آیا تا به حال این موضوع فکر کرده اید که اگر زبان وجود نداشت چگونه میخواستیم نظرات خود را بیان کنیم و یا حرف بزنیم و یا معاشرت کنیم و یا خیلی چیزهای دیگر...
اما زبان مادری به گونه به ما وابسته است و یا بهتر است بگوییم ما به آن وابسته ایم که انگار از ازل در وجودمان نهفته بوده است و انسان ها آن را خلق نکرده اند.این در حالی است که ازاران زبان در دنیا وجود دارد که ما حتی یک کلمه از ان ها را بلد نیستیم و نیازی هم به یادگیری آن نداریم.
بیایید ابتدای امر از زبان مادری صحبت کنیم
مطابق تعریف روانشناسی « زبان مادری آن زبانی است که مادر به هنگام حاملگی به آن زبان صحبت میکند چون که در زمان حاملگی کودک به صدای مادر نزدیکی دارد و هجاها و حروف آن زبان را بیشتر دریافت میکند» اما اگر بعد از بدنیا امدن فرزندتان، شروع به صحبت کردن و مکالمه با او با زبانی دیگر کنید کودکِ خودتان را از یادگیریِ آسان محروم کردهاید چون او با زبان مادری اش که هنگام حاملگی با آن صحبت شده است تا حدودی اشنایی و عادت دارد. سازمان یونسکو 21 فوریه به عنوان «روز جهانی زبان مادری» را پذیرفت و 188 کشور عضو یونسکو ازجمله کشورعزیزمان جمهوری اسلامی ایران به آن رأی داده و آن را تائید کردند. پسازآن برای اولین بار مراسم روز جهانی زبان مادری در فوریه سال 2000 در پاریس با حضور نمایندگان کشورهای مختلف جهان، زبان شناسان و دبیر کل سازمان یونسکو برگزار شد.
بیشتر بخوانید: کمی با فرهنگ غنی ایرانی آشنا شویم - در مورد فرهنگ ایران
هرچه فرهنگ بالاتر و رفتارها پیچیدهتر میشود فرهنگ مادری، مؤثرتر و پر رنگ و مهمتر میشود. فرهنگ مادری یعنی تفکر و شناخت. اگر کودکی نتواند به زبان مادری آموزش ببیند و به آن زبان، متن تولید کند، در پروسه شناخت، نقیصه ایجاد میشود. و اینجاست که اختلال هویت پیش میآید. فرد بیوسیله شناخت، فضایابی و خود را معرفی میکند. درست است که با زبان دوم میتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد اما در زبان دوم عمق زیادی وجود ندارد. زبان مادری به عنوان بخش مهمی از هویت جوهری خویشتنِ خویش انسان است. هنر و فرهنگ، علم نیست که تجربی و دو دو تا چهارتا باشد، فرهنگ و هنر با هیجان ارتباط دارد. در این حوزه، زبان مادری حرف اول را میزند. اینها باید باهم باشند تا به غنیسازی تفکر بینجامد. در فرهنگ و هنر، زبان مادری در صدر نشسته است. بسیاری از زبانشناسان میگویند؛ گوته تنها بخشی از حافظ را فهمیده است و بخش بزرگی از آن مانده زیرا آن بخش، مال این خاک و این زبان است که زبان مادریِ گوته نبوده است.
اگر زبان مادری از کسی دریغ شود، دچار چه رنجهایی میشود؟
کسی که به زبان مادری خود نمیتواند، بخواند و بنویسد و حرف بزند، درواقع بخش بزرگی از انفعالات مغزی و ذهنی خود را بههیچعنوان نمیتواند ارائه کند. وقتی میخواهیم دروجود خودمان با خودمان مسئلهای را حل کنیم یا هیجانات خود را ابراز کنیم، به زبان مادری نیاز داریم. وقتی زبان مادری را یاد نگرفتهایم، عمقیترین فرآیند عاطفی و هیجانی خود را از دست میدهیم. انسان موجودی هیجانی است. اگر هیجان را از انسان بگیریم، دچار بیماری میشود. آموزش زبان دوم بدون آموزش زبان مادری، به مغز آسیب وارد میکند. زبان مادری با هیجانات اصیل ما سروکار دارد یعنی آغازگر هیجان انسان است.
دكتر "حسن عشايري" عصبشناس مشهور ميگويد :" از نظر علم عصبشناسی، ثابت شده است که آموزش زبان مادری، به آموزش زبانهای دیگر، آسیب نمیرساند بلکه به تقویت آن میانجامد، آموزش زبان مادری، باعث غنیسازی زبان دوم هم میشود. باورهاي دروني انسان با زبان مادري پردازش ميشود، به بيان عمومي بايد بگوييم كه : زبان مادري بخش مهمي از هويت جوهري و خويشتن خويش انسان است."
دكتر حسن عشايري كه پژوهشهاي دانشگاهي متعددي را در حوزه دوزبانگی انجام داده، ادامه میدهد که: "دوزبانهها اگر زبان اول خود را خوب ياد بگيرند، در پردازش اطلاعات هيجاني و حوزه دريافت معنايي به بقيه ارجحيت دارند. به زبان ساده، اینها بسيار خلاقتر از بقيه هستند. زبان مادري ديرتر از هر چيزي در انسان خاموش ميشود. اين يك مسئله بنيادي در عصبشناسي است. زبان مادري تسهيلاتي در مفهومسازی ايجاد ميكند. ما دنيا را به وسيله زبان كشف ميكنيم. مفهوم را در حافظه خود بازآفريني ميكنيم و آن را به وسيله زبان ارائه ميكنيم. زبانِ اول فقط سخن گفتن نيست، هوش هيجاني و عاطفي انسان است. يك تركزبان، حيدرباباي شهريار را بهگونهای ميفهمد كه ديگران نميتوانند بفهمند".
از سوی دیگر طبق بررسیهای دانشمندی دیگر به نام "پیاژه" نظریهپرداز رشد ذهنی در کودکان سالم، زبان مادری به عنوان اولین عامل تعیینکننده فرآیند یادگیری در دورههای بعدی میباشد آزمایشی که پیاژه برای نشان دادن آسیبهای هنجاری اجتماعی آموزش به زبان غیر مادری ترتیب داد بسیار حائز اهمیت است و میتوان با این ازمایش به تاثبر زبان مادری پی برد.
پیاژه با قرار دادن یک کودک 5 ساله ی نرمال در جمع کودکان کر و لال دریافت که توان گفتار کودک سالم در عرض یک سال تا80% کاهش یافت! در آزمایشی دیگر یک کودک سالم در میان کودکانی که به زبانی دیگر تکلم مینمودند قرار دادهشده، نتیجه همان بود! این کودک توان گفتاری خویش را کاملاً از دست داد! این ضایعه نه تنها در مورد توان گفتاری وی بلکه در مورد ماهیت اجتماعی و عقلانی کودک نیز ضایعاتی به بار آورد.به دنبال چنین مباحث و مسائلی سلوبین (1976) رسماً از طریق یونسکو اعلان نمود که علم روان ـ زبانشناختی به جهت تقویت ماهیت رشد و تکامل انسانها باید به عنوان علمی رسمی پذیرفته و مورداجرا گردد. در نظریة وی کودکان تا زمانی که آمادگی کامل را نیافتهاند نباید از زبان مادری خویش دور شوند و آموزش به زبان غیر مادری برای کودکان زیانهای هنجاری و اجتماعی به بار خواهد آورد و نحوه آموزش و تربیت را باید فرهنگ محیط تعیین نماید و هر تصمیمی که در خارج از محیط کودک گرفته شود به زیان کودک و نهایتاً به زیان جامعهای است که کودک در آن رشد مییابد و مجبور به زندگی کردن است.
حالا که از فواید زبان مادری سخن گفتیم میخواهیم شما را به یادگیری زبان دوم دعوت کنیم چون نه تنها بی اهمیت که بسیار با ارزش و مفید است.
بدون شک همه ی ما روزی مجبور شده ایم که نوشته ای را بخوانیم مثلا هنگام خرید محصولات بهداشتی این اتفاق را زیاد تجربه کرده ایم. حسی که ان لحظه داریم یعنی همینکه نمیتوانیم درک کنیم چه چیزی روی ان محصول نوشته شده است حس بدی است که شبیه به بی سوادی می ماند.
در اینجا چند نمونه از فواید یادگیری یک زبان جدید خصوصا زبان انگلیسی را در زندگی فردی و اجتماعی امروز بشر مرور میکنیم.
زبانآموزی باعث بهبود عملکرد مغز میشود
با بررسی هایی که روی اسکن مغز افراد دو زبانه انجام دادند متوجه شدند که حافظه ی این افراد دارای قدرت بالاتری در یادگیری است.
یادگیری زبان جدید تصمیمگیریها را بهتر میکند
نتایج تحقیقات نشان داد که استفاده از زبان جدید دخالت تعصبات در فرایند تصمیم گیری را به حداقل میرساند. به بیان دیگر هنگامی که گزینههای موجود را در زبانی دیگر بالا و پایین میکنیم احتمال کمتری وجود دارد که در دام احساس و جهتگیری بیفتیم.
دانستن زبانی جدید فرصت دوستیهای تازه را فراهم میکند.
بسیار اتفاق میافتد که آرزو میکنیم ای کاش زبان آن فرد را میدانستیم تا میتوانستیم ارتباطی عمیقتر برقرار کنیم و دانشمان را از آن فرهنگ غنیتر کنیم. بعلاوه، با آموزش واژگان و عباراتی از زبان خودمان، به دیگران کمک کنیم تا فرهنگمان را بهتر درک کنند.
یادگیری یک زبان جدید فرصتهای شغلی فراوانی را پدید میآورد
شرکتهای عظیم چند ملیتی هر روز در پی جذب بهترین نیروها هستند. این شرکتها نیازمند افرادیاند که تفکری جهانی داشته باشند و بتوانند حداقل به یک زبان دیگر سخن گویند.
یادگیری زبان جدید باعث پیشرفت تحصیلی میشود
تحقیقات نشان داده است که مهارتهای تحلیلی دانشآموزانی که یک زبان جدید را فرا میگیرند پیشرفت میکند.
با دانستن زبانی جدید درکی عمیقتر از فرهنگ خودمان پیدا میکنیم
در حقیقت دانستن یک زبان جدید به فرد امکان میدهد تا از دو طریق فرهنگ خودش را بهتر بشناسد.
زبان جدید دریچه جدیدی را برای تجربه هنر، ادبیات و فلسفه میگشاید
زبان جدید می تواند درک ما را از روابط انسانی پرورش دهد زیرا از دریچهای متفاوت و فرهنگی جدید میتوانیم به انسان و ارزشهایش بنگریم. اینگونه فرصت میکنیم شعر، فیلم، رمان، داستان و فلسفه را به زبانی دیگر تجربه کنیم و لذت ببریم.
زبان آموزی لازمه مهاجرت و مسافرت است
همه ی ما به سفر احتیاج داریم و گاهی مجبور هستیم که سفر کنیم میتوان انتظار داشت که بدون داشتن مهارتهای زبانی لازم در جامعه مقصد، یک مهاجر بتواند موفق شود حتی اگر استانداردهای موجود زبانی لازمه مهاجرت را کسب کرده باشد. واقعیت این است که زبانآموزی یکی از لازمههای مهاجرت و مسافرت است.
از دیگر فواید یادگیری زبان دوم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- یادگیری زبان فکر را باز میکند.
- فراگیری زبانی جدید باعث پیشرفت "هوش فرهنگی" میشود.
- زبان آموزی باعث پیشرفت کارکرد مغز میشود.
- آموختن زبانی جدید باعث پیشرفت مهارتهای شنیداری در زبان مادری میشود.
- زبان آموزی خلاقیت را افزایش میدهد.
- یادگیری زبان دوم راه را برای یادگیری زبانهای بعدی هموار میکند.
و همچنین برای کودکان مفید است و موجب اتفاقات خوبی در زندگیشان می شود مثلا:
- یادگیری زبان جدید به رشد ذهنی و مغزی کودک میانجامد.
- یادگیری زبان جدید باعث پیشرفت تحصیلی میشود.
- یادگیری زبان جدید باعث پیشرفت مهارتهای کودک در زبان مادریش میشود.
- فراگیری زبان جدید قدرت تفکر خارج از چهارچوب را در کودکان تقویت میکند.
- دانستن زبان جدید فرصتهای شغلی بیشتری برای کودکان فراهم میکند.
- یادگیری زبان دوم حس همدلی را در کودکان افزایش میدهد.