حتما نام ماری کوری را شنیده اید. او بزرگترین و اولین دانشمند زن جهان بود و به طور قطع راهی سخت را هم در پیش رو داشته است. چرا که او باید با جامعه ی مردسالار آن زمان مقابله می کرد. بر طبق علم روانشناسی زنانی که مثل ماری کوری در دنیای علم می درخشند از نظر روانی از سایر زنان متمایزتر اند. جالب است بدانید ماری کوری زندگی عادی ای را تقریبا تجربه کرده و فقط به سبب اعتماد به نفسی که داشته است توانسته جایگاهی مثل اندیشمندان بزرگ از جمله انیشتن را به دست بیاورد. در ادامه با افتخارات ماری کوری و زندگی شخصی او بیشتر آشنا می شویم.

ماری کوری و افتخارات او

ماریا سالومیا اسکوداسکا کوری که همگی او را با نام ماری کوری می شناسند، اولین زنی است که توانست دو جایزه ی نوبل بگیرد. همان طور که می دانید جایزه ی نوبل از هدایایی است که قطعا به هرکسی داده نمی شود و ماری کوری به عنوان یک زن به مراتب راهی دشواری را در پیش رو داشته است. ماری کوری علاوه بر جایزه ی نوبل کاشف عنصر رادیوم نیز بوده است . او بعدها به افتخار سرزمین مادری اش یعنی لهستان نام عنصر کشف کرده اش را (رادیوم ) را پلونیم نامید. ( لهستان به لاتین پلند خوانده می شود).

ماری کوری این افتخار را داشت که چندین بار رئیس جمهور آمریکا  از او به عنوان مهمان ویژه در کاخ سفید پذیرایی کند و در آن جا از او به عنوان یکی از پیشگامان عصر رادیو اکتیو یاد کنند. اما سوال اینجاست که چرا و چگونه ماری کوری به این جایگاه رسید؟ زنان با چه شخصیتی می توانند به این مقام های والا دست پیدا کنند؟ و آیا هرکسی می تواند تا این حد موفق باشد؟ برای پاسخ به این سوالات خوب است با زندگی نامه ی شخصی ماری کوری به طور کامل آشنا شویم.

بیشتر بخوانید: زندگی نامه دکتر حسابی

آشنایی با زندگی شخصی ماری کوری

ماریا سالومیا اسکوداسکا در خانواده ی لهسانی الاصل و در شهر ورشو لهستان که در آن زمان از توابع روسیه بود به دنیا آمد. سال تولد او به میلادی هفتم نوامبر سال ۱۸۷۶ است. ماری کوری از همان خردسالی به حافظه ای استثنایی در بین اطرافیان شهرت پیدا کرده بود. ماری کوری تنها ۱۶ سال سن داشته که برنده ی جایزه ی علمی از یک دبیرستان علمی شد. او از نوجوانی علاوه بر هوش به استقلال شخصی هم شهرت داشت و در کنار درس کار هم می کرد. البته این شروع کار کردن او به دلیل بر شکستگی پدرش که یک معلم ریاضی و فیزیک بود شروع شد. مادر ماریا هم مانند پدرش یک معلم بود که البته وقتی ماریا تنها ده سال داشت از دنیا رفته بود.

ماری کوری با خواهرش رابطه ی خوبی داشت و تمام پولی که از کارکردش به دست آورده بود را به خواهرش داد تا بتواند او در یک دانشگاه معتبر در رشته ی پزشکی تحصیل کند. البته خواهر ماری کوری هم در زندگی به مراتب یکی حامیان او بوده است. ماریا وقتی خواهرش برای خواندن پزشکی به فرانسه رفت، مجبور بود سخت تلاش کند، چراکه روزها کار می کرد و شب ها به مطالعه ی علومی مانند فیزیک و شیمی می پرداخت.در آن زمان چون لهستان از توابع اشغال شده توسط روسیه بود، به انواع روش های مختلف مردم را اذیت می کردند و حتی دختران اجازه ی ورود به کتابخانه ها را نداشتند!

ماریا وقتی ۲۴ سال داشت به پاریس مهاجرت کرد و چون لفظ ماریا برای فرانسویان سخت بود، برای خودش اسم ماری را برگزید. ماری در فرانسه به مطالعه ی شیمی و فیزیک و ریاضی به طور هم زمان مشغول شد. او این رشته ها را در دانشگاه سوربن فرانسه یادگرفت. ماری چون لهستانی بود به زبان فرانسوی تسلط نداشت و مجبور بود هم زمان با تحصیل فرانسوی هم یاد بگیرد. این موضوع باعث شده بود کار او سخت تر از هم کلاسی ها و رقبایش باشد.

ماری در فرانسه در ابتدا نزد خواهرش که هم اکنون در فرانسه ازدواج هم کرده بود رفت و مدتی آن جا زندگی کرد. اما ماری به دلیل روحیه ی استقلال طلبی اش نتوانست هم زمان با با خواهر و شوهر خواهرش زندگی کند و بنابر این تصمیم گرفت خانه ای نزدیک به دانشگاه اجاره کند. البته او نه تنها به خاطر داشتن زندگی مستقل و بلکه به خاطر فاصله ی زیادی خانه ی خواهرش با دانشگاه مجبور به کرایه ی خانه ای مستقل و در حوالی دانشگاه شد.

ماری علاقه ی وافری به تحقیق و مطالعه داشت و بنابراین بعد از اتمام کارشناسی تصمیم به گرفتن مدرک کارشناسی ارشد گرفت  و در آن مقطع هم توانست بسیار خوش بدرخشد. او چون به رشته ی شیمی علاقه داشت فوق لیسانس هم در گرایش شیمی گذاراند.از ویژگی های منحصر به فرد ماری کوری این بود که به وطن و کشورش علاقه ی شدیدی داشت و بنابراین تصمیم گرفت که بعد از انتهای کارشناسی ارشد به لهستان برگردد. اما در لهستان به دلیل اینکه از جوامع پیشرفته ی آن زمان نبود نتوانست شغلی مناسب  خود یافت کند و بنابراین دوباره به فرانسه برگشت.

وقتی ماری به پاریس بازگشت ۲۸ سال سن داشت و ماجرای ازدواج او که بسیار هم اتفاق جذابی برایش بوده است رخ داد. او با پیر کوری آشنا شد و از آن به بعد نام او ماری کوری یا مادام کوری شد. او این بار تصمیم گرفت تحصیلاتش را در مقطع دکتری ادامه دهد و در حین ادامه تحصیل با همسرش آشنا شد. پیر همسر ماری کوری در زمان ازدواجش ۳۶ سال سن داشت. پیر دانشمندی شناخته شده و قابل احترام بود که در سنِ کم ۲۱ سالگی توانسته بود در مفاهیم الکتریسته اکتشافی را اذعان خود کند. مفهومی که پیر کوری همراه با برادرش کشف کرده بود بعدها به نقطه ی کوری شهرت یافت.

ماری کوری وقتی داشت در مقطع دکتری تحصیل می کرد عنصر اورانیوم را برای تحقیقاتش برگزید. در آن سال ها دو دانشمند به نام هانری بکرل و رونتگن در حال تحقیق بر روی به ترتیب توانایی اورانیوم برای عبور از فلزات و اشعه ایکس کار می کردند. ماری کوری به این مباحث علاقه ی وافری برای تحقیق  پیدا کرد و بنابراین تصمیم گرفت مباحث پژوهش دکتری را در این حوزه بگذراند. ماری در حین تحقیقاتش به موارد جالبی یافت که در ابتدای مقاله به آن ها پرداخته شد.

پیر کوری همسر ماری کوری به شدت به او و کارهای علمی اش علاقه پیدا کرده بود‌. این علاقه به حدی بود که تا تابستان ۱۸۹۸ پیگیر کارهای ماری کوری بود. پیر به ماری کوری پیشنهاد همکاری در یک پروژه را داد که حاصل این پروژه دستاورد های علمی زیادی بود. در زمان پیشنهاد پیر به ماری آن ها یک دختر یک ساله که آیرین نام داشت، داشتند. آیرین هم مانند پدرش و مادرش به علم علاقه ی زیادی داشت و او هم در ۳۸ سالگی برنده ی جایزه نوبل شد.

ماری کوری و پیر کوری علاقه ی شدیدی به هم داشتند به طوری که ماری کوری در یکی از حرفهایش نوشته من و همسرم به حدی به هم علاقه داشتیم که همیشه باهم کار می کردیم و بسیار باهم متحد بودیم. ماری و پیر بعد از مدتی تصمیم گرفتند که باهم برای کشف عنصری دیگر کار کنند. حاصل این همکاری کشف دو تا عنصر دیگر بود. یکی از این عناصر پلوتونیم نام داشت که ماری کوری به احترام وطن این را انتخاب کرده بود. پلوتونیم عنصر خاصی بود که توانایی داشت تا ۳۰۰ برابر اورانیوم مرا و ساطع کند.

خلاصه ی تحقیقات آن ها به این شکل بود: ما اعتقاد داریم ماده ی استخراج شده ماده ای می باشد که تا به حال کشف نشده است. خواص تحصیلی این ماده شبیه به بیسموت است و اگر کشف ما اثبات شود آن را به احترام وطن یکی از خودمان نام گذاری می کنیم.)) دومین عنصری که این دو زوج کشف کردند رادیوم بود. آن ها گفتند ما اسم رادیوم را از معنای کلمه ی لاتین پرتو گرفته بودند.  زوج کوری کشف کردند که رادیوم چند برابر نسبت به عنصر اورانیوم رادیو اکتیو می باشد. از دیگر کشفیاتی که در زمینه ی رادیوم داشتند درخشان بودن و منبع گرما بودن آن عنصر است.

ماری کوری و همسرش بعد از اینکه از روند کار مطمئن شدند اصطلاحات جدیدی را وارد علم کردند. این اصطلاحات جدید رادیواکتیوته یا همان پرتو افشانی بود. از نظر آن ها پرتو افشانی فعالیتی بود که برخی از عناصر مانند رادیوم و اورانیوم و پلونیم داشتند. در پایان کشف این مراحل ماری کوری مدرک دکتری اش را گرفت، البته این بار فیزیک را به شیمی ترجیح داد. داوران علمی معتقد بودند که او بیشترین تاثیر را تا آن زمان بر روی تحقیقات علمی مقطع دکتری گذشته است.

ماری کوری شش ماه بعد از دریافت دکتری مدرک نوبل شیمی را به پاس زحماتش دریافت کرد. البته مردان کوری این جایزه را همراه با شوهرش و دانشمندی دیگر به نام هانری بکرل توانسته بود دریافت کند. برخی از منابع تاریخی نوشته اند که این جایزه ی تاریخی فقط باید سهم بکرل میشد و برخی ها هم نوشته اند  پیر هم می بایست سهیم بود اما تعداد کمی ماری کوری را سهیم می دانستند. اما با این حال با اصرار های پیر کوری این جایزه به ماری کوری هم داده شد.

جایزه ی نوبل پول نقد بود که این پول موجب شد زندگی ماری و پیر با رفاه بیشتری پیش برود. آن ها تصمیم گرفتند در آزمایشگاه شان یک دستیار استخدام کنند که کار های ابتدایی را پیش ببرد. پیر کوری هم توانست استاد دانشگاه سوربن که بهترین دانشگاه آن زمان بود بشود. بنابراین با این پیشرفت پیر دانشگاه تصمیم گرفت یک آزمایشگاه مجهز به این زوج بدهد. زندگی این زوج با رفاه همراه شده بود و آن صاحب فرزندِ دختری دیگر به اسم ایو شدند.

متاسفانه زندگی خوب ماری و پیر ادامه دار نبود و در سال ۱۹۰۶ پیر در طی یک حادثه ی ناگوار و البته بسیار وحشتناک جانش را از دست داد. ماری کوری بعد از مرگ پیر بسیار اندوهگین شد اما توانست فرصتی استثنایی پیدا کند و به جای شوهرش در دانشگاه سوربن تدریس کرد. تدریس او به جای شوهرش توانست باز هم ماری را به زنی درخشان تبدیل کند، چرا که به او اولین استاد دانشگاه زن در آن زمان بود. دانشجویان او از محورهای تدریس ماری بسیار راضی بودند.

در سال ۱۹۱۱ ماری کوری دومین جایزه ی نوبل را این بار به تنهایی دریافت کرد. ماری کوری تنها و تنها شخصی است که توانست هم جایزه ی فیزیک و هم شیمی را باهم دریافت کند. دختر ماری کوری بزرگ شد و به سن ۱۷ سالگی رسید و همراه با مادرش باهم تجهیزات آزمایشگاهی پزشکی را بررسی می کردند. در آن زمان جنگ جهانی شده بود و ماری کوری و دخترش بیش از صد سرباز را به واسطه ی عکاسی مخصوص خود تحت درمان غیر مستقیم قرار دادند.ماری کوری سرانجام توانست دانشمند ماهری شود ولی متاسفانه در ۶۶ سالگی جانش را از داد. آیا به نظر شما هم ماری کوری فرد بزرگی بوده است؟