اگر به جریان زندگی خود و افکار و تصمیماتی که از شما سر می‌زند توجه نمایید متوجه خواهید شد که همه ی ما همواره در حال بررسی و مقایسه بین دو دنیای واقعی و دنیای مطلوب هستیم و گاهی اوقات درگیر به برخی مسائل و موضوعات شده و مدام با خود کلنجار می‌رویم که دلیل آن ناسازگاری بین دنیای واقعی و آنچه که هست و دنیای مطلوب و تصورات است که ممکن است ما را ناخشنود سازد. مثلاً یک فردی در دنیای مطلوب خویش، خودش را یک فرد شاغل و دارای کسب و کاری موفق می‌داند، ولی در دنیای واقعی می‌بیند که نه تنها شغل مطلوب و موفق ندارد، بلکه به اجبار مشغول کاری است که مورد علاقه ی وی نبوده و روز به روز بر دشواری و سختی وی افزوده می‌شود و به همین دلیل دچار دلزدگی از کار و نارضایتی می‌شود.

مطلوبیت های انسان، او را به سمت رویاها و خواسته های وی سوق می‌دهد و باعث می‌شود که دنیای خوبی را برای خود تصور کند و اهمیت دنیای مطلوب در این است که انسان را به تلاش و کوشش برای دستیابی به آنچه که خواهان است وا می‌دارد.

بیشتر بخوانید: اهمیت توسعه فردی

تعریف دنیای واقعی و دنیای مطلوب

آنچه که واضح و مشخص است و هر فردی بدان واقف است این است که آدم ها، همواره دارای دو دنیای مطلوب و دنیای واقعی هستند و با آن سروکار دارند که دنیای واقعی، همان است که حقیقت دارد و ما در آن و بر مدار آن زندگی می‌کنیم و دیگری که دنیای مطلوب نامیده می‌شود همان است که در فکر و ذهن ما نقش بسته و آرزو داریم که بدان دست یابیم.

تعریف دنیای واقعی ساده و آسان است زیرا مفهوم کاملاً مشخصی دارد و همان چیزی است که هر انسانی آن را تجربه می‌کند و همین فضا و مکانی است که روزگار خود را می‌گذرانیم و دربردارنده ی تمام آدم هایی است که در اطراف ما هستند و دوست شان داریم، امور و فعالیت هایی که بدان ها مشغولیم و دوست شان داریم و باورها و اعتقادات و رویه هایی است که انجام می‌دهیم و دوست شان داریم . به عبارتی باید گفت دنیای است که فهرستی از علاقه مندی هایمان را در خود جای داده است. و دنیای مطلوب نیز همان دنیایی که تعریفش را کردیم و به شکلی درونی و نهادی شده در افکار ماست که به دنیای کیفی نیز معروف است.

شکل گیری دنیای مطلوب انسان

آنچه که باعث شکل گیری دنیای مطلوب می‌شود همان اتفاقات و رویدادهایی است که در اوایل زندگی و دوران طفولیت بر فرد می‌گذرد و به مرور زمان بزرگ تر شده و توسعه ی بیشتری می‌یابد. به عنوان مثال، زمانی که یک کودک از مادر خود مهر و محبت می‌بیند، مادر او به عنوان اولین فرد، وارد دنیای مطلوب وی می شود یا زمانی که از پدرش درباره امور دینی و مذهبی تعاریف خوب می شنود، امور مذهبی هم وارد دنیای مطلوبش می شود، هنگامی که همین کودک یک کتاب درباره ی مدیریت و بازرگانی می خواند و به این باور می رسد که مدیریت یکی از مواردی است که بسیار  باارزش است، این مفهوم هم به دنیای مطلوبش راه می‌یابد. گذر  سال ها و ایجاد تغییر و تحولات، ممکن است باعث شود که برخی امور از دنیای مطلوب فرد خارج شده و برخی دیگر بدان راه یابند.  نکته ی جالبی که وجود دارد است که هر یک از ما، دنیای مطلوب خودمان را داریم که کاملاً  مختص به خودمان است و ساخته و پرداخته ی افکار و تجربیات مان است و دنیای مطلوب هیچ دو نفری همانند هم نیست.

ما همواره در حال مقایسه دنیای واقعی و دنیای مطلوب خودمان هستیم. هر گونه ناسازگاری بین این دو دنیا، می تواند ما را ناخشنود کند. مثلاً کسی که در دنیای مطلوب خود، همسرش را فردی مهربان، خونگرم، عاشق پیشه، دست و دل باز، یاری دهنده و ... تصور می کند ولی در دنیای واقعی می بیند که او نه تنها مهربان و خونگرم نیست بلکه به شدت خسیس و تنبل هم هست، دچار ناراحتی و نارضایتی می شود.

در این زمنیه باید اشاره داشت که این ناراحتی و نارضایتی اولیه، طبیعی بوده و قابل پذیرش است. چرا که اگر این ناراحتی و عدم رضایت ها وجود نداشت، انسان ها هرگز به فکر حل مسأله و بهبود اوضاع پیش آمده نمی افتادند و احتمالا شاهد هیچ یک از پیشرفت ها و توسعه هایی که توسط بشر روی داده نبودیم و چه بسا همچنان زندگی غارنشینی داشتیم. زیرا رویایی نداشتیم که آن را دنبال کنیم و برای رسیدن به آن بی وقفه تلاش کنیم.

آنچه که مهم است و باید همواره مورد توجه قرار گیرد و مانعی بر سر راه افراد بشر ایجاد نکند، یادگیری چگونگی مواجهه با تضاد بین دنیای واقعی و دنیای مطلوب است.

وجود شکاف و فاصله بین دنیای واقعی و دنیای مطلوب همواره وجود دارد و افراد با آن مواجه هستند و تلاش می‌کنند تا این فاصله را از میان بردارند. همین که یک فردی تلاش می‌کند و در می‌یابد که به سمت دنیای مطلوب خود در حال حرکت است، شادمان شده و تلاش و کوشش خود را دوچندان می‌کند.

روش صحیح برخورد با دنیای مطلوب

متاسفانه برخی از افراد هیچ تلاشی برای رسیدن به آنچه که مطلوب آنهاست ندارند و یا مسیر خود را درست و صحیح انتخاب نمی‌کنند و باعث می‌شود تلاش های جزيی آن‌ها مثمر ثمر نبوده و به نتیجه ی دلخواه نرسد و این عده از افراد بیشتر از دیگر افراد در معرض نارضایتی از زندگی قرار می‌گیرند.

این افراد بایستی سعی کنند تا تلاش های خود را بهینه سازی کنند و با مشورت با دیگر افراد و استفاده از تجربیات آن‌ها، مطالعه و افزایش دانش و آگاهی و انتخاب راه و روش صحیح، مسیر ها و موارد دیگر را نیز بیازمایند. زیرا آنچه که باعث ایجاد شکست می‌شود چیزی جز تکرار امور تکراری و بیهوده نیست که متاسفانه حتی برایمان عادت شده اند. برای خلاصی از این مخمصه بایستی راه هایی که قبلاً آزموده ایم و به نتایج تکراری منتج شده اند را کنار گذاشته و شجاعانه تر گام برداریم.

شاید نیاز باشد که به بازنگری پرداخته و دنیای مطلوب خود را اصلاح کنیم زیرا گاهی اوقات، بنای دنیای مطلوب ما بسیار آرمانگرایانه است و دستیابی به آن از محدوده‌ی توان فردی خارج است و لازم است که با دقت دنیای مطلوب مان را بازنگری کرده و از برخی مطلوب های دست نیافتنی دست برداریم. با این رویه، فاصله بین دنیای واقعی و دنیای مطلوب کاهش یافته و میزان رضایت بیشتری را در زندگی تجربه خواهید کرد.  

این موضوع را در نظر داشته باشید که اگر تمایل دارید کار یا فعالیتی را دنبال کنید، به هیچ عنوان روش های تحمیلی جوابگو نخواهد بود و حتی تشویق هم تا جایی کارساز است که ادامه داشته باشد و مدتی بعد، اثر آن نیز از بین خواهد رفت.

سنجیده ترین کار این است که گزینه ی مورد نظر خود و آنچه که خواهان آن هستید را در دنیای مطلوب قرار دهید. در واقع وقتی موضوعی در دنیای مطلوب شما قرار می‌گیرد، عاملی برای دستیابی بدان خواهد بود.  

به عنوان مثال یک فردی که صاحب کسب و کار و تجارت است و تعداد زیادی کارمند دارد، می تواند روشی را برگزیند و محیط کار را دوستانه کند، سعی کند که محیط و کار را در دنیای مطلوب کارمندان قرار دهد و به آن‌ها گوشزد کند که هر کاری که انجام می‌دهند، بسیار اهیمت دارد. این مدیر با اندکی وقت گذاشتن با کارمندانش و برقراری ارتباط سازنده می‌تواند کیفیت کار، بهره وری و سودآوری شرکت خود را به طرز چشمگیری افزایش دهد.

بیشتر بخوانید: برقراری تعادل بین زندگی شغلی و زندگی شخصی

چگونگی شکل گیری دنیای مطلوب

یکی از اصولی ترین موارد در شکل گیری دنیای مطلوب افراد، وجود روابط خوب انسانی و توانایی ارتباط موثر داشتن با اطرافیان است و این امر ریشه در این موضوع دارد که بسیاری از حتی مفاهیم بدین دلیل برای ما مطلوب و خوشایند و یا ناخوشایند می‌شوند که از جانب آن دسته از افرادی که برایمان دوست داشتنی و پذیرفتنی و یا برعکس آن هستند، به ما منتقل شده اند و به همین دلیل است که همواره تاکید می‌شود که سعی کنید بین گوینده و گفتار او، تفکیک و تمایز قائل شویم تا به اشتباه گفتارهای مفیدی که از افراد می‌شنویم تنها به خاطر نامطلوب بودن گوینده اش از دست ندهیم.

اهمیت دنیای مطلوب وشکل گیری و شناخت قابلیت های آن، می‌تواند ما به سمت رفتارهای دوستانه و خردمندانه سوق دهد و به راجتی جای خود را تحمیل و کنترل دیگران بدهد. گاهی شاهد آنیم که برخی از زوج ها با یکدیگر مشکل دارند و دلیل اصلی آن این است که آن‌ها از دنیای مطلوب یکدیگر آگاهی ندارند و رفتارهایی از آن ها سر می‌زند که کاملا متفاوت و چه بسا در تعارض با دنیای مطلوب فرد دیگر قرار دارد. در این صورت، امکان این که طرفین بخواهند در دنیای مطلوب خود، برای بهبود دنیای واقعی، تغییرانی بدهند، وجود دارد و احتمالاً کوشش خواهند کرد که احترام دنیای مطلوب همسرشان را حفظ کنند و آن را به رسمیت بشناسند. بسیاری از مشکلات از این موضوع ناشی می‌شود که یک چیز در دنیای مطلوب یکی از همسران قرار ندارد و فکرش را هم نمی کند که آن، در دنیای مطلوب همسرش هست. اما اگر بداند در دنیای مطلوب همسرش چه می‌گذرد، ملاحظه اش را خواهد کرد. این موضوع بسیاری از اختلافات و درگیری های بی دلیلی که روی می‌دهد را از بین می‌برد.

این امر علاوه بر روابط بین زن و مرد، در روابط بین والدین و فرزندان نیز وجود دارد و شناساندن دنیای مطلوب آن‌ها به یکدیگر می تواند راهگشا باشد. این صحبت بدین دلیل است که اگر فردی از دنیای مطلوب دیگری باخبر باشد، ارزش ها و خواسته ها شانس بیشتری برای قرار گرفتن در دنیای مطلوب دیگری خواهد داشت. بنابراین،  توصیه می‌شود که با انعطاف بیشتر در تربیت فرزندان گام بردارید و با زبانی ساده و صمیمی، دنیای مطلوب خود را با فرزندان تان در میان بگذارید و بدین شیوه یک رابطه ی مستحکم و دوستانه را بین خود ایجاد کنید.

این بحث و شناخت دنیای مطلوب دیگران در روابط کاری نیز کاربرد دارد. بدین شیوه که اگر کارفرما و کارمندانش، دنیای مطلوب خود را درباره کار با هم در میان بگذارند، قطعا به یک امر مثبت و تفاهم متقابل رسیده و کارها بهتر پیش خواهد رفت.

در نهایت باید این موضوع را خاطر نشان ساخت که درست است دنیای مطلوب هر فردی تنها متعلق به  خود اوست ولی بدین معنا نیست که شما بایستی آن را کاملا پوشانده و یک قفل محکم بر آن بزنید و فقط خودتان در آن بچرخید. شما می‌توانید بنا بر نیاز خود و با توجه ب هموقعیت و شرایطی که در آن قرار دارید، بخشی از آنچه که مطلوب شماست و دنیای شما را تشکیل می‌دهد را با همسر، فرزند، همکار و دوست خودتان مطرح کنید و به این موضوع اطمینان داشته باشید که به اشتراک گذاری دنیای مطلوب، برای برقراری روابط خوب لازم و ضروری است.