این کتاب که حتما اسم آن را از گوشه کناری شنیده اید؛ درباره موفقیت است و آنچه برای دستیابی به موفقیت در حقیقت لازم است به شما می گوید. متاسفانه باید بگوییم که فریب خورده اید چرا که هیچ فرمول مخفی، نوش دارو سحر آمزی یا راه حل سریعی برای موفقیت وجود ندارد.
هیچوقت نمی توانید پانزده کیلو از وزنتان را در یک هفته کم کنید و یا با مالیدن یک کرم روی صورتتان، بیست سال جوان تر نمی شود. در واقع موفقیت پایدار و با دوام را با هر برنامه ای که به ظاهر عالی به نظر می رسد، نمی توانید به دست بیاورید. خیلی خوب می شد اگر می توانستید موفقیت، شهرت، عزت نفس و روابط خوب و سلامتی را در یک بسته بندی زیبا از فروشگاه بخرید اما در این دنیا، موفقیت هیچ گاه به این شکل به دست نخواهد آمد.
ما دائم با ادعاهای مهیج فزاینده ای درباره پولدار شدن، خوش اندام شدن و جذاب تر شدن و... بمباران می شویم. این پیام های بازاریابی تکراری، احساس و درک ما را درباره آنچه که برای رسیدن به موفقیت لازم است، تحریف می کنند. ما بینش مان را درباره اصول ساده اما عمیقی که برای موفقیت لازم و ضروری هستند، از دست داده ایم. شما همین حالا هم تقریبا تمام چیزهایی را که برای موفقیت می خواهید، می دانید. شما به یادگیری چیزهای بیشتر، احتیاجی ندارید. اگر کل چیزی که می خواهیم داشتن اطلاعات بیشتر بود، پس هر کسی که به اینترنت دسترس دارد باید در یک عمارت مجلل زندگی کند و عضلانی پولادین داشته باشد و خوشحال و سعادتمند باشد. اطلاعات جدید تر یا بیشتر چیزی نیست که شما به آن احتیاج داشته باشید؛ بلکه شما یک برنامه عملی جدید می خواهید. وقت آن رسیده که رفتار ها و عادت های جدیدی را در خودتان خلق کنید که شما را از کارشکنی و خرابکاری دور می کند.
چرا ثروتمندان خود ساخته؟
در سال ها و دهه های اخیر، مقالات، تحقیقات و کتاب های بی شماری منتشر شده است. با این موضوع که چه کنیم جامعه ای تراز اول در مقیاس جهانی داشته باشیم. برخی از آن ها علاج این درد را در دموکراسی جسته اند و گروهی دیگر، پای تکنولوژی را وسط کشیده اند و تحول واقعی را از رهگذر فرهنگی دیده اند که تکنولوژی پدید می آورد. گروهی دیگر اما سراغ ریشه ها و سنت ها رفته اند و بازگشت به آن را برای رسیدن به جامعه تراز اول تجویز کرده اند و .... اگر بخواهیم از تز ها و تجویز های ارائه شده برای این جامعه در حال گذار سخن گوییم، مثنوی هفتادمن برای خودمان ساخته ایم؛ اما آن چه مشخص است مغفول ماندن و در خوش بینانه ترین حالت، کم رنگ شدن موضوعی است که یکی از بنیان های هر اجتماعی به شمار می رود. در ایران، فرهنگی داریم به شدت ضد ثروت و ثروتمندی که حتی ثروتمندانش هم خواسته و ناخواسته راه پوشش و ریا می روند و نتیجه زحمت خود را مخفی می کنند تا از هر جهت اسباب طعن و انگ نشوند.
حالا خلاف مسیر غالب طی شده در فرهنگ فکری این سرزمین، باید مشکل نرسیدن به جامعه تراز اول در روزگار امروز را در کمبود انسان هایی با صفت بارزه ی " ثروتمندان خود ساخته" جست که در نگاه اول، چون عنوان ثروتمند را یدک می شکند، در بهترین حالت با کم توجهی مواجهه می شوند در حالی که ثروتمند خود ساخته در دوران امروز، واجد معناست! یعنی آن که از خویش و توانایی هایش فراتر می رود و افق های جدیدی را در زندگی خود پدید می آورد.
اثر مرکب در عمل:
اثر مرکب اصل به دست آوردن پاداش های بزرگ از طریق مجموعه ای از انتخاب های کوچک و هوشمندانه است. آن چه درباره این فرایند جالب تر است این است که با وجود این که نتایج به دست آمده خیلی بزرگ هستند ولی قدم هایی که در هر لحظه بر می دارید خیلی به چشم نمی آیند. از این استراتژی می توان برای بهبود وضع سلامتی تان استفاده کنید یا حتی برای بهبود روابط یا وضعیت به کار ببرید. این تغییرات آن قدر جزئی هستند که تقریبا نامحسوس محسوب می شوند. این تغییرات کوچک باعث نتایجی کوچک یا غیر آنی می شوند، نه پیروزی های بزرگ و آشکار.
طرز فکر ماکروفری:
درک اثر مرکب شما را از انتظار کسب نتایج آنی خلاص می کند؛ از این اعتقاد که موفقیت باید به همان سرعتی به دست آید که فست فود حاضر می شود یا تخم مرغ در ماکروفر آب پز شود باید رها شوید. به خودتان قول دهید یک بار و برای همیشه، همه فکر و خیالات شبیه برنده بخت آزمایی شدن را رها کنید و با واقعیت رو به رو شوید. شما فقط داستان هایی را می شنوید که درباره آن یک برنده صحبت می کند ولی از آن میلیون ها نفر بازنده حرفی زده نمی شود. آن شخصی که می بینید به خاطر برنده شدن در یک شرط بندی شادی می کند یا جلوی دستگاه بخت آزمایی بالا و پایین می پرد، چیزی از صد ها باری که شکست خورده است به زبان نمی آورد.
وقتی شیوه کار اثر مرکب را فهمیدید، دیگر برای راه حل های سریع یا شانسی تلاش نخواهید کرد. خودتان را با این باور ها گول نزنید که مثلا یک ورزشکار فوق العاده موفق زندگی اش را صرف هزاران ساعت تمرین های خیلی سخت و منظم نکرده است. او برای تمرین کردن، صبح ها خیلی زود از خواب بیدار می شود و در حالی که دیگران از تمرین کردن دست می کشند، به تمرین مداوم ادامه می دهد. او با سختی های محض، سرخوردگی از شکست، تنهایی، سخت کوشی و ناامیدی مقابله می کند تا در نهایت به مقام اول می رسد.
به خدمت گرفتن اثر مرکب:
- برخی از بهانه هایی را بنویسید که ممکن است به آن ها پناه ببرید؛ مثل به اندازه کافی باهوش نبودن، تجربه نداشتن، آموزش های اشتباه، نداشتن تحصیلات کافی و... ! تصمیم بگیرید که آن ها را با سخت کوشی و بهبود شخصی جبران کنید تا بتوانید هر کسی از جمله خود قدیمی تان را شکست دهید.
- نیم دو جین از قدم های کوچک و به ظاهر کم اهمیتی را بنویسید که می توانید هر روز انجامشان دهید؛ کارهایی که می توانند زندگی تان را در یک مسیر کاملا جدید و مثبت قرار دهند.
- برخی از گام های کوچک و به ظاهر کم اهمیتی را بنویسید که می توانید انجام دادنشان را متوقف کنید؛ کارهایی که ممکن است مثل اثر مرکب عمل کنند ولی در جهت معکوس و نتایج منفی به وجود آورند.
- فهرستی از مهارت ها، دست آورد ها و عرص هایی را بنویسید که در گذشته در آن ها بسیار موفق بوده اید. ببینید در چه زمانی آن ها را مسلم فرض کرده اید و به بهبودشان ادامه نداده اید و در این وضعیت، در معرض خظر "از خود راضی بودن" هستید که آن هم در آینده باعث شکست می شود.
بیشتر بخوانید: شیوه گرگ (1)
انتخاب ها:
همه ما به طرز مشابهی به این دنیا می آییم؛ برهنه، هراسان و ناآگاه. بعد از ان ورود بزرگ، تمام زندگی ما تا پایان، مجموع کل انتخاب هایی ست که می کنیم. انتخاب های ما می توانند بهترین دوست یا بدترین دشمن مان باشند. می توانند ما را به اهدافمان برسانند یا اینکه بفرستندمان به کهکشانی بسیار دور.
در این باره فکر کنید. هر چیزی که در زندگی شماست، به این دلیل وجود دارد که قبلا در مورد چیزی، یک انتخاب کرده اید. انتخاب ها ریشه هر کدام از دستاورد های شماست. هر انتخابتان رفتاری را شروع می کند که به مرور زمان به یک عادت تبدیل می شود. اگر انتخاب بدی کنید، مجبورید دوباره همه چیز را از اول شروع کنید و انتخاب های جدیدی کنید که اغلب سخت تر هستمد، اگر اصلا انتخابی نکنید در واقع انتخاب کرده اید که دریافت کننده منفعلی از هر چیزی باشید که سر راهتان قرار می گیرد.
در واقع، شما انتخاب هایی می کنید و بعد، انتخاب هایتان شما را می سازد، هر تصمیمی، هر چند کوچک و بی اهمیت، مسیر زندگیتان را عوض می کند. این که به دانشگاه بروید یا نه، با چه کسی ازدواج کنید، آخرین نوشیدنی الکلی را قبل از رانندگی بنوشید یا نه، در غیبت و شایعه سازی شرکت کنید یا ساکت بمانید،.... همه این تصمیم ها مسیر زندگی شما را عوض می کنند. هر انتخاب شما روی اثر مرکب زندگیتان تاثیر می گذارد.
بزرگترین مسئله شما این نیست که از روی عمد، انتخاب های بد می کنید. اتفاقا حل کردن این مشکل خیلی راحت است. بزرگ ترین مسئله شما این است که موقع انتخاب هایتان اصلا به آن ها توجه نمی کنید. در نصف مواقع، حتی از انتخاب کردن آگاه نیستید! اغلب، نوع تربیت و فرهنگ ماست که انتخاب هایمان را شکل می دهد. آن ها این قدر در رفتار ها و عادت های روزانه ما حل می شوند که به نظر می رسد فراتر از کنترل ما هستند، آیا تا به حال برایتان اتفاق افتاده در حالی که مشغول کسب و کارتان بوده اید و از زندگی تان لذت می برده اید، ناگهان با یک انتخاب یا مجموعه ای از انتخاب های کوچک احمقانه، در نهایت، همه تلاش ها، زحمات و شتاب زندگیتان را از بین برده باشید، آن هم بدون هیچ دلیل مشخصی؟ شما قصد خراب کردن خودتان را نداشته اید، ولی با فکر نکردن درباره تصمیم هایتان و نسنجیدن خطرات و نتایج بالقوه آن تصمیم ها، خودتان را مقابل عواقب ناخواسته و پیش بینی نشده ای دیده اید. هیچ کس قصد ندارد چاق شود، ورشکسته شود یا طلاق بگیرد، ولی اغلب این عواقب، نتیجه مجموعه ای از انتخاب های بد کوچک هستند.
فیل ها گاز نمی گیرند:
آیا تا به حال یک فیل شما را گاز گرفته است؟ یا یک پشه نیش تان زده است؟ در زندگی، چیز های کوچک هستند که شما را نیش می زنند. گاهی وقت ها، اشتباه های بزرگی را می بینیم که ممکن است زندگی حرفه ای و شهرت آدم را در یک لحظه نابود کنند؛ مثلا کمدینی مشهور در یک نمایش عمومی حرف های تبعیض نژادی بزند یا یک آدم معروف به صلح دوستی رفتار عجیب و غریب جنگ طلبانه ای از خودش نشان دهد یا یک تنیسور محبوب به طرز نامشخصی یک شخصی عالی رتبه را با سخنرانی آتشینی تهدید کند. واضح است که اینجور انتخاب های بد، واکنش های بزرگی در پی دارند، ولی حتی اگر در گذشته چنین اشتباه های بزرگی را مرتکب شده باشید، در این جا، نگران این گام های رو به عقب غیر معمول یا لحظات تراژیک اتفاقی نیستیم.
خیلی از ما باید نگران انتخاب های تکراری، کوچک و به ظاهر بی اهمیت مان باشیم. درمورد تصمیم هایی صحبت می کنیم که شما فکر می کنید اصلا هیچ تفاوتی به وجود نمی آورند. این چیز های کوچک هستند که به ناچار و به طور قابل پیش بینی، موفقیت شما را از بین می برند. خواه، حرکت احمقانه یا رفتار های بی اهمیت باشند، خواه در پوشش رفتار های مثبت پنهان باشند ( این دسته اصولا فریبنده هستند )، این تصمیم های به ظاهر ناچیز و بی اهمیت می توانند شما را از مسیر موفقیت کاملا منحرف کنند، چون شما متوجه شان نیستید، از اقدام های کوچکی که شما را از مسیرتان دور می کنند، غافل می مانید یا در آن ها غرق می شوید. اثر مرکب در حال تاثیر گذاری است. اثر مرکب همیشه عمل می کند ولی در این مورد اثر مرکب علیه شما عمل می کند؛ چون اصلا حواستان به آن نیست.
یک قوطی لیموناد و یک بسته چیپس می خورید و ناگهان بعد از خوردن آخرین تکه چیپس، متوجه می شوید که همه تلاش آن روزتان را برای خوردن غذای سالم از بین برده اید، درصورتی که حتی گرسنه هم نبوده اید. تلویزیون توجهتان را جلب کرده و دو ساعت تمام را صرف تماشای برنامه های احمقانه تلویزیون کرده اید؛ آن هم در حالی که مشغول آماده کردن یک ارائه مهم برای جلب نظر یکی از مشتریان با ارزش تان بوده اید. بدون هیچ دلیل موجهی یک دروغ غیر ارادی به یکی از اعضای خانواده تان می گویید، در حالی که گفتن حقیقت مشکلی به وجود نمی آورد. موضوع چیست؟
شما به خودتان اجازه داده اید که بدون فکر، انتخاب کنید و تا وقتی نا خودآگاه انتخاب کنید و تا وقتی نا خودآگاه انتخاب می کنید، نمی توانید آگاهانه آن رفتار بیهوده را تغییر دهید و به عادت های سازنده تبدیلش کنید. حالا وقت بیدار شدن است و انتخاب های توانمند کننده.