جدیدترین مطالب

مطالب ویژه مجله اینترنتی رایامگ

پیوندها

محبوب ترین مطالب رایامگ

قدرت عادت

author منتشر کننده
بدون نظر 2 0
قدرت عادت

اگر بر روی این مطلب کلیک کردید و قصد خواندن آن را دارید؛ احتمالا از آن دسته افرادی هستید که پیشرفت و اصلاح سبک زندگی تان برایتان اهمیت بالایی دارد. جای درستی آمدید چرا که این کتاب می تواند در زندگی شما معجزه کند و تغییراتی اساسی در انجام کار های شما به وجود بیاورد. اگر شما هم در اینستاگرام یا سایر شبکه های اجتماعی، به جای دنبال کردن صفحات زرد و بدون محتوا که هیچ سودی برای شما ندارند و تنها وقت گران بهایتان را از شما می دزدند، بسیاری از پیج های مربوط به سبک زندگی و پیشرفت فردی را دنبال می کنید حتما نام این کتاب را شنیده اید و می دانید که خواندن این کتاب را باید در اولویت هایتان قرار دهید.  حتی اگر کارمند یا خانه دار هستید یا به طور کلی زندگی شلوغی دارید و فرصتی برای مطالعه کتاب ندارید؛ خبر خوب این است که این کتاب حجم بسیار کمی دارد و می توانید در تایم های آزاد کوتاهی که دارید حتی برای چند دقیقه، مطالعه کنید. گرچه که تاثیر این کتاب کوتاه می تواند سال های زیادی از زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد و از شما یک انسان هدفمند و مسلط بر زندگی بسازد.

در این کتاب که به قلم آقای چارلز داهیگ نوشته شده است داستان های بلند و کوتاهی از افراد زیادی می خوانیم که تقریبا همگی سرشناس هستند و کمک می کنند این آموزش ها در رابطه با عادت ها، بسیار ملموس تر شوند. شما در این کتاب با آقای داهیگ همراه می شوید و صفر تا صد مسیر را از وجود مشکل تا دریافت نتیجه مثبت از تغییرات اعمال شده را می خوانید. گاها این تغییرات اندازه یک پیاده روی صبحگاهی، ساده و کوچک هستند و گاها اندازه درآوردن یک کمپانی از ورشکستگی یا نجات یک تیم از سقوط به ته جدول، بزرگ و طاقت فرسا هستند. به دلیل حفظ حق نشر از بیان کردن داستان ها خودداری کردیم اما مطالب علمی و نتایج تحقیقات به صورت خلاصه برایتان آورده شده است تا با کلیات و ساختار کتاب آشنا شوید. اگر اهل مطالعه آزاد باشید احتمالا برخی از آزمایشات یا حتی داستان ها را شنیده باشید اما خواندن مجدد آن خالی از لطف نیست چرا که هر داستان، نکات طلایی زیادی برای ما به همراه دارد.

این کتاب به سه بخش تقسیم شده است. بخش اول بر روی این موضوع تمرکز می کند که عادت ها چگونه در زندگی افراد ظاهر می شوند. این بخش درمورد عصب شناسی شکل گیری عادت، چگونگی ساختن عادت های جدید و تغییر عادت های قدیمی و روش ها بحث می کند، نظیر مورد آن، مرد تبلیغات است که مسواک زدن را از یک کار ناشناخته به یک دغدغه عمومی تبدیل کرد. این بخش نشان می دهد که چگونه معتادان گمنام الکل با حمله به عادت ها در مرکز اعتیاد، زندگیشان را تغییر می دهند و چگونه مربیان روند زوال بدترین تیم ها در لیگ را با تمرکز بر روی واکنش های خودکار بازیکنان به سرنخ های جزئی روی زمین بازی، به حرکت در مسیر موفقیت تغییر می دهند.

دومین قسمت این کتاب، عادت های شرکت ها و سازمان های موفق را بررسی می کند. این بخش جزئیاتی را راجع به اینکه چگونه یک مدیر اجرایی به نام پاول نیل البته قبل از اینکه وزیر دارایی شود، یک کارخانه آلومینیوم که برای بقا دست و پا می زد را با تمرکز بر روی یک عادت زیر بنایی در میانگین صنعتی داوجونز تبدیل به تولید کننده برتر کرد. در این بخش از یک کمپانی محبوب که در اینستاگرم بر سر زبان هاست هم یاد می شود و آن هم کمپانی ای نیست جز استارباکس! در این کتاب می خوانید که چگونه استارباکس با آموزش عادت هایی که برای تقویت قدرت اراده طراحی شده بودند، یک دانش آموز ترک تحصیل کرده را تبدیل به مدیری برتر کرد. در واقع این بخش به خوبی توضیح می دهد که چرا وقتی عادت های سازمانی یک بیمارستان آن طور که پیش بینی می شود عمل نمی کنند، حتی با استعداد ترین جراحان هم ممکن است اشتباهات فاجعه باری را مرتکب شوند.

قسمت سوم این کتاب به عادت های جوامع می پردازد. این بخش شرح می دهد که چگونه مارتین لوتر کینگ جی آر، و جنبش های حقوق مدنی تا حدودی از طریق تغییر عادت های اجتماعی مونتگومری آلاباما موفق شدند و اینکه چرا یک تمرکز مشابه به کشیشی جوان به نام ریک وارن کمک کرد تا بزرگترین کلیسای کشور را در دره سادلیک کالیفرنیا بسازد. پس متوجه شدیم که هر فصل به یک بحث اصلی می پردازد و عادت ها می توانند تغییر کنند، البته به شرطی که ما بدانیم دقیقا به چه شکل کار می کنند.

چرخه عادت:

محققان MIT در دهه 1990 شروع به کار بر روی عادت ها کردند و راجع به یک برآمدگی بافتی عصبی به نام گانگلیون های پایه ای تحقیقات خود را آغاز کردند. اگر مغز انسان همانند پیاز تصور شود که متشکل از لایه ای بر روی لایه های سلولی است و بعد لایه های خارجی قرار دارند، لایه هایی که از همه به جمجمه نزدیک ترند، به طور کلی از دید تکاملی، قسمت هایی هستند که اخیرا اضافه شده اند. وقتی شما یک حرف غیر معمول می زنید یا به لطیفه یک دوست می خندید، قسمت های خارجی مغزتان کار می کند و این همان جاییست که پیچیده ترین افکار در آن رخ می دهد.

فرآیندی که در آن، مغز ترتیبی از فعالیت ها را با یک روال خودکار انجام می دهد به نام تکه تکه کردن نام گذاری شده است و زیر بنای شکل گیری عادت هاست. نویسنده کتاب با ظرافتی بالا، اکثر کارهای روزمره ما را به عنوان این تکه های رفتاری می بیند، تکه هایی که ما هر روز به آن ها نیاز داریم. خودتان می توانید حداقل ده مورد از این تکه ها را نام ببرید؟

برخی از آن ها ساده هستند؛ برای مثال شما قبل از اینکه مسواک را وارد دهانتان کنید، خمیر دندان روی آن می گذارید اما برخی از آن ها مثل لباس پوشیدن یا آشپزی کردن، از جمله تکه های رفتاری نسبتا پیچیده به شمار می روند. جالب است بدانید که برخی کار ها انقدر پیچیده هستند که مقدار کوچکی از بافتی که میلیون ها سال پیش تکامل یافته است اصلا نمی تواند آن ها را تبدیل به عادت کند. دانشمندان معتقدند که عادت ها به این دلیل به وجود می آیند که مغز مرتب به دنبال راه هایی است تا سعی و تلاش را کم کرده و در انرژی مصرفی صرفه جویی کند. اگر تمام کارها به خود مغز واگذار شوند، مغز سعی می کند تقریبا هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت درآورد؛ چون عادت ها به ذهن ما اجازه می دهند اغلب اوقات تجزیه و تحلیل ها را کاهش دهد.

این غریزه صرفه جویی، مزیت بزرگی است. یک مغز کارآمد به فضای کمتری نیاز دارد که باعث می شود مغز کوچکتر باشد و در نتیجه باعث می شود تولد نوزاد آسان تر شده و در نهایت مرگ و میر مادر و نوزاد کمتر شود. همچنین یک مغز کارآمد تر به ما این امکان را می دهد تا فکر کردن مداوم در مورد رفتارهای ابتدایی نظیر پیاده روی و انتخاب اینکه چه چیزی بخوریم را کنار بگذاریم و در نتیجه آن ما می توانیم انرژی ذهنی خود را صرف اختراع نیزه، سیستم های آبیاری و نهایتا هواپیما و بازی های ویدیویی کنیم. ولی حفظ کردن انرژی ذهنی، شمشیر دولبه است، چون اگر نیروی مغز ما در زمان نامناسبی پایین بیاید، نمی توانیم متوجه چیزهای مهم نظیر مخفی شدن شکارچی پشت بوته ها یا اتومبیلی که با سرعت در حال حرکت است بشویم. بنابراین گنگلیون های پایه ای ما سیستم هوشمندی تعبیه کرده اند تا مشخص کنند چه موقع عادت ها کنترل اوضاع را به دست بگیرند. این چیزی است که هر زمان یک تکه رفتاری شروع شده یا پایان می یابد، رخ می دهد.

قدرت عادت

مغز مشتاق:

اگر شما بخواهید شروع به دویدن صبحگاهی کنید، واجب و ضروری است که یک سرنخ ساده؛ مثل اینکه قبل از صبحانه بند کفش هایتان را ببندید یا اینکه لباس های دویدنتان را کنار تخت خودتان بگذارید و یک پاداش مشخص، مثل یک خوراکی وسط روز یا حس پیروزی و موفقیتی از ثبت کردن کیلومترهایی که دویده اید یا جریان اندورفینی که از نرم دویدن به دست می آورید، انتخاب کنید. مطالعات بی شماری نشان داده اند که سرنخ و پاداش به تنهایی برای دوام آوردن یک عادت کافی نیستند. فقط زمانی که مغز شما منتظر پاداش می شود، بستن بند کفش های دویدن هر روز صبح، برایتان تبدیل به یک کار خودکار می شود. سرنخ علاوه بر تحریک یک روتین، می بایست باعث تحریک اشتیاق به دریافت پاداش نیز شود.

قانون طلایی چرخه عادت:

اگر می خواهید یک عادت جدید را جایگزین عادت قبلی کنید باید چرخه عادت سه مرحله ای را بشناسید. اگر شما از همان سرنخ استفاده کنید و همان پاداش را فراهم کنید، می توانید روتین را تغییر داده و عادت را عوض کنید. اگر سرنخ و پاداش همان موارد قبلی بمانند، تقریبا هر رفتاری را می توان عوض کرد. این قانون طلایی، درمان های افراد الکلی، چاقی، اختلالات وسواسی افراطی و صد ها رفتار مخرب دیگر را تحت تاثیر قرار داده است و فهم آن می تواند به هر فردی کمک کند تا عادت هایش را عوض کند. در نتیجه یک فرد سیگاری معمولا نمی تواند سیگار را ترک کند مگر اینکه فعالیتی را پیدا کند که وقتی تمایل به نیکوتین او را تحریک می کند جایگزین سیگار شود.

بسیاری از محققان می گویند به طور کلی در عین حال که اعتیاد پیچیده است و هنوز به میزان خیلی کمی درمورد آن می دانیم، بسیاری از رفتارهایی که با آن مرتبط است، اغلب توسط عادت تحریک می شوند. موادی مثل مواد مخدر، سیگار یا الکل می توانند وابستگی فیزیکی به وجود بیاورند ولی این تمایلات فیزیکی اغلب بعد از اینکه استفاده متوقف می شود، کم رنگ می شوند. برای مثال، یک اعتیاد فیزیکی به نیکوتین فقط تا زمانی دوام می آورد که این ماده شیمیایی در جریان خون فرد سیگاری وجود دارد. بسیاری از تمایلاتی که ما به آن ها به عنوان درد های اعتیاد آور نیکوتین نگاه می کنیم، در واقع عادت های رفتاری هستند که بروز می کنند. برای مثال ما یک ماه بعد موقع صبحانه هوس سیگار می کنیم، نه به خاطر اینکه از نظر فیزیکی به آن نیاز داریم، بلکه به خاطر اینکه با علاقه زیادی جریان نیکوتینی را که هر روز صبح برای ما فراهم می کرده است به خاطر می آوریم.

در مطالعات بالینی نشان داده شده است که یکی از موثر ترین روش های درمانی، حمله کردن به رفتارهایی که از نظر ما اعتیاد محسوب می شوند، از طریق اصلاح عادت هایی است که آن ها را احاطه کرده اند. هر چند توجه به این نکته مهم است که برخی مواد شیمیایی مثل مسکن ها می توانند باعث اعتیاد های فیزیکی طولانی مدت شوند و برخی مطالعات نشان می دهند که ظاهرا گروه کوچکی از مردم علیرغم دخالت های رفتاری، مستعد این هستند که در جستجوی مواد شیمیایی اعتیاد آور باشند. با این وجود تعداد مواد شیمیایی که اعتیاد جسمی طولانی مدت به وجود می آورند، نسبتا کم است، و تخمین زده می شود که تعداد معتادان مستعد خیلی کمتر از تعداد الکلی ها و معتادانی است که کمک می طلبند.

حال که با ساختار های کلی چرخه عادت و چگونگی تغییر عادت و جایگزینی یک عادت بد با یک عادت خوب شده اید؛ وقت آن است که دست به کاغذ شوید و خود را صادقانه و بی تعارف قضاوت کنید. به کارهایی که در روزمره انجام می دهید دقت کنید و سپس از خودتان بپرسید با تغییر کدام از این کار ها می توانید زندگی خود را دگرگون کنید؟ شک نکنید که شما توانایی تغییر خود و زندگیتان را در هر نقطه از زندگی دارید و هیچ گاه برای شروع یک زندگی سالم و هدفمند دیر نیست. تنها چیزی که برای این کار نیاز دارید اراده بالا و باور به توانایی هایتان است. هر گاه احساس کردید که راه را گم کردید یا خسته شدید به این فکر کنید که حتما صدایی در درون شما خواستار این تغییر بوده و همین میل درونی به موفقیت می تواند انرژی دوباره ای برای ادامه مسیر به شما ببخشد.

اگر بر روی این مطلب کلیک کردید و قصد خواندن آن را دارید؛ احتمالا از آن دسته افرادی هستید که پیشرفت و اصلاح سبک زندگی تان برایتان اهمیت بالایی دارد. جای درستی آمدید چرا که این کتاب می تواند در زندگی شما معجزه کند و تغییراتی اساسی در انجام کار های شما به وجود بیاورد. اگر شما هم در اینستاگرام یا سایر شبکه های اجتماعی، به جای دنبال کردن صفحات زرد و بدون محتوا که هیچ سودی برای شما ندارند و تنها وقت گران بهایتان را از شما می دزدند، بسیاری از پیج های مربوط به سبک زندگی و پیشرفت فردی را دنبال می کنید حتما نام این کتاب را شنیده اید و می دانید که خواندن این کتاب را باید در اولویت هایتان قرار دهید.  حتی اگر کارمند یا خانه دار هستید یا به طور کلی زندگی شلوغی دارید و فرصتی برای مطالعه کتاب ندارید؛ خبر خوب این است که این کتاب حجم بسیار کمی دارد و می توانید در تایم های آزاد کوتاهی که دارید حتی برای چند دقیقه، مطالعه کنید. گرچه که تاثیر این کتاب کوتاه می تواند سال های زیادی از زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد و از شما یک انسان هدفمند و مسلط بر زندگی بسازد.

در این کتاب که به قلم آقای چارلز داهیگ نوشته شده است داستان های بلند و کوتاهی از افراد زیادی می خوانیم که تقریبا همگی سرشناس هستند و کمک می کنند این آموزش ها در رابطه با عادت ها، بسیار ملموس تر شوند. شما در این کتاب با آقای داهیگ همراه می شوید و صفر تا صد مسیر را از وجود مشکل تا دریافت نتیجه مثبت از تغییرات اعمال شده را می خوانید. گاها این تغییرات اندازه یک پیاده روی صبحگاهی، ساده و کوچک هستند و گاها اندازه درآوردن یک کمپانی از ورشکستگی یا نجات یک تیم از سقوط به ته جدول، بزرگ و طاقت فرسا هستند. به دلیل حفظ حق نشر از بیان کردن داستان ها خودداری کردیم اما مطالب علمی و نتایج تحقیقات به صورت خلاصه برایتان آورده شده است تا با کلیات و ساختار کتاب آشنا شوید. اگر اهل مطالعه آزاد باشید احتمالا برخی از آزمایشات یا حتی داستان ها را شنیده باشید اما خواندن مجدد آن خالی از لطف نیست چرا که هر داستان، نکات طلایی زیادی برای ما به همراه دارد.

قدرت عادت

بیشتر بخوانید: کتاب شعر «جنگل» راهی بازار نشر شد

این کتاب به سه بخش تقسیم شده است. بخش اول بر روی این موضوع تمرکز می کند که عادت ها چگونه در زندگی افراد ظاهر می شوند. این بخش درمورد عصب شناسی شکل گیری عادت، چگونگی ساختن عادت های جدید و تغییر عادت های قدیمی و روش ها بحث می کند، نظیر مورد آن، مرد تبلیغات است که مسواک زدن را از یک کار ناشناخته به یک دغدغه عمومی تبدیل کرد. این بخش نشان می دهد که چگونه معتادان گمنام الکل با حمله به عادت ها در مرکز اعتیاد، زندگیشان را تغییر می دهند و چگونه مربیان روند زوال بدترین تیم ها در لیگ را با تمرکز بر روی واکنش های خودکار بازیکنان به سرنخ های جزئی روی زمین بازی، به حرکت در مسیر موفقیت تغییر می دهند.

دومین قسمت این کتاب، عادت های شرکت ها و سازمان های موفق را بررسی می کند. این بخش جزئیاتی را راجع به اینکه چگونه یک مدیر اجرایی به نام پاول نیل البته قبل از اینکه وزیر دارایی شود، یک کارخانه آلومینیوم که برای بقا دست و پا می زد را با تمرکز بر روی یک عادت زیر بنایی در میانگین صنعتی داوجونز تبدیل به تولید کننده برتر کرد. در این بخش از یک کمپانی محبوب که در اینستاگرم بر سر زبان هاست هم یاد می شود و آن هم کمپانی ای نیست جز استارباکس! در این کتاب می خوانید که چگونه استارباکس با آموزش عادت هایی که برای تقویت قدرت اراده طراحی شده بودند، یک دانش آموز ترک تحصیل کرده را تبدیل به مدیری برتر کرد. در واقع این بخش به خوبی توضیح می دهد که چرا وقتی عادت های سازمانی یک بیمارستان آن طور که پیش بینی می شود عمل نمی کنند، حتی با استعداد ترین جراحان هم ممکن است اشتباهات فاجعه باری را مرتکب شوند.

قسمت سوم این کتاب به عادت های جوامع می پردازد. این بخش شرح می دهد که چگونه مارتین لوتر کینگ جی آر، و جنبش های حقوق مدنی تا حدودی از طریق تغییر عادت های اجتماعی مونتگومری آلاباما موفق شدند و اینکه چرا یک تمرکز مشابه به کشیشی جوان به نام ریک وارن کمک کرد تا بزرگترین کلیسای کشور را در دره سادلیک کالیفرنیا بسازد. پس متوجه شدیم که هر فصل به یک بحث اصلی می پردازد و عادت ها می توانند تغییر کنند، البته به شرطی که ما بدانیم دقیقا به چه شکل کار می کنند.

چرخه عادت:

محققان MIT در دهه 1990 شروع به کار بر روی عادت ها کردند و راجع به یک برآمدگی بافتی عصبی به نام گانگلیون های پایه ای تحقیقات خود را آغاز کردند. اگر مغز انسان همانند پیاز تصور شود که متشکل از لایه ای بر روی لایه های سلولی است و بعد لایه های خارجی قرار دارند، لایه هایی که از همه به جمجمه نزدیک ترند، به طور کلی از دید تکاملی، قسمت هایی هستند که اخیرا اضافه شده اند. وقتی شما یک حرف غیر معمول می زنید یا به لطیفه یک دوست می خندید، قسمت های خارجی مغزتان کار می کند و این همان جاییست که پیچیده ترین افکار در آن رخ می دهد.

فرآیندی که در آن، مغز ترتیبی از فعالیت ها را با یک روال خودکار انجام می دهد به نام تکه تکه کردن نام گذاری شده است و زیر بنای شکل گیری عادت هاست. نویسنده کتاب با ظرافتی بالا، اکثر کارهای روزمره ما را به عنوان این تکه های رفتاری می بیند، تکه هایی که ما هر روز به آن ها نیاز داریم. خودتان می توانید حداقل ده مورد از این تکه ها را نام ببرید؟

برخی از آن ها ساده هستند؛ برای مثال شما قبل از اینکه مسواک را وارد دهانتان کنید، خمیر دندان روی آن می گذارید اما برخی از آن ها مثل لباس پوشیدن یا آشپزی کردن، از جمله تکه های رفتاری نسبتا پیچیده به شمار می روند. جالب است بدانید که برخی کار ها انقدر پیچیده هستند که مقدار کوچکی از بافتی که میلیون ها سال پیش تکامل یافته است اصلا نمی تواند آن ها را تبدیل به عادت کند. دانشمندان معتقدند که عادت ها به این دلیل به وجود می آیند که مغز مرتب به دنبال راه هایی است تا سعی و تلاش را کم کرده و در انرژی مصرفی صرفه جویی کند. اگر تمام کارها به خود مغز واگذار شوند، مغز سعی می کند تقریبا هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت درآورد؛ چون عادت ها به ذهن ما اجازه می دهند اغلب اوقات تجزیه و تحلیل ها را کاهش دهد.

این غریزه صرفه جویی، مزیت بزرگی است. یک مغز کارآمد به فضای کمتری نیاز دارد که باعث می شود مغز کوچکتر باشد و در نتیجه باعث می شود تولد نوزاد آسان تر شده و در نهایت مرگ و میر مادر و نوزاد کمتر شود. همچنین یک مغز کارآمد تر به ما این امکان را می دهد تا فکر کردن مداوم در مورد رفتارهای ابتدایی نظیر پیاده روی و انتخاب اینکه چه چیزی بخوریم را کنار بگذاریم و در نتیجه آن ما می توانیم انرژی ذهنی خود را صرف اختراع نیزه، سیستم های آبیاری و نهایتا هواپیما و بازی های ویدیویی کنیم. ولی حفظ کردن انرژی ذهنی، شمشیر دولبه است، چون اگر نیروی مغز ما در زمان نامناسبی پایین بیاید، نمی توانیم متوجه چیزهای مهم نظیر مخفی شدن شکارچی پشت بوته ها یا اتومبیلی که با سرعت در حال حرکت است بشویم. بنابراین گنگلیون های پایه ای ما سیستم هوشمندی تعبیه کرده اند تا مشخص کنند چه موقع عادت ها کنترل اوضاع را به دست بگیرند. این چیزی است که هر زمان یک تکه رفتاری شروع شده یا پایان می یابد، رخ می دهد.

مغز مشتاق:

اگر شما بخواهید شروع به دویدن صبحگاهی کنید، واجب و ضروری است که یک سرنخ ساده؛ مثل اینکه قبل از صبحانه بند کفش هایتان را ببندید یا اینکه لباس های دویدنتان را کنار تخت خودتان بگذارید و یک پاداش مشخص، مثل یک خوراکی وسط روز یا حس پیروزی و موفقیتی از ثبت کردن کیلومترهایی که دویده اید یا جریان اندورفینی که از نرم دویدن به دست می آورید، انتخاب کنید. مطالعات بی شماری نشان داده اند که سرنخ و پاداش به تنهایی برای دوام آوردن یک عادت کافی نیستند. فقط زمانی که مغز شما منتظر پاداش می شود، بستن بند کفش های دویدن هر روز صبح، برایتان تبدیل به یک کار خودکار می شود. سرنخ علاوه بر تحریک یک روتین، می بایست باعث تحریک اشتیاق به دریافت پاداش نیز شود.

قانون طلایی چرخه عادت:

اگر می خواهید یک عادت جدید را جایگزین عادت قبلی کنید باید چرخه عادت سه مرحله ای را بشناسید. اگر شما از همان سرنخ استفاده کنید و همان پاداش را فراهم کنید، می توانید روتین را تغییر داده و عادت را عوض کنید. اگر سرنخ و پاداش همان موارد قبلی بمانند، تقریبا هر رفتاری را می توان عوض کرد. این قانون طلایی، درمان های افراد الکلی، چاقی، اختلالات وسواسی افراطی و صد ها رفتار مخرب دیگر را تحت تاثیر قرار داده است و فهم آن می تواند به هر فردی کمک کند تا عادت هایش را عوض کند. در نتیجه یک فرد سیگاری معمولا نمی تواند سیگار را ترک کند مگر اینکه فعالیتی را پیدا کند که وقتی تمایل به نیکوتین او را تحریک می کند جایگزین سیگار شود.

بسیاری از محققان می گویند به طور کلی در عین حال که اعتیاد پیچیده است و هنوز به میزان خیلی کمی درمورد آن می دانیم، بسیاری از رفتارهایی که با آن مرتبط است، اغلب توسط عادت تحریک می شوند. موادی مثل مواد مخدر، سیگار یا الکل می توانند وابستگی فیزیکی به وجود بیاورند ولی این تمایلات فیزیکی اغلب بعد از اینکه استفاده متوقف می شود، کم رنگ می شوند. برای مثال، یک اعتیاد فیزیکی به نیکوتین فقط تا زمانی دوام می آورد که این ماده شیمیایی در جریان خون فرد سیگاری وجود دارد. بسیاری از تمایلاتی که ما به آن ها به عنوان درد های اعتیاد آور نیکوتین نگاه می کنیم، در واقع عادت های رفتاری هستند که بروز می کنند. برای مثال ما یک ماه بعد موقع صبحانه هوس سیگار می کنیم، نه به خاطر اینکه از نظر فیزیکی به آن نیاز داریم، بلکه به خاطر اینکه با علاقه زیادی جریان نیکوتینی را که هر روز صبح برای ما فراهم می کرده است به خاطر می آوریم.

در مطالعات بالینی نشان داده شده است که یکی از موثر ترین روش های درمانی، حمله کردن به رفتارهایی که از نظر ما اعتیاد محسوب می شوند، از طریق اصلاح عادت هایی است که آن ها را احاطه کرده اند. هر چند توجه به این نکته مهم است که برخی مواد شیمیایی مثل مسکن ها می توانند باعث اعتیاد های فیزیکی طولانی مدت شوند و برخی مطالعات نشان می دهند که ظاهرا گروه کوچکی از مردم علیرغم دخالت های رفتاری، مستعد این هستند که در جستجوی مواد شیمیایی اعتیاد آور باشند. با این وجود تعداد مواد شیمیایی که اعتیاد جسمی طولانی مدت به وجود می آورند، نسبتا کم است، و تخمین زده می شود که تعداد معتادان مستعد خیلی کمتر از تعداد الکلی ها و معتادانی است که کمک می طلبند.

حال که با ساختار های کلی چرخه عادت و چگونگی تغییر عادت و جایگزینی یک عادت بد با یک عادت خوب شده اید؛ وقت آن است که دست به کاغذ شوید و خود را صادقانه و بی تعارف قضاوت کنید. به کارهایی که در روزمره انجام می دهید دقت کنید و سپس از خودتان بپرسید با تغییر کدام از این کار ها می توانید زندگی خود را دگرگون کنید؟ شک نکنید که شما توانایی تغییر خود و زندگیتان را در هر نقطه از زندگی دارید و هیچ گاه برای شروع یک زندگی سالم و هدفمند دیر نیست. تنها چیزی که برای این کار نیاز دارید اراده بالا و باور به توانایی هایتان است. هر گاه احساس کردید که راه را گم کردید یا خسته شدید به این فکر کنید که حتما صدایی در درون شما خواستار این تغییر بوده و همین میل درونی به موفقیت می تواند انرژی دوباره ای برای ادامه مسیر به شما ببخشد.

بیشتر بخوانید: معرفی کسب و کار ها
بیشتر بخوانید: ثبت و معرفی کسب و کار خود در رایا مگ

دیدگاه

دیدگاه خود را وارد نمایید

جدیدترین مطالب مجله اینترنتی رایامگ

معرفی کسب و کار خود
خبر نامه مجله اینترنتی رایا مگ

با عضویت در خبرنامه رایا مگ از جدید ترین مقالات آگاه شوید