جدیدترین مطالب

مطالب ویژه مجله اینترنتی رایامگ

پیوندها

محبوب ترین مطالب رایامگ

قانون پنج ثانیه

author منتشر کننده
بدون نظر 0 0
قانون پنج ثانیه

کتابی که امروز قصد معرفی آن را داریم یکی از معروف ترین کتاب ها در زمینه موفقیت است به طوری که موسسات انگیزشی و استادان سبک زندگی به کسانی که قصد موفق شدن دارند، توصیه می کنند این کتاب را از دست ندهند. اولین صفحه کتاب این نوشته توجه خواننده را جلب می کند:

شجاعت روزمره؛ شجاعت توانایی انجام کارهاییست که سخت، ترسناک و غیر قطعی به نظر می رسند. این توانایی مختص عده ای افراد برگزیده نیست. شجاعت ذاتی است و در درون همه ما وجود دارد و منتظر شماست که آن را کشف کنید.

یک لحظه شجاعت می تواند روزتان را تغییر دهد و یک روز می تواند تمام زندگیتان را عوض کند و یک زندگی می تواند تمام دنیا را تغییر دهد. شجاعت خود را کشف کنید تا بتوانید هر رویایی را محقق ساخته و تجربه کنید. بله، حتی تغییر دنیا.

درباره کتاب:

شما قرار است چیز فوق العاده ای یاد بگیرید؛ تنها پنج ثانیه لازم است تا زندگیتان را تغییر دهید. به نظر جوری کلاهبرداری می آید اما کاملا علمی است. حتی می توان گفت که این راه تنها راه تغییر زندگی است. یادگیری این قانون ساده است و تاثیرش عمیق است. این قانون راز تغییر همه چیز است و می توانید بلافاصله آن را به کار ببندید. این قانون به شما کمک می کند هر روز با اعتماد به نفس و شجاعت بیشتری زندگی کنید، عشق بورزید، کار کنید، حرف بزنید. نویسنده این کتاب یعنی مل رابینز، قانون پنج ثانیه را زمانی ایجاد کرد که همه چیز در زندگیش در حال از هم پاشیدن بود. او ذکر می کند که از زندگی زناشویی و اوضاع مالی او گرفته تا عزت نفسش همگی در حال از دست رفتن بودند. مشکل آنقدری بزرگ به نظر می رسید که حتی بلند شدن از تخت خواب نیز برایش کاری دشوار به نظر می رسید. همه این ماجرا ها به سال 2009 برمی گردد؛ سالی که مل رابینز تنها 41 سال سن داشت و همان طور که گفته شد با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کرد. اوایل زدن دکمه چرت و ادامه دادن به خواب مسئله بزرگی نبود اما مانند هر عادت بد دیگری، مشکل بسیار بزرگتر شد و بر تمام روزش سایه می افکند. وقتی مل رابینز بلند می شد؛ بچه ها از سرویس جا مانده بودند و او تمام روز را با خستگی، احساس شکست خوردگی و له شدگی سپری می کرد.

اگر برایتان سوال پیش آمده که چطور یک نفر می تواند در حین درگیری با چنین مشکلاتی، یک قانون کارآمد خلق کند باید بگوییم که این قانون را تنها برای ترک عادت زدن دکمه چرت یا Snooze موبایلش اختراع کرد. جالب تر از آن این است که او در حین به کار گرفتن این قانون، آن را مسخره می دانست و نمی دانست که یک تکنیک فراشناختی قدرتمند ابداع کرده است که همه چیز را در زندگی، کار و احساس هویتش تغییر خواهد داد. او می گوید یک شب که در حال تماشا کردن تلویزیون بوده است صدای شمارش معکوس معروف مربوط به پرتاب موشک را می شنود و با خود می گوید فردا صبح خودم را مانند این موشک از رختخواب به بیرون پرتاب می کنم. آن قدر سریع حرکت خواهم کرد که وقت نکنم خودم را از این کار منصرف کنم. همین بی تابانه در پی تغییر بودن کار خودش را کرد!

مل رابینز کم کم از این قانون برای متحول کردن زندگی خود استفاده کرد. به گفته خود او، از چک های برگشتی به چک های هفت رقمی و از دعوا با همسرش به جشن گرفتن به مناسبت بیستمین سالگرد ازدواجشان رسید. پس از این بود که این نویسنده ماهر توانست کسب و کار کوچک خود را راه بیندازد و بفروشد، به تیم CNN و مجله موفقیت بپیوندد و حالا هم به عنوان یکی از پر کار ترین سخنرانان دنیا شناخته شود.

قانون پنح ثانیه به ما چه می گوید؟

با استفاده از این قانون، شما عادت فکر کردن بیش از حد به حرکات کوچک را ترک می کنید و به جای آن خود را به عمل کردن متمایل می کنید. مل رابینز نیز از این قانون برای یادگیری نظارت بر خود استفاده کرد تا برای کار ها آماده تر و پر بازده تر باشد. این قانون باعث می شود از تردید دست برداریم و به خودمان و ایده هایمان ایمان بیاوریم. حتی ایده هایی که غیر ممکن به نظر می رسد می توانند با قانون پنج ثانیه روزی عملی شوند؛ اگر باور نمی کنید بهتر است متن زیر را که از گوشه ای از کتاب گرفته شده خودتان بخوانید:

مارک می گوید: من بیشتر دهه های 1980 و 1990 را در لیگ ملی اکی کار می کردم. همیشه به این فکر بودم که چقدر خجالت آور است که بچه های فقیر به این ورزش دسترسی ندارند؛ ورزشی که گران است و بسیاری از خانواده ها توانایی مالی آن را ندارند. من همیشه این را در فکر داشتم که افسانه های هاکی باید هاکی را از طریق هاکی خیابانی به بچه های بی بضاعت یاد بدهند. متاسفانه هر وقت به این مسئله فکر می کردم " ترمز اضطراری " را می کشیدم و هرگز تا انتهای مسیر نمی رفتم. سپس در سال 2013 سخنرانی مل رابینز را دیدم و در دقیقه 19 از کل 21 دقیقه، او قانون پنج ثانیه را معرفی کرد.

من بلافاصله برنامه هاکی روی یخ بچه های بی بضاعت را از سرم بیرون آوردم و عملی اش کردم. طولی نکشید که پیشکسوت المپیک، دیوید الف ینسن و پیشکسوتان تیم بوستون با من همراه شدند و برنامه استریتز را شروع کردیم؛ این برنامه در حال حاضر اردو، کلینیک و لیگ هایی را در بسیاری از نواحی شهری در تمام ایالت نیوانگلند برگزار می کند.

با گسترش این برنامه هزاران کودک شهری خواهند توانست این بازی فوق العاده را تجربه کنند! تا قبل از این اگر به من یا شما که هم اکنون ذر حال خواندن این متن هستید می گفتند مرکزی با چنین تشکیلاتی وجود دارد احتمالا باور نمی کردیم اما اکنون دیدیم که این قانون پنح ثانیه توانست به راحتی تعداد زیادی از بچه ها را شاد کند و استعدادیابی کند. در این کتاب نامه های زیادی از افرادی در سراسر دنیا وجود دارد که به نویسنده درباره اینکه چگونه قانون پنج ثانیه را در زندگی خود به کار گرفته اند، گفته اند. یک نفر از او به خاطر ترک اعتیادش به کمک این قانون تشکر کرده و دیگری به خاطر پیشرفت چشمگیر شغلی ای که داشته! به هر حال فکر می کنیم وقت آن است که من و شما هم از این قانون بهره مند شویم.

قانون پنج ثانیه

انتظارات ما از قانون پنح ثانیه چیست؟

همان لحظه که غریزه تان حکم می کند به هدفی عمل کنید، باید پنج ثانیه بشمرید و جسما حرکت کنید وگرنه مغزتان جلوی شما را می گیرد. بعد ها متوجه می شوید که وقتی شمارش معکوس انجام می دهید؛ عملا دنده مغزتان را عوض می کنید و تفکر پیش فرض خود را قطع می کنید و ذهن تان را در مسیر جدیدی قرار می دهید. وقتی به جای توقف و تفکر، عملا حرکت می کنید؛ فیزیولوژی شما تغییر پیدا کرده و ذهن تان خود را با آن هماهنگ می کند. در حین تحقیقات به این نتیجه رسیده شده که این قانون نوعی آیین آغاز به شمار می رود که قشر جلوی پیشانی مغز را فعال می کند و به شما در تغییر رفتار کمک می کند.

قشر جلوی پیشانی بخشی از مغز است که شما برای تمرکز، تغییر و انجام کنش های دقیق تر از آن استفاده می کنید. در حین استفاده از این قانون شما هم این را خواهید دید که بین غریزه اولیه عمل و تلاش مغز برای متوقف کردن شما، یک پنجره پنج ثانیه ای وجود دارد. دیدن این پنجره پنج ثانیه ای همه چیز را عوض خواهد کرد. اگر خود را مجبور کنید که کارهای ساده ای را انجام دهید، واکنشی زنجیره ای در زمینه اعتماد به نفس و بازدهی درونتان ایجاد می شود. اگر خود را مجبور به برداشتن گام های ساده و جلو بردن زندگی کنید، شتاب می گیرید و نوعی احساس آزادی و قدرت را تجربه می کنید که توصیفش دشوار است.

قانون پنج ثانیه از دیدگاه روانشناسی:

جولیان راتر در سال 1954 مفهوم مهمی را در روانشناسی مطرح کرد. این مفهوم " کانون کنترل " نام دارد. هر چه بیشتر باور کنید که کنترل زندگی، کنش ها و آینده تان را در دست دارید؛ سعادتمند تر و موفق تر خواهید بود. چیزی وجود دارد که به صورت تضمینی احساس کنترل شما را بر زندگی افزایش می دهد؛ تمایل به عمل.

انگیزه را فراموش کنید، افسانه است. چرا همه ما این ایده را قبول کرده ایم که برای تغییر باید احساس اشتیاق و انگیزه عمل داشته باشید. این چرت و پرت است. هر گاه وقت آن می رسد که خود را نشان دهید، احساس بی انگیزگی خواهید کرد. در واقع حس انجام هیچ کاری را نخواهید داشت. اگر می خواهید زندگیتان را بهبود بخشید باید به خودتان تلنگر بزنید. در دنیای من، این مسئله قدرت اجبار نام دارد.

یکی از دلایل قدرت قانون پنج ثانیه ای این است که شما را به شخصی تبدیل می کند که به عمل متمایل است. اگر قرار باشد به هر حرکتی بیش از حد فکر کنید، انرژی و اعتماد به نفس لازم برای توقف تفکر و عمل کردن را پیدا نخواهید کرد. استفاده از این قانون این باور را در شما تقویت می کند که می توانید تقدیر خود را کنترل کنید.

قانون پنج ثانیه به چه کاری می آید؟

قانون پنج ثانیه

بیشتر بخوانید: تصحیح خدیوجم از «کیمیای سعادت» به چاپ بیستم رسید

- می توانید از آن برای تغییر رفتارتان استفاده کنید:

می توانید از این قانون استفاده کنید تا عادت های جدید در خود ایجاد کنید، عادت های مخرب را کنار بگذارید و بر مهارت نظارت بر خود و کنترل نفس آن قدر مسلط شوید که بتوانید در رابطه تان با خود و دیگران کارآمد تر و هدفمند تر شوید.

- می توانید از آن استفاده کنید تا هر روز با شجاعت عمل کنید:

می توانید با استفاده از این قانون شجاعت مورد نیاز برای انجام کارهای تازه، ترسناک یا غیر قطعی را پیدا کنید. این قانون صدای تردید را خفه کرده و اعتماد به نفسی به شما می دهد تا با آن خود را مجبور کنید که امیالتان را دنبال کنید، ایده هایتان را در سر کار به اشتراک بگذارید، برای پروژه های سخت داوطلب شوید، هنر بیافرینید و رهبر بهتری شوید.

- می توانید از آن برای کنترل ذهن استفاده کنید:

می توانید از این قانون استفاده کنید تا جلوی افکار منفی و نگرانی های بی پایانی را بگیرید که رویتان سنگینی می کنند. هم چنین می تواند بر عادت اضطراب غلبه کنید و هر ترسی را از بین ببرید. وقتی شما کنترل مغزتان را در دست می گیرید، خواهید توانست به چیزهایی فکر کنید که باعث شادی تان می شوند و افکار منفی را کنار بگذارید و این بهترین راه برای استفاده از این قانون است.

چرا چیزی به این سادگی جواب می دهد؟

بهتر است این بخش را از زبان مل رابینز به طور مستقیم بخوانیم:

این قانون کار می کند، چون ساده است. مغز به شیوه های زیرکانه مختلفی تمایل به عمل را از بین می برد. برخی از پژوهشگران، اساتید و اندیشمندان مورد علاقه من کتاب های پر فروشی نوشته اند و سخنرانی های حماسی انجام داده اند تا نشان دهند که ذهن چگونه با فهرست بلند بالای کلک هایشان به ما خیانت می کند؛ کلک هایی از جمله تعصب های شناختی، پارادوکس انتخاب، سیستم دفاعی روانی و اثر نور افکن. آن چه همه این محققین بزرگ به من آموخته اند این است که در همان لحظه ای که قصد دارید تغییر ایجاد کنید، عادتی را ترک کنید و یا کار سخت و ترسناکی انجام دهید، مغزتان وارد عمل می شود تا جلویتان را بگیرد. ذهن تان شما را فریب می دهد که به همه جوانب فکر کنید و در آن لحظه ای که فریب خوردید، در دام افکار خود گیر می افتید. ذهن تان میلیون ها راه برای منصرف کردن شما از انجام کار ها دارد. به همین دلیل است که تغییر کردن تا این حد دشوار است. همان طور که می دانید تغییر مستلزم انجام کارهاییست که پر از تردید و ترس هستند و یا برایتان تازگی دارند. مغزتان به شما اجازه نمی دهد چنین کارهایی بکنید. مغزتان از چیزهایی که احساس عدم قطعیت، ترس یا تازگی ایجاد می کنند، می ترسد و لذا هر کاری می کند تا شما را از انجام این کار ها منصرف کند. ما این گونه طراحی شده ایم و این تعلل واقعا سریع رخ می دهد. به همین دلیل است که باید سریع تر عمل کنید تا بر آن غلبه کنید.

بیشتر بخوانید: معرفی کسب و کار ها
بیشتر بخوانید: ثبت و معرفی کسب و کار خود در رایا مگ

دیدگاه

دیدگاه خود را وارد نمایید

جدیدترین مطالب مجله اینترنتی رایامگ

معرفی کسب و کار خود
خبر نامه مجله اینترنتی رایا مگ

با عضویت در خبرنامه رایا مگ از جدید ترین مقالات آگاه شوید