جدیدترین مطالب

مطالب ویژه مجله اینترنتی رایامگ

پیوندها

محبوب ترین مطالب رایامگ

ما همه باید فمنیست باشیم

author منتشر کننده
بدون نظر 1 0
ما همه باید فمنیست باشیم

در دنیای امروز که همه روزه در معرض بمباران عقاید جدیدی هستیم که در گذشته جای چندانی در زندگی ما نداشتند، شاید بیشتر از هر عقیده و حزب و گروه دیگری، فمنیست ها و عقایدشان هستند که بر زندگی امروز تاثیر گذارند. این کتاب با بررسی جامعه امروزی و مشکلاتی که انسان های امروز با آن مواجه هستند سعی دارد فمنیستی را در بین مردم معرفی کند و تصویر درستی از ان در ذهن جهانیان بسازد.

چیماماندا انگوزی آدیشی، نویسنده کتاب، در نیجریه بزرگ شد. کار های او به سی زبان در دنیا ترجمه شده است و آثارش در دفاتر نشر متفاوتی مثل نیویورکر، گرانتا و فاینانشیال تایمز به چاپ رسیده است. او همچنین نویسنده رمان ختمی ارغوانی است، کتابی که برنده جایزه نویسندگان کشور های مشترک المنافع شده و همچنین کسب جایزه پرتقال را در کارنامه خود دارد. این نویسنده توانمند حال با کتاب جدید دیگری پا به بازار گذاشته که این کتاب هم مورد استقبال افراد زیادی در سراسر دنیا قرار گرفته است.

این کتاب نسخه اصلاح شده سخنرانی چیماماندا در دسامبر سال 2012 است. این سخنرانی که در تد اکسوستون صورت گرفت، یک کنفرانس سالانه با محوریت آفریقاست. سخنرانان در زمینه های مختلف و مختصری در مورد اهداف و چالش های امید بخش خود در مورد آفریقا و دوستان خود در آن جا صحبت می کنند. از آن جایی که چیماماندا تصمیم گرفته بود سخنرانی متفاوتی در این جلسه ارائه کند عنوان " تک صدایی " را انتخاب کرد که موضوع آن درباره این مسئله بود که چطور کلیشه ها، افکار ما را محدود کرده و سپس شکل می دهند؛ خصوصا در جایی مثل آفریقا. از نظر چیماماندا، واژه فمنیست و حتی خود ایده آن توسط همین کلیشه محدود شده است.

در سال 2003 که کتاب رمان ختمی ارغوانی نوشته شد اتفاقی افتاد که این مسیر را آغاز کرد. داستان این رمان درباره مردی است که در میان مسائل مختلف سردرگم است؛ همسرش را کتک می زند و داستان او پایان خوشی ندارد. وقتی این رمان در نیجریه به بازار کتاب رفت؛ یک روزنامه نگار گفت که می خواهد نصیحتی به چیماماندا بکند و گفت که مردم می گویند رمان او یک رمان فمنیستی است. نصیحت آن مرد روزنامه نگار به نویسنده ما این بود که او نباید تا زمانی که زنان فمنیست زنان نا امیدی هستند، هرگز خودش را فمنیست بداند چرا که آن ها حتی نمی توانند همسری پیدا کنند.

پس از این ماجرا چیماماندا تصمیم گرفت به خودش لقب فمنیست خوشحال را بدهد. البته داستان به همین جا ختم نشده بود و درگیری ها ادامه داشت به طوری که یک زن تحصیل کرده اهل نیجریه نیز به او گفت که فمنیسم در فرهنگ آفریقایی شان وجود ندارد و یک موضوع ضد آفریقایی است و این اسمی که چیماماندا بر خودش گذاشته به دلیل این است که تحت تاثیر کتاب های غربی قرار گرفته است. به هر حال تا زمانی که فمنیسم امری ضد آفریقایی بود، چیماماندا تصمیم گرفت خودش را یک فمنیست آفریقایی شاد بنامد.

البته که این حمایت از فمنیستی توسط چیماماندا ریشه در کودکی او نیز داشت؛ چرا که چیماماندا در دوران کودکی نیز این تفاوت های بین دختر و پسر را احساس کرده است. او خاطره خود را چنین نقل می کند:

ما همه باید فمنیست باشیم

وقتی او در دبستانی در ان سوکا در جنوب شرقی نیجریه درس می خوانده، معلم شان در اوایل ترم تحصیلی گفت که می خواهد از تمام بچه های کلاس امتحانی بگیرد و هر کسی که بالاترین امتیاز را در آن کسب کند می تواند مبصر کلاس شود. در آن زمان مبصر کلاس شدن موفقیت بزرگی محسوب می شود. اگر تو مبصر کلاس می شدی می توانستی هر روز اسامی بچه هایی که سر و صدا می کردند را روی تخته بنویسی و هر کسی در این شرایط قرار می گرفت قدرت زیادی پیدا می کرد اما معلم چوبی از نی را هم به دستشان می داد تا هنگامی که بالا سر بچه ها گشت زنی می کنند و در کلاس قدم می زنند آن را در دست داشته باشند. البته که هیچکس اجازه استفاده از آن نی را نداشت اما این موضوع دورنمای شگفت انگیزی برای یک بچه نه ساله داشت.

چیماماندا پس از گرفتن بالاترین نمره کلاس با یک موضوع عجیب مواجه شد! و آن هم اینکه معلم اعلام کرد مبصر کلاس باید یک پسر باشد! او فکر می کرد که این موضوع کاملا واضح است و در نتیجه قبل از برگزاری امتحان گفتن این موضوع را احتمالا فراموش کرده بود.

اگر ما کاری را بار ها و بار ها انجام دهیم آن کار تبدیل به اتفاق معمولی خواهد شد و اگر ما چیزی را بار ها و بار ها به چشم ببینیم آن چیز برای ما طبیعی جلوه خواهد کرد. اگر عادت کنیم که تنها مردان را در راس مسئولیت ها ببینیم، این موضوع باعث می شود که بودن مردان در راس کار ها و مسئولیت ها یک اتفاق طبیعی به نظر بیاید.

مرد و زن با هم تفاوت دارند. مرد و زن هورمون های متفاوت و اعضای تناسلی مختلفی دارند و توانایی های بیولوژیکی شان نیز با یکدیگر متفاوت است. زن ها می توانند بچه دار شوند اما مردان چنین توانایی ای ندارند. مرد ها تستوسترون بیشتری ترشح می کنند و به صورت عمومی نسبت به زنان قدرت فیزیکی بیشتری دارند. در انتخابات آمریکا هم چنین تفاوت هایی به چشم می خورد! مثال بارز آن قوانین لیلی لدبتر است که اگر با دقت به آن نگاه کنیم، موضوع آن چنین است: در آمریکا، مرد و زن کاری مشابه را با کیفیت یکسان انجام می دهند و مرد دستمزد بیشتری می گیرد، چرا که او مرد است.

بنابراین در یک معنای تحت اللفظی، مردان حاکمان جهان هستند و این حس مربوط به هزاران سال پیش است زیرا از روزی که بشر شروع به زندگی بر روی زمین کرد در حقیقت، قدرت فیزیکی مهم ترین ویژگی برای بقا محسوب می شود. فردی که از نظر فیزیکی قوی تر بود، احتمال بیشتری داشت که رهبر شود و مردان به طور کلی از نظر فیزیکی قوی تر هستند. امروزه ما در دنیایی مملو از تفاوت ها زندگی می کنیم و می دانیم کسی که صلاحیت و شایستگی رهبری را دارد الزاما شخصی نیست که قدرت فیزیکی بالاتری دارد. آن شخص باید باهوش تر، با سواد تر، خلاق تر و مبتکر تر باشد و برای این ویژگی ها به هیچ هورمونی احتیاج نیست.

ما همه باید فمنیست باشیم

بیشتر بخوانید: نامه به کودکی که هرگز زاده نشد.

زن و مرد به طور یکسانی می توانند باهوش، مبتکر و خلاق باشند. در واقع ما در جنبه های مختلفی تکامل یافته ایم اما عقاید ما درمورد جنسیت چندان تکامل نیافته اند. چیماماندا احساس خودش را هنگامی که در خیابان های شهرش قدم می زند در حالی که اجازه ورود به کافه ها و بار ها را به تنهایی ندارد؛ اینگونه توصیف می کند که انگار موجود نامرئی است حتی اگر با یک مرد به عنوان همراه وارد شود چرا که گارسون تنها به مرد خوش آمد می گوید و طوری رفتار می کند که انگار چیماماندا وجود ندارد. امروزه به کار بردن جنسیت به عنوان ابزار، یک بی عدالتی بزرگ محسوب می شود و نویسنده می خواهد همه در برابر این موضوع خشمگین شویم. عصبانیت تاریخی طولانی در ایجاد تغییر های مثبت دارد و چیماماندا می گوید که او نه تنها از این موضوع خشمگین است بلکه امیدوار هم هست چرا که عمیقا باور دارد که این در توان بشر هست که خودش را برای بهتر شدن دوباره بسازد.

این اتفاقات در کشور های به ظاهر پیشرفته و متمدن مانند آمریکا نیز به وفور دیده می شود برای مثال در این کتاب بدون ذکر نام و نشانی، درباره زنی آمریکایی صحبت شده است که شغلی پر درآمد در زمینه تبلیغات داشت. او یکی از دو زن در تیم کاری اش است. او گفت که یک بار در یک ملاقات کاری احساس کرده بود که توسط رئیسش تحقیر شده است. او با تمام نظرات و پیشنهادات او مخالفت کرده بود و این در حالی بود که تمام اظهارات مشابه را که توسط یک مرد عنوان شده بود با دیدی ستایشگرانه نگریسته بودند. او خواسته بود تا با صدای بلندتری با رئیسش حرف بزند و او را به چالش بکشاند. اما این کار را نکرده بود. در عوض، در ملاقات بعدی او به دستشویی رفته و شروع به گریه کرده بود. او نخواسته بود که آزادانه و با صدای بلند صحبت کند زیرا دلش نمی خواست که آدم پرخاشگری به نظر برسد. در واقع او نارضایتی و رنجش خود را در ابتدای طغیانش فرو نشانده و خودش را کنترل کرده بود.

سوالی که پیش می آید این است که چطور آن ها به این "دوست داشته شدن" گردن می نهند. چطور به این باور رسیده اند که دوست داشتنی بودن آن ها آن قدر مهم است و این ویژگی خاص و منحصر به فرد است و نمی تواند گاهی همراه با خشم و عصبانیت، پرخاشگری و یا مخالفت باشد؟

ما زمان زیادی را صرف آموزش دختران می کنیم برای اینکه بفهمند پسران درموردشان چه فکری می کنند اما بدبختی این موضوع نیست. ما به پسران یاد نمی دهیم که دوست داشتنی باشند و در عوض آن زمان زیاد را صرف این می کنیم تا به دختر ها بگوییم که نمی توانند عصبانی، پرخاشگر و یا خشن باشند چرا که این کار بسیار زننده است اما بلافاصله برمیگردیم و مردی را با همین رفتار مشابه، ستایش یا عفو می کنیم. در تمام دنیا، مجلات و کتاب های زیادی هستند که به زنان خط مشی می دهند که چه کار کنند و چطور باشند و چطور مردی را جذب کنند و یا چه کار کنند تا او احساس شادمانی بکند اما درمورد اینکه مردان باید چه کنند تا زنان احساس رضایت داشته باشند راهنمایی های خیلی کمی وجود دارد.

در حقیقت ما خیانت بزرگی در حق پسرانمان می کنیم و انسانیت را در پسرمان سرکوب می کنیم. مردسالاری را به روش هایی خیلی کوته فکرانه برایشان معنا می کنیم. مرد سالاری یک قفس کوچک و محکم است که ما پسر ها را در این قفس نگه می داریم و به آن ها یاد می دهیم که از ترس، ضعف و آسیب پذیری هراسان و گریزان باشند. به آن ها یاد می دهیم که بر چهره حقیقی خودشان نقاب بزنند چرا که می بایست به گفته نیجریه ای ها مردان خشن و سفت و سخت باشند.

هنوز هم از پسر ها انتظار می رود که برای اثبات مردانگی صورت حساب ها را پرداخت کنند! چه می شد اگر دختر و پسر جوری بزرگ می شدند که مردانگی و پول را با هم قاطی نمی کردند و چه می شد اگر به جای رفتار و کلماتی مثل " پسر ها باید پرداخت کنند" می توانستیم از "هر کسی که پول بیشتری دارد باید پرداخت کند" استفاده می کردیم؟

البته به دلیل برتری های تاریخی این مرد ها هستند که دارایی های بیشتری دارند. اما اگر پرورش کودکانمان را تغییر دهیم طی 50 تا 100 سال آینده پسرانی بار خواهیم آورد که دیگر لازم نیست مردانگی خود را از طریق مسائل مالی اثبات کنند. اما بدترین کاری که ما با مرد ها می کنیم این است که آن ها را نفس شکننده و ضعیف تنها می گذاریم و هر چه تحمیل این احساس به یک مرد بیشتر باشد، نفس او ضعیف تر خواهد بود.

از طرفی صدمه بزرگی به دختران وارد می کنیم، چرا که آنان را به نحوی بار می آوریم که به مراقبت از همین نفس ضعیف مردان بپردازند و آموزش می دهیم که خودشان را کوچک ببینند. ما به دختران می گوییم که بلند پرواز باشید اما نه خیلی زیاد. می توانید به موفقیت دست پیدا کنید اما نه موفقیت زیاد و چشمگیر، در غیر این صورت از طرف مردان تهدید خواهید شد. اگر در رابطه تان با یک مرد شما نان آور هستید باید وانمود کنید که این طور نیست مخصوصا در محافل عمومی! در غیر این صورت او را از مردی ساقط کرده اید. اما چه می شود اگر این سوالات را از خودمان بپرسیم:

چرا موفقیت زنان باید از طرف یک مرد تهدید به شمار آید؟ چه می شد اگر یک تصمیم ساده می گرفتیم و از شر عبارت از مردانگی افتادن خلاص می شدیم؟ چیماماندا می گوید که از این بابت به هیچ وجه نگرانی ندارد حتی یک بار هم به ذهنش خطور نکرده است! زیرا مردی که رفتار او را تهدیدی برای مردانگی خود به شمار می آورد، دقیقا از نوع مردانی است که تمایل ندارد به هیچ وجه با آن ها رابطه داشته باشد. با این وجود، این واهمه همچنان با چیمامانداست زیرا او یک زن است و باید ازدواج کند و از او انتظار می رود که تصمیمات زندگی را با در نظر گرفتن این نکته که ازدواج مهم ترین مسئله است اتخاذ کند. و سوال پایانی:

ازدواج می تواند چیز خوبی باشد، منبع شادی و عشق و تفاهم دو جانبه، اما چرا ما فقط به دختران یاد می دهیم که به ازدواج اینگونه بنگرند و درمورد پسران چنین نمی کنیم؟

بیشتر بخوانید: معرفی کسب و کار ها
بیشتر بخوانید: ثبت و معرفی کسب و کار خود در رایا مگ

دیدگاه

دیدگاه خود را وارد نمایید

جدیدترین مطالب مجله اینترنتی رایامگ

معرفی کسب و کار خود
خبر نامه مجله اینترنتی رایا مگ

با عضویت در خبرنامه رایا مگ از جدید ترین مقالات آگاه شوید