و بزرگسالان جوان تر نیست، اما با تلاش مداوم و یک سبک زندگی سالم، بزرگسالان به همان اندازه قادر به ترویج تغییرات مثبت و رشد در مغز خود مانند نسل های جوان هستند.

نوروپلاستیسیته، جادوی مغز برای پیشرفت!

بیشتر بخوانید:  10راه نجات از استرس را بشناسید

7 مزیتی که نوروپلاستیسیته بر مغز دارد:

با تکیه بر مطالعاتی که به آنها اشاره کردیم، دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد نوروپلاستیسیته برای مغز مفید است. علاوه بر پیشرفت ها و مزایای ذکر شده در بالا، موارد زیر نیز برخی دیگر از نتایجی هستند که نشان می دهد مغز شما از سازگاری و نوروپلاستیسیته سود می برد:

- بهبودی از حوادث مغزی مانند سکته مغزی

- بهبودی از آسیب های مغزی ضربه ای

توانایی سیم‌کشی مجدد؛ به عنوان مثال، اگر ناحیه‌ای که یک حس را کنترل می‌کند آسیب دیده باشد، سایر نواحی قادر به از بین بردن این فقدان و جبران آن هستند. از دست دادن عملکرد در یک ناحیه ممکن است عملکردها را در نواحی دیگر افزایش دهد. به عنوان مثال، اگر یک حس از بین برود، سایر حس ها تشدید می شوند.

- افزایش توانایی حافظه

- بهبود توانایی های شناختی

- بهبود یادگیری

چگونه مغز خود را با نوروپلاستیسیته سیم کشی کنیم؟

در ادامه برخی از راه هایی را ذکر می کنیم که در آن شما می توانید از نوروپلاستیسیته استفاده کنید:

- روزه متناوب:

سازگاری سیناپسی را افزایش می دهد، رشد نورون ها را تقویت می کند، عملکرد کلی شناختی را بهبود می بخشد و خطر ابتلا به بیماری های عصبی را کاهش می دهد.

- سفر:

مغز شما را در معرض محرک‌های جدید و محیط‌های جدید قرار می‌دهد و مسیرها و فعالیت‌های جدیدی را در مغز باز می‌کند.
    استفاده از دستگاه‌ هایی در جهت تقویت حافظه: این دستگاه ها می‌تواند اتصال را در شبکه جداری جلوی مغز افزایش دهد.

- یادگیری یک ساز موسیقی:

ارتباط بین نواحی مغز را افزایش می دهد و به شکل گیری شبکه های عصبی جدید کمک می کند.
    تمرینات دست غیر غالب: می تواند مسیرهای عصبی جدید را تشکیل دهد و اتصال بین نورون ها را تقویت کند.

- خواندن داستان:

افزایش و تقویت ارتباط در مغز

- گسترش دایره لغات:

فرآیندهای دیداری و شنیداری و همچنین پردازش حافظه را فعال می کند.

- خلق آثار هنری:

می تواند درون نگری، حافظه، همدلی، توجه و تمرکز را تقویت کند. هنر درمانی یک زمینه ترکیبی از تمرین درمانی است که هنر و روانشناسی را با هم ترکیب می کند و از فرآیند های خلاقانه، تکنیک های هنری و آثار هنری در راستای حمایت از افراد برای توسعه خودآگاهی، کشف احساسات و رسیدگی به تعارضات یا آسیب های حل نشده استفاده می کند. هنر درمانی همچنین برای کمک به افراد در زمینه توسعه مهارت های اجتماعی و افزایش اعتماد به نفس استفاده شده است. برای شرکت در هنر درمانی، نیازی به تجربه قبلی در زمینه هنر ندارید و در هنر درمانی چیزی به اسم درست و غلط وجود ندارد. بنابراین می توانید به دور از قضاوت شدن یا ترس از آن، فعالیت خود را آغاز کنید.

- رقصیدن:

خطر ابتلا به آلزایمر را کاهش می دهد.

- خواب:

یادگیری را از طریق رشد ستون فقرات دندریتیک که به عنوان اتصالات بین نورون ها عمل می کند و به انتقال اطلاعات در سلول ها کمک می کند، تحریک می کند.

بیشتر بخوانید: معرفی کسب و کار ها
بیشتر بخوانید: ثبت و معرفی کسب و کار خود در رایا مگ

دیدگاه

دیدگاه خود را وارد نمایید

جدیدترین مطالب مجله اینترنتی رایامگ

معرفی کسب و کار خود
خبر نامه مجله اینترنتی رایا مگ

با عضویت در خبرنامه رایا مگ از جدید ترین مقالات آگاه شوید