انگیزه، به آن چیزی گفته میشود که انسان را به انجام کاری وا میدارد و به جهت خاصی سوق میدهد و انگیزش، نیز بر اثر دخالت یک انگیزه به شخص دست میدهد. که یک کشش و جاذبه ی درونی در افراد میباشد و سبب میشود، شخص به شیوه ای معین عمل کرده و به سمت هدفی مشخص حرکت نماید. به عبارتی میتوان گفت، قدم آغازین و نیروی محرکه هر آدم موفقی، انگیزهی وی در دستیابی به آنچه که مد نظر دارد بوده و عاملی برای حرکت و پیشرفت آن فرد میباشد.
انگیزه به انسان کمک میکند همواره در مسیر رسیدن به اهداف و رویاهای خود گام بردارد. در اینجا نکات مفیدی برای دستیابی به انگیزهی بیشتر و عدم تسلیم در راه رسیدن به اهداف و رویاها به شما ارائه میشود.
استفاده از زبان بدن برای افزایش انگیزه
آیا دوست دارید که همواره در انجام کارها، انگیزهی خود را حفظ کرده و بتوانید به عنوان عامل و محرکی برای سوق دادن به اهداف خود استفاده کنید و آن را از دست ندهید.
شما با چند تمرین ساده و استفاده از حالات بدنی خود میتوانید اعتماد به نفس تان را تقویت نموده و انگیزهی خود را چند برابر کنید. به این مثال توجه کنید.
همین الان که نشسته اید، سعی کنید به پشت تکیه دهید و کمی بیشتر از فضای صندلی را اشغال کنید. شانه ها کمی به عقب بکشید و دست هایتان را بالا ببرید و پشت سرتان قفل کنید. پاهایتان را به سمت جلو بکشید و پای چپ خود را روی پای راست بیندازید.
حال در همین حالت که نشسته اید، موقعیت خود را حفظ کنید و این جمله را با صدای بلند بخوانید، «من نمیتونم انجامش بدم، من احساس بدبختی میکنم، من یک فرد بی ارزشم»
نمیتوانید بخوانید؟ درست است؟ شاید هم میتوانید جملات را بخوانید ولی به هیچ عنوان نمیتوانید قبول کنید که از ته دلتان بخوانید؟ و با خود فکر میکنید عکس این جملات برای شما صدق میکند.
بیشتر بخوانید: روانشناسی رنگ ها
با خود می گویید، چرا اینطوری شد؟
مغز انسان نمیتواند عملکرد یا فعالیتی متضاد با حالت بدنی داشته باشد. در زمان هایی که احساس خوشحالی میکنید، مغز شما نیز حالات بدنی تان را طوری تنظیم میکند که مطابق با خودش باشد. و به همین ترتیب، اگر احساس ضعف و حقارت داشته باشید، مغز شما سریعا بدن تان را جمع میکند. تن صدایتان پایین میآید و احساسی منفی خواهید داشت.
دلیل اینکه شما نتوانستید این جمله ها را با صدای بلند بخوانید این بود که بدن شما پیغامی متضاد با پیغام مغزتان فرستاده بود. زیرا بدن شما پیغام بزرگ و قوی و قدرتمند را ارسال میکرد اما مغز شما پیغام حقارت. در نتیجه کدام یک برنده شد؟ بله.. بدن تان.
برای تایید این مثال، این وضعیت را هم امتحان کنید که، بدنتان را کمی به سمت پایین خم کنید و دستانتان را به صورت شل و آویزان کنار بدنتان نگه دارید، زانوهایتان را به هم چسبانده و پایین را نگاه کنید و اکنون این جملات را با صدای بلند بخوانید، «من مسئولیت پذیرم، من قوی هستم، من فوق العاده ام»
نتیجه چیست؟... بدن ما ارتباط مستقیم با مغزمان و کارایی آن را دارد و کاملا میتواند روی طرز فکرمان تاثیر گذارد.
توصیه میشود همیشه در حالتی قدرتمند بنشینید، راه بروید، صحبت کنید، سلام کنید، بخندید. خواهید دید که چه تاثیر فوق العاده ای بر روی طرز فکرتان خواهد گذاشت.
به این صورت شما همیشه در حالت نشاط و شادمانی قرار دارید و رخوت و تنبلی بر شما مستولی نخواهد شد و عاملی قوی برای افزایش انگیزه و حرکت و فعالیت های روزانه ی شما خواهد بود.
نقش انگیزه در کسب موفقیت
مواردی وجود دارد که میبینیم فردی به نتیجهی درستی دست نیافته و به اهداف خود نمیرسد و به عبارتی شکست خورده و ناموفق است. اگر به فعالیت های این فرد توجه کنیم میبینیم که هدف مشخصی نداشته و از تکنیک هر چه پیش آید خوش آید استفاده میکند و اغلب منتظر گذر زمان است تا در اوضاع وی تغییر یا بهبودی حاصل شود و هیچ تلاشی نمیکند.
باید گفت که هیچ اتفاق خوشایندی نخواهد افتاد، زیرا کسب موفقیت در گرو انگیزه و علاقه ی فرد و انتخاب هدف و برنامه ریزی برای دستیابی بدان حاصل میشود.
اهداف انتخاب شده را به دو دسته بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم بندی کنید و سعی کنید اهداف کوتاه مدت که قابلیت دسترسی سریع تر دارند را در برنامه خود بگنجانید. زیرا دستیابی به اهداف کوتاه مدت باعث میشود که شما انگیزهی بیشتری برای ادامه مسیر داشته باشید و به اهداف بلند مدت خود برسید.
برای حفظ انگیزه، خود را تشویق کنید و اطراف تان را با دوستانی که شما را تحسین و حمایت میکنند پر کنید، انرژی مثبت آنها شما را هر روز تقویت کرده و به هدف نزدیکتر خواهد کرد. دقت داشته باشید اهداف کوتاه مدت همراستا و همزمان با فعالیت های اهداف بلند مدت پیش روند.
البته در مسیر رسیدن به اهداف بایستی موانع و مشکلات پیش رو را در نظر داشته باشید و در برخورد با آنها انگیزهی خود را از دست ندهید.
لیستی از موانع و مشکلاتی که به ذهن تان میرسد تهیه کنید و از افراد دیگر کمک بخواهید. زیرا عدم آگاهی از مشکلات باعث ایجاد ترس میشود و شناخت و پیش بینی آنها مسیر را برای شما هموار میسازد.
سعی کنید که برنامهی خود را متناسب با توانائی ها و موقعیت موجود تعیین کنید، زیرا اگر بیش از حد توان شما باشد، باعث ایجاد ضعف و سستی و بروز احساسات منفی میشود و انگیزهی خود برای به پایان رساندن آن را از دست خواهید داد. و همچنین تفریح و استراحت را به اندازه ی نیاز، مد نظر داشته باشید.
بیشتر بخوانید: چگونه عادت های بد خود را ترک کنیم و عادت های خوب بسازیم (بخش اول)
پرورش ذهنیت قوی و افزایش انگیزه
اگر شما در شرایط دشوار و متفاوتی قرار داشته باشید، مثلا بخواهید برای تعداد زیادی از افراد سخنرانی کنید و یا کسب و کارتان را در بدترین شرایط اداره کنید و آن را نجات دهید. نیاز به یک ذهنیت قوی دارید تا بتوانید از پس شرایط برآیید. به این صورت شما به توانایی خود در حل مسایل و عبور از شرایط دشوار بالیده و انگیزهی بیشتری برای انجام کارها پیدا میکنید.
ذهنیت قوی و قدرتمند تنها برای آن دسته از افرادی که در جایگاه شغلی و کاری بالایی قرار دارند، مانند ورزشکاران معروف، مدیران و صاحبان مشاغل، نیست. بلکه برای تمام افرادی که میخواهند در امورات عادی و زندگی روزانه خود به شرایط بهتری دست یابند و از میزان انگیزهی بالایی برخوردار باشند نیز لازم است.
ذهنیت قوی در طولانی مدت و با افزایش سطح تحمل فکری افراد، آنها را برای بدترین شرایطی که ممکن است با آن روبرو شوند، آماده میکند.
به مواردی که در اینجا آورده شده توجه کرده و آن را با خودتان مقایسه کنید، اگر شما این موارد را انجام نمیدهید، به این معناست که از ذهنیت قوی برخوردار هستید:
هرگز احساس تاسف نمیکنند
این عده از افراد کاملا میدانند که بهانه تراشی اوضاع را بهبود نمیبخشد. شاید هم اکنون شرایط ایده آل نباشد و دچار سختی باشند، اما میدانند که به جای بهانه تراشی و شکایت از عوامل منفی و شرایط موجود، بهتر است بر روی چیز هایی تمرکز کنند که دوست دارند برایشان اتفاق بیفتد و تمام تلاششان را برای انجام آن، به کار میگیرند.
هرگز اختیارشان را به دیگران نمیدهند
این افراد نیازمند دیگران نیستند و برای دستیابی به اهداف و دنبال کردن رویاهایشان به دیگران متوسل نمیشوند و هرگز اهمیت نمیدهند که دیگران راجع به آنها چه فکری میکنند. زیرا به خود و آنچه که مدنظر دارند، اعتماد دارند.
هرگز از تغییر فرار نمیکنند
این افراد همیشه به دنبال بهتر کردن اوضاع هستند و معتقدند باید تمام تلاش خود را برای بهتر کردن اوضاع و شرایط به کار گیرند. و در شرایطی که رقبا قوی تر و با هوش تر میشوند باید آماده ی تغییر باشند تا بتوانند با یادگیری از هر شکست، به مسیر خود ادامه دهند.
هرگز به کم قانع نمیشوند
آنها در مقابل آنچه که به دست میآورند، خوشحال میشوند اما هیچ وقت قانع نمیشوند. زیرا خود را باور دارند و میدانند که لیاقت دستیابی به بهترین ها را دارند و می دانند که برای رسیدن به چنین خواسته ای بهای زیادی را باید پرداخت کنند. هدف از دستیابی به بهترین ها، قدرتی به آنها میدهد که ترس از شکست را نادیده میگیرند و با گام های استوار به سمت اهدافشان حرکت میکنند.
هرگز بر مواردی که تحت کنترلشان نیست تمرکز نمیکنند
آنها وقت خود را صرف اموری که هیچ کنترلی بر آن ندارند، نمیکنند و در این شرایط غمگین و ناراحت نشده و از فکر کردن و مبارزه کردن بیهوده میپرهیزند و میدانند در شرایطی که کنترل کمتری بر اوضاع داشته باشند، تصمیم های بدتری خواهند گرفت و همیشه تحت فشار و نگرانی خواهد بود. و به جای آن، تمرکز خود را بر مواردی میگذارند که نتیجهی مفیدی برایشان داشته باشد.
بیشتر بخوانید: چطور به کارمندانم انگیزه بدم و یه تیم شادتر داشته باشم؟
نکاتی برای تعیین اهداف و افزایش انگیزه
اهداف باید ویژه و چالش برانگیز باشد: زیرا در این صورت شما با خود میگویید که من نهایت سعی و تلاشم را میکنم و میدانید که باید مسولیت پذیر باشید و این پذیرش و استقامت باعث افزایش انگیزه در شما میشود.
همواره به خودتان یادآوری کنید که سخت است ولی من میتوانم: دلیلی که مردم تسلیم شرایط میشوند و از ادامهی مسیر باز میمانند اینست که سختی ها و دشواری ها را دست کم میگیرند و بدان توجه نمیکنند.
مطمئن باشید آنچه انتخاب میکنید اهداف خودتان است: اهدافی را انتخاب نکنید که مجبور به پذیرش آن شده اید یا فرد دیگری به شما القاء کرده باشد. اهداف خودتان را دنبال کنید تا انگیزه دستیابی بدان را داشته باشید.
اجازه ندهید اهدافتان شما را از دیگر امور زندگی منحرف کند: اگر چه که باید بر روی یک هدف تمرکز نمود ولی این موضوع دلیل نمیشود که دیگر چیز ها را فراموش کنید. اجازه ندهید هدفتان شما را از اموری دیگر همچون زندگی کردن، خوابیدن، سلامتی، تفریح و ... دور نگه دارد.
پیروزی و دستاوردهای کوچک تان را جشن بگیرید: اگر به این موضوع توجه نداشته باشید، موفقیت هایی که به سختی به آنها رسیده اید را تشخیص نداده و از دست خواهید داد. اجازه ندهید این اتفاق برایتان بیفتد. زیرا این پیروزی ها و ذوق و شوقی دستیابی به آنهاست که انگیزهی رسیدن به هدف اصلی را دو چندان میکنند.
هدفتان را جلوی چشمتان قرار دهید: سعی کنید جمله ای یا گفته ای که به شما انگیزه ی خوبی میدهد را بنویسید و بر روی میز کارتان بچسبانید، کاری کنید که هدفتان را هر روز جلوی چشمتان داشته باشید.
خط پایان برای خود در نظر بگیرید: مقصدی برای رسیدن در نظر داشته باشید تا در مواقعی که انرژی شما کم میشود و احساس منفی بر شما غلبه میکند، به شما کمک کرده و بدانید که اگر کمی دیگر ادامه دهید به مقصد میرسید. به این شیوه، شما انگیزه ی خود را از دست نمیدهید. (دو تا پله بیشتر نمونده تا برسی!)
بزرگ شروع کنید و کوچک کار کنید: گرفتار جزئیات ریز در دستیابی به اهداف نباشید، فقط تصمیم بگیرید و شروع کنید. به عنوان مثال، فردی را در نظر بگیرید که تمایل دارد وزن کم کند، اما با خود میگوید که کفش ورزشی خوب ندارم، لباس ست ورزشی مناسب ندارم، یک ساعت خوب برای وقت گرفتن ندارم، غذای خوب و مقوی و انواع مکمل های غذایی ندارم. این فرد آنقدر نگران کامل بودن شرایط و موقعیت میباشد که هر گز برنامه ی خود را شروع نخواهد کرد. فقط تصمیم بگیرید و شروع کنید، جزئیات را بعدا و در روند اجرای برنامه، تکمیل میکنید. حتی برخی جرئیاتی که شما در نظر دارید و جلوی فعالیت شما را میگیرد در پروسهی برنامه متوجه میشوید که چندان ضروری نمیباشند.
در زمان حال قفل شوید: در روند دستیابی به اهداف، تمام تمرکز و حواستان را بر روی اموری که میتوانید کنترل کنید و کارهای روزانه و کوچک تان قرار دهید.
فرایند مهم تر از نتیجه است: زمانی که با انگیزه شروع میکنید، تمام پروسه و مسیری که طی میکنید تا به آنچه در نظر دارید برسید، برایتان جالب و جذاب میباشد و همچون یک تفریح لذت بخش برای شما محسوب میشود، حتی دشواری های مسیر نیز برای شما جالب خواهد بود. تمرکزتان را بر روند امور بگذارید و به راه خود ادامه دهید، نتایج به زودی آشکار میشوند.